
بریدههایی از کتاب آلیور تویست
۴٫۱
(۱۲)
آه! اگر آنوقت که به همنوعانمان ستم میکنیم و زیر پا لهشان میکنیم فقط لحظهای به شواهد اهریمنی خطای آدمی میاندیشیدیم که همچون ابرهای متراکم و سنگین آهسته اما یقیناً پیوسته در آسمان بالا میرود تا انتقامش را بر سرمان ببارد، اگر فقط لحظهای در خیال شهادت صدای مردگان را از دل خاک میشنیدیم که هیچ قدرتی نمیتواند آن را خفه کند و هیچ غروری راهش را ببندد، توهین و بیعدالتی و رنج و فلاکت و بیرحمی و ناجوانمردی که زندگی هر روزه با خود میآورد کجا میبود.
مرتضی بهرامیان
ترفیعها و مقامهایی در زندگی هست که امتیازات چشمگیرتری فراهم میکند، گذشته از این که کتها و جلیقههای مخصوص این مقامها نیز اعتبار و ابهت عجیبی برای صاحبش به ارمغان میآورد. ارتشبد اونیفورمش را دارد، اسقف ردای ابریشمیش را و وکیل جامهٔ ابریشمیش را و خادم کلاه دوگوشش را. ردای اسقف را از تنش درآورید، یا کلاه و کت حاشیهطلایی خادم را؛ چه هستند؟ آدم. آدم معمولی. وقار و حتی قداست نیز گاه برخلاف آنچه بعضی مردم خیال میکنند بیشتر به کت و جلیقه مربوط میشود.
مرتضی بهرامیان
هیچ پشیمانی بهسان آنی که بیهوده است ژرف نیست؛
محمد اسکندرپور
دریغا! از چهرههای دستساخت طبیعت که ما را با زیباییشان شاد کند چه اندک باقی مانده است! دغدغهها و غمها و تمناهای دنیا این چهرهها را دگرگون میکند، همانطور که دلها را دگرگون میکند، و فقط هنگامیکه آن شورها به خواب میرود و تأثیر خود را تا ابد از دست داده است ابرهای آشفته میگذرد و آسمان صاف میشود.
rghye
مرگ و آتشسوزی و دزدی همهٔ انسانها را برابر میکند
rghye
باید مراقب باشیم با اطرافیانمان چگونه رفتار میکنیم. وقتی هر مرگی به میان حلقهٔ کوچک بازماندگان این فکرها را میآورد که چه بسیار چیزها حذف شده و چه بسیار اندک است کارهایی که انجام شده، چه بسیار چیزها فراموش شده و بسیار بیش از اینها را میشد جبران کرد. هیچ پشیمانی بهسان آنی که بیهوده است ژرف نیست؛ اگر بناست از شکنجههایش در امان باشیم، پس بیایید بهموقع بهیاد این بیفتیم.
rghye
بی مهر سرشار و رأفت قلب و شکرگزاری به درگاه آن آفریدگاری که قانونش بخشش است و صفت بارزش نیکی در حق همهٔ موجوداتی که نفس میکشند خوشبختی حقیقی هرگز دستیافتنی نیست.
rghye
حجم
۴۹۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۵۶۰ صفحه
حجم
۴۹۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۵۶۰ صفحه
قیمت:
۱۲۲,۰۰۰
تومان