بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فقط لحظه های دلپذیر ماندگارند | طاقچه
تصویر جلد کتاب فقط لحظه های دلپذیر ماندگارند

بریده‌هایی از کتاب فقط لحظه های دلپذیر ماندگارند

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۴از ۵ رأی
۳٫۴
(۵)
ـ می‌توانیم شیرخوار را خودمان انتخاب کنیم؟ به خشکی پاسخ می‌دهد: ـ خیر، ما انتخاب نمی‌کنیم. ما آنجاییم تا نیازهایشان را برآورده کنیم، نه اینکه عروسک‌بازی کنیم.
بهار نارنج
من خیلی چیزها برای ارزانی‌کردن دارم؛ اما کسی نیست آن‌ها را دریافت کند
بهار نارنج
اغلب به رفتن‌شان می‌اندیشیدم. هر بار مرهمی یکسان به کار می‌بردم و با عبارات کلیشه‌ای فکر رفتن‌شان را از ذهنم می‌راندم: «زندگی همین است دیگر»، «اگر زمان رفتن‌شان رسیده، حتماً به اندازهٔ کافی قوی شده‌اند»، «ما برای خودمان بچه به دنیا نمی‌آوریم». اما تنها جمله‌ای که حقیقتاً از پسِ تسلی‌دادن من برمی‌آمد این بود: «هنوز وقت دارم. هنوز وقت جدایی نرسیده.» اکنون وقت جدایی است. پس از بیست‌وسه سال کار تمام‌وقت، از این پس من بازنشستهٔ مادرانگی هستم.
بهار نارنج
ـ سن یک زندان است. من از اینکه در این زندان خود را حبس کنم، دوری می‌کنم. بیست‌ساله‌هایی را می‌شناسم که سالخورده‌اند؛ اما من جوانی شصت‌ساله‌ام! این تویی که تعیین می‌کنی چند ساله باشی.
بهار نارنج
به اشک‌هایم دستور دادم سرازیر نشوند؛ اما آن‌ها نافرمانی کردند.
بهار نارنج
پدرت روی تابلوی سفید حرف «دابیلو» از واندر وومن را کشید و نوشت «واندر بِیْبی». این نام خیلی به تو می‌آید.
بهار نارنج
زین‌پس کسی هست که من او را بیش از هر کس دیگری در این دنیا دوست دارم، بیش از خود من. زین‌پس من شکننده‌ام، آسیب‌پذیرم.
بهار نارنج
گونه‌ات را نوازش کردم، گرم بود، در ذهنم از این صحنه عکس گرفتم تا هرگز فراموش‌اش نکنم
بهار نارنج
زندگی من سیاه و سفید است و من بی‌حرکت روی کاناپه انتظار بازگشت رنگ‌ها را می‌کشم.
بهار نارنج

حجم

۵۴۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

حجم

۵۴۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

قیمت:
۱۲۷,۰۰۰
تومان