بریدههایی از کتاب خاطرات صددرصد واقعی یک سرخپوست پاره وقت
۳٫۹
(۶۷)
به آرزوهایش نرسید اما بهقدر خودش تلاش کرد.
فاطمه
اگر به انگلیسی یا اسپانیایی یا چینی یا هر زبانِ دیگری حرف بزنید و بنویسید، فقط درصد معینی از آدمها منظورتان را میفهمند.
اما وقتی تصویری میکشید، همه میتوانند منظورتان را بفهمند.
علی عسگری
این حرفش اشکم را درآورد. پسر، من همیشه تا تصمیم بگیرم چه کنم اشکم راه افتاده. خوشحال باشم یا غصهدار، گریه میکنم. عصبانی باشم گریه میکنم. از اینکه گریه میکنم، گریه میکنم. این ضعف است. خلافِ روحیهٔ جنگجویی است.
Raya
زندگی مبارزهٔ دائم بین فرد بودن و عضوی از اجتماع بودنه.
saideh khatami
تولستوی میگوید: «همهٔ خانوادههای خوشبخت شبیه هماند. اما هر خانوادهٔ بدبخت، بدبختی خودش را دارد.»
Missy
وقتهایی هست که آدم آخرین چیزی که میخواهد بشنود حقیقت است.
Amirhossein
جهان، حتی کوچیکترین اجزائش، پُره از چیزایی که من و تو نمیدونیم.
محمدرضا
ارزش زندگی هر آدمی ارتباط مستقیم داره با تعهدش برای رسیدن به حد عالی؛ زمینهٔ فعالیتش هرچی میخواد باشه.»
AS4438
از وقتی پای سفیدپوستها به اینجا باز شده و با خودشان مسیحیت و ترس و واهمه از غیرعادی بودن را همراه آوردهاند، سرخپوستها رفتهرفته دارند تمام آن بردباریها را از دست میدهند.
امیدی
من هنوز دنبال کارم. دائم میگن تجربهٔ کافی ندارم. اما وقتی به من فرصت نمیدن تجربه بهدست بیارم چهجوری میتونم تجربهٔ کافی داشته باشم؟
Raya
«کدام اندوه بالاتر از اندوه از دست دادن سرزمین مادری است؟»
فاطمه
سخت کار کردن ـ تمام کردن و کامل کردن و به نتیجه رساندن یک تکلیف ـ لذتبخش است.
فاطمه ناجی
اگر با کسی وارد جنگ میشوی که مطمئنی ازش کتک میخوری باید اولین مشت را تو بزنی چون فقط برای همان یک مشت فرصت داری.
Ailin_y
اگر قرار است هر لحظهٔ یک کتاب جدی گرفته شود، پس هر لحظهٔ زندگی را هم باید جدی گرفت.
محمدرضا
میدانید بدترین عیب فقر و نداری چیست؟ برای اینکه خوب دستتان بیاید فرمول ریاضیاش را برایتان مینویسم:
شکم خالی + یخچال خالی = فقر
Amirhossein
«قبلنا فکر میکردم دنیا از رو قبیلهها تقسیم میشه. قبیلهٔ سیاها و قبیلهٔ سفیدا. قبیلهٔ سرخپوستا و قبیلهٔ سفیدپوستا. ولی حالا میفهمم درست نیس. دنیا فقط به دوتا قبیله تقسیم میشه: قبیلهٔ آدمایی که بیشعورن و قبیلهٔ آدمایی که بیشعور نیستن.»
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
فهمیدم میخواهد راستش را بگوید. باور کنید، وقتهایی هست که آدم آخرین چیزی که میخواهد بشنود حقیقت است.
Ailin_y
«برد و باخت مهم نیست. چهجور بازیکردنت مهمه.»
محمدرضا
ارزش زندگی هر آدمی ارتباط مستقیم داره با تعهدش برای رسیدن به حد عالی؛ زمینهٔ فعالیتش هرچی میخواد باشه.
محمدرضا
خیال میکنم جهان مجموعهای از سیلابها و سدهای شکسته است، و کاریکاتورهای من قایقهای کوچک نجاتاند.
فاطمه ناجی
گمانم بیشتر مردم به دلایل گند و مسخره ازدواج میکنند.
AS4438
قرارگاهها را به نیت زندان ساخته بودند، میفهمید؟ سرخپوستها را برای این به قرارگاهها کوچ دادند که آنجا بمیرند. برنامه این بود که ما از روی زمین محو شویم.
اما معلوم نیست چرا سرخپوستها فراموش کردهاند که قرارگاهها را به نیت ارودگاههای مرگ برپا کردهاند.
گریه میکردم چون من تنها کسی بودم که آنقدر شجاع و دیوانه بودم که از قرارگاه بروم. تنها کسی بودم که به اندازهٔ لازم غرور داشتم.
همین جور یکبند گریه کردم و گریه کردم چون میدانستم تصمیم گرفتهام هیچوقت مشروب نخورم و هیچوقت خودم را نکشم و وسط دنیای سفیدپوستان بهدنبالِ زندگی بهتری باشم.
moonlight
نداری نه به آدم قوت و قدرت میدهد، نه درس استقامت. نه، نداری فقط به آدم یاد میدهد که چهطور با فقر زندگی کند.
sepid
مسخره است که چهطور غصهدارترین آدمها میتوانند شادترین مستها باشند.
محمدرضا
همیشه با خودم میگویم این جشن شکرگزاری سرخپوستها راستی که بامزه است. منظورم این است که سرِ اولین جشن شکرگزاری، سرخپوستها و کشیشانِ زائر بهترین دوستان همدیگر بودند، اما همین که چند سال گذشت کشیشانِ زائر سرخپوستها را به گلوله بستند.
همین است که هیچوقت سر درنمیآورم چرا ما سرخپوستها هم مثل دیگران توی این روز بوقلمون میخوریم.
گفتم: «راستی بابا، سرخپوستا برای چی باید شکرگزار باشن؟»
ــ واسهٔ اینکه اونا لطف کردن و همهمونو نکشتن.
وای که چهقدر خندیدیم.
moonlight
میگفت: «به تمام آدمای جدیدی که قراره باهاشون روبهرو بشی فکر کن. کلِ هدف زندگی همینه. دیدن آدمای تازه.
فاطمه ناجی
ارزش زندگی هر آدمی ارتباط مستقیم داره با تعهدش برای رسیدن به حد عالی؛ زمینهٔ فعالیتش هرچی میخواد باشه
saeedeh
«همهٔ خانوادههای خوشبخت شبیه هماند. اما هر خانوادهٔ بدبخت، بدبختی خودش را دارد.»
AS4438
«فقیر بودن چیز خیلی گندی است. اینهم که آدم احساس کند یکجورهایی حقش است فقیر و بیچاره باشد گند است.
AS4438
برای اینکه آدم بزرگی بشی باید رؤیاهای بزرگ داشته باشی.
فاطمه
حجم
۲٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
حجم
۲٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
قیمت:
۱۴۰,۰۰۰
تومان