بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب گل های رنج | طاقچه
تصویر جلد کتاب گل های رنج

بریده‌هایی از کتاب گل های رنج

نویسنده:شارل بودلر
امتیاز:
۳.۳از ۱۱ رأی
۳٫۳
(۱۱)
دریغا مرگ است که دلداری می‌دهد و به زندگی وامی‌دارد مرگ غایت هستی است و یگانه مایه امید که چون اکسیر نیرو می‌دهد و سرمست می‌کند و یارای آن می‌دهد که تا شبانگاه راه بسپریم در میان طوفان و یخبندان و برف مرگ روشنی لرزانی است بر افق تار ما
کاربر ۳۴۲۷۸۶۹
پروردگارا، تو را سپاس که به ما رنج را ارزانی داشتی تا درمانی الاهی باشد بر ناپاکی‌های ما ...
مهدی ابراهیمی
به دور افکن این کتاب غم‌آلوده شهوانی و افسرده‌حال را اگر به نزد شیطان، استاد مکر درس بلاغت نخوانده‌ای دور افکن آن را ورنه هیچ درنیابی یا مرا دیوانه پنداری
کاربر ۳۴۲۷۸۶۹
دریغا مرگ است که دلداری می‌دهد و به زندگی وامی‌دارد
کاربر ۳۴۲۷۸۶۹
همه مصائب یک کشتی رنجدیده را در خود احساس می‌کنم باد موافق و طوفان و کشاکش موج بر گرداب بیکران چو گهواره می‌جنبانند مرا و دگرگاه، پهنه آرام دریا آینه فراخ نومیدی من است ...
یك رهگذر
" از صمیم دل ( هیچ کس جز من نمی‌داند با چه خلوصی )می‌خواهم ایمان بیاورم که موجودی خارجی و ناپیدا به سرنوشت من علاقه‌مند است؛ اما چگونه می‌توانم ایمان آورم؟ "
یك رهگذر
چه خواهی گفت امشب، تنها و بینوا روح من چه خواهی گفت دل من، ای دل پژمرده من به زیباترین و خوبترین و گرامی‌ترین یار که نگاه آسمانی‌اش بناگه تو را شکوفا کرد غرور ما مدیحه‌سرای اوست
یك رهگذر
در او که سراپا نوشداروست چیزی برتر ز دیگری نتوان یافت چنان سراپا دلفریب است او که ندانم از چه روست شیفتگی‌ام خیره می‌کند او به سان سحر و تسلی می‌دهد چون شب هماهنگی اندام زیبایش چنان دل‌انگیز است و دلپذیر که شماره نتوان کرد حُسن بی‌حد و بی‌حسابش را
یك رهگذر
ای مرد، کس به ژرفای درونت ره نیافته ای دریا، کس به گنجینه نهانت پی نبرده چه در نهفتن راز خود هر دو تنگ‌نظرید
یك رهگذر
روح دلتنگم که دل به رزم سپرده بودی امید که مهمیزش آتش شور تو را تیز می‌کرد دگر بر مَرکب خود نمی‌نشاندت!
یك رهگذر
چشمان سوخته‌ام نمی‌بینند مگر خاطره‌های خورشید را
کاربر حسن ملائی شاعر

حجم

۸۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۴۱ صفحه

حجم

۸۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۴۱ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان