بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دو ولگرد | طاقچه
تصویر جلد کتاب دو ولگرد

بریده‌هایی از کتاب دو ولگرد

۴٫۷
(۹)
تجربه باعث بدبینی‌اش نسبت به دنیا شده بود. ‌اما هنوز کاملا ناامید نشده بود.
Mohammad
دوست داشتم می‌رفتم و به او نگاه می‌کردم اما شهامتش را نداشتم. ‌
zohreh
‌لنه‌هان پس از خوردن غذا حس بهتری داشت، کمتر از زندگی خسته بود، از لحاظ روحی هم کمتر خود را شکست خورده می‌دید. ‌هنوز هم می‌شد در گوشه دنجی بنشیند و زندگی را به خوشی بگذارند فقط کافی بود با دختر ساده لوحی که اندکی وضع مالی‌اش خوب باشد، مواجه شود.
پویا پانا
در دنیا هیچ شهری از لحاظ نشاط و تحرک و هیجان به پای پاریس نمی‌رسد.
پویا پانا
‌اگر او نمرده بود به اتاق تاریک و کوچک پشت مغازه می‌رفتم و می‌دیدم که در صندلی دسته دار خود کنار آتش نشسته و نزدیک است که در پالتویش خفه شود.
zohreh
اگر کسی طالب سعادت است باید از دوبلین برود. ‌در دوبلین کاری از پیش نمی‌رفت.
پویا پانا
‌تجربه باعث بدبینی‌اش نسبت به دنیا شده بود. ‌اما هنوز کاملا ناامید نشده بود. ‌
zohreh
"هیچ دوستی‌یی به‌مانند دوستی دوستان قدیمی نیست، تنها به یک دوست می‌توان اطمینان کرد و همه حرف‌ها را زد و کارها را انجام داد. ”
zohreh
او تقریبا با خوشحالی و بی آن که اندوهی داشته باشد با حوصله منتظر ماند و خاطراتش رفته رفته جای خود را به امید و تصویرهایی از آینده دادند.
zohreh
‌اکنون هیچ خاطره‌ای از گذشته را به همراه نداشت؛ زیرا که ذهنش از شادی اکنون آکنده شده بود. ‌
zohreh
گاه از این ترس خود، برای لذت بردن بهره می‌برد.
zohreh

حجم

۴۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۴۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
۱۲,۵۰۰
۵۰%
تومان