بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آوای کوهستان | طاقچه
تصویر جلد کتاب آوای کوهستان

بریده‌هایی از کتاب آوای کوهستان

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۴از ۱۰ رأی
۳٫۴
(۱۰)
«آن‌چه را دیدنش مشکل بود، دیده‌ام، آن‌چه را شنیدنش مشکل بود، شنیده‌ام.»
کاربر ۶۰۳۳۷۰۸
«این روزها، چه‌قدر از مسئولیت ازدواج بچه‌ها بر عهدهٔ پدر و مادرشان است؟»
بهنوش
«دربارهٔ امریکاست. جایی به اسم بوفالو در نیویورک. در بوفالو گوش مردی در یک تصادف رانندگی کنده می‌شود و آن مرد پیش دکتر می‌رود. دکتر با عجله به محل حادثه می‌رود و گوش بُریده را درحالی‌که خون از آن می‌چکید می‌یابد دوباره پیوندش می‌زند، تا حالا هم خوب و سالم سرجایش مانده است.» «می‌گویند اگر انگشتی هم بُریده و کنده بشود و به‌موقع پیوندش بزنند درست می‌شود.» «راستی؟» یاسوکو مدتی به خواندن ادامه داد، بعد انگار چیزی یادش آمده باشد، گفت «فکر می‌کنم دربارهٔ زن‌وشوهر هم صدق بکند. اگر آن‌ها را هم به‌موقع بچسبانند، به هم جوش می‌خورند. ولی حالا خیلی دیر شده است.»
الی
سوزان سانتاگ نویسندگان بزرگ را به دو دسته تقسیم می‌کند: شوهرها و معشوق‌ها. شوهرها تکیه‌گاه‌اند، فهیم، سخی، برازنده و دارای سایر فضایل استوار. در ادبیات ژاپن، که پُر است از نویسندگان معشوق‌صفت، یاسوناری کاواباتا استواریِ یک پدر و یک استاد همیشه قابل‌اتکا را به‌تمامی در خود دارد.
الی
«حتی وقتی هم هوا خوش است، حال‌وهوای دلِ آدمیزاد بد است.»
کاربر ۶۰۳۳۷۰۸
«یکی گفت وقتی بمیریم ما را برای سؤال‌وجواب از گناهان‌مان ببرند، باید بگوییم ما که زندگی نکردیم که بخواهیم مرتکب گناهی هم بشویم، ما فقط تماشاگر بودیم، و حالا که زنده‌ایم نباید زندگی کمی هم به ما روی خوش نشان دهد؟»
ندا
«گفتید غریبه‌ها، ولی من پدر شوئیچی هستم. خیال می‌کنم بچه‌تان هم پدری دارد!» «پدری نخواهد داشت. یک بیوهٔ جنگ تصمیم گرفته است یک حرام‌زاده را به دنیا بیاورد. هیچ‌چیزی هم از شما نخواهم خواست، جز این‌که راحتم بگذارید و اجازه بدهید خودم تکلیف خودم را با این بچه روشن کنم. فقط فراموشش کنید، خیال کنید کار خیر کرده‌اید. بچه در شکم من است و مال من خواهد بود.»
ندا
«بچه‌های زیادی از پدرهایی ماندند که در جنگ کُشته شدند و مادرهای بی‌شماری هم ماندند تا زجر بکشند، فکر کنید که او به جزایر اشغال‌شده رفته باشد و یک دورگه از خودش جا گذاشته باشد. زن‌ها مجبورند بچه‌هایی را بزرگ کنند که پدرهای‌شان مدت‌ها قبل فراموش‌شان کرده‌اند.»
ندا
به عروسش گفت «درخت چهل‌سکه نیرویی دارد که در درخت گیلاس نیست. به این فکر می‌کنم که آن‌هایی که عمر درازتری دارند باید با دیگران فرق داشته باشند. باید قدرت زیادی در آن درخت پیر باشد که توانسته است نزدیک پاییز دوباره جوانه بزند.» «اما چیز غم‌انگیزی هم در آن هست.»
الی
معنی عبارت «باتلاق زن ـ شوهر» فقط آن بود که زن‌وشوهر باید به‌تنهایی بار تحمل بدرفتاری‌های یکدیگر را بر دوش بکشند و طی سال‌ها این باتلاق را عمیق‌تر کنند.
الی
«منظورت از “نیمه‌بیوه” چیست؟» «او عروسی نکرده است، اما مردی که دوستش داشت و قرار بود نامزدش باشد، در جنگ کُشته شد.»
الی
سال‌ها قبل شینگو از یکی از دوستانش شنیده بود مردی که یک زن حاضر می‌شود محرمانه‌ترین رازهایش را با او در میان بگذارد همه‌چیز آن زن است. اما اگر قلبش در گروِ مردی دیگر باشد، رازش را برای خودش حفظ می‌کند. یک دختر هرگز رازهایش را به پدرش نمی‌گوید.
الی
تا آخر عمر که نمی‌شود با معجزه زندگی کرد. ممکن است کسی مثل کیتاموتو موهای سفیدش را بکند و با پیری بجنگد، ولی زندگی مسیر خودش را طی می‌کند. با موی سیاه که عمر طولانی‌تر نمی‌شود. حتی ممکن است خلافش هم اثبات شود. امکان دارد او تمام قوایش را صرف رشد آن دسته موی سیاه کرده باشد و خود همین هم عمرش را کوتاه‌تر کرده باشد.
ندا
بی‌شک کسانی هستند که به اقتضای طبیعت‌شان همراهان و شرکای زندگی خود را نابود و درمانده می‌کنند، و کسانی هم هستند که به علت همین طبیعت به طرف نابودی و بیچارگی سوق داده می‌شوند.
ندا
معنی عبارت «باتلاق زن ـ شوهر» فقط آن بود که زن‌وشوهر باید به‌تنهایی بار تحمل بدرفتاری‌های یکدیگر را بر دوش بکشند و طی سال‌ها این باتلاق را عمیق‌تر کنند.
کاربر ۶۰۳۳۷۰۸
قول معروفی است از نویسندهٔ فقید کشورمان، هوشنگ گلشیری، که «داستان نباید به هدف بزند. باید به کنار هدف بزند تا خواننده خودش هدف را دریابد.»
Azadehana

حجم

۲۵۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۹۸ صفحه

حجم

۲۵۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۹۸ صفحه

قیمت:
۷۲,۰۰۰
۳۶,۰۰۰
۵۰%
تومان