همیشه انتظار مارکسیستها این بوده که رشد اقتصادی سرمایهداری به بنیانی برای برابری سوسیالیستی در آینده تبدیل شود.
م.
تاریخ شیوهٔ تولید سرمایهداری به چهار مرحلهٔ نامتوازن تقسیم میشود: طولانیترین دوره سرمایهداری بازرگانی (۱۵۰۰-۱۷۸۰) است که با افزایش بطئی سرمایه مشخص میشد و استعمار بخش جداییناپذیر آن بود. سرمایهداری صنعتی (۱۷۸۰-۱۸۸۰)، که شاهد ورود تمامعیار سرمایه به تولید و انفجار رشد صنعتی متمرکز در کشورهای اصلی سرمایهداری بود. سرمایهداری انحصاری و امپریالیسم (۱۸۸۰-۱۹۴۵) که در آن سرمایهداری بقیهٔ جهان را از نظر اقتصادی و سیاسی تسخیر کرد. و سرانجام سرمایهداری متأخر (۱۹۱۷-۲۰۱۷) که دورهٔ پیشین سرمایهداری انحصاری و امپریالیسم را در خود ادغام کرد، اما دورهٔ سرمایهداری مصرفی (۱۹۴۵-۱۹۸۰) را نیز دربرمیگرفت و به سالهای نئولیبرالیسم و سرمایهداری انحصاری جهانی (۱۹۸۰-۲۰۱۷) گسترش مییابد.
م.
سرمایهداری همگام با پیشرفتش، بیشازپیش، آبستن سوسیالیسم میشود.
م.
طی قرنها توسعه، در قرن بیستم، افرادی که زمینهایشان غصب شده بود اکثریت قریب به اتفاق جمعیت را شامل میشدند. ایدهٔ بدیهی جدید این بود که صاحبان املاک ترجیح میدادند، به جای اجارهٔ زمین به تولیدکنندگان، کار خود را اجاره دهند. آنچه جدید بود این بود که کار افراد محروم که در اِزای دستمزد خریداری شده بود به کار جمعی تبدیل شد که ارزش مینامیدند و نهایتاً در قالب سرمایه ظاهر میشد؛ بدینترتیب شیوهٔ تولید جدیدی متولد شد.
م.