بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مغز متفکر | طاقچه
تصویر جلد کتاب مغز متفکر

بریده‌هایی از کتاب مغز متفکر

انتشارات:نشر خزه
امتیاز:
۴.۵از ۲ رأی
۴٫۵
(۲)
نیستیم. اگر در وهلهٔ اول ندانی که چه چیزی را چگونه باید مشاهده کنی و یا اگر پیش از آغاز کار از ماهیت بنیادین و بدیهیات مربوط به مسئلهٔ موردنظر باخبر نباشی، چطور می‌توانی فرضیه‌سازی یا نظریه‌پردازی کنی؟
shahram naseri
طور اجمالی، منظور از روش علمی این است: درک و چارچوب‌بندی مسئله، مشاهده، فرضیه‌سازی (یا خیالپردازی)، آزمایش و نتیجه‌گیری، و تکرار. اگر می‌خواهید روش شرلوک هولمز را در پی بگیرید، باید از همین رویکرد علمی نه فقط برای سرنخ‌های بیرونی، بلکه برای تک‌تک افکاری که در سرتان می‌پرورانید استفاده کنید، و سپس با گام‌های دقیق، مسیر آن را به سمت تک‌تک افکاری که دیگر افراد دخیل در ماجرای مربوطه ممکن است در سرشان بپرورانند سوق دهید.
shahram naseri
با تمرین دادن مغز خود درست مانند ماهیچه‌ای که تاکنون از وجود آن بی‌خبر بوده‌اید- همان ماهیچه‌ای که ناگهان شروع به درد گرفتن می‌کند و همین‌طور که در جریان تمرینات، بیشتر و بیشتر از آن کار می‌کشید، رشد کرده و حجم می‌گیرد- به تدریج، شاهد آسان‌تر شدن فرایند مشاهدهٔ دائمی و موشکافی ناتمام خواهید بود.
shahram naseri
کارشناسان در حوزهٔ تخصص خود، جهان را به شیوه‌ای متفاوت می‌بینند. آنها چیزهایی را می‌بینند که به چشم مبتدیان نامرئی هستند. آنها قادرند با یک نگاه الگوهایی را تشخیص دهند که به هیچ عنوان به چشم افراد عادی نمی‌آیند. آنها جزئیات را به عنوان جزئی از یک کل می‌بینند و در لحظه، فرق بین مسائل حیاتی و جزئی را می‌فهمند.
shahram naseri
مغز ما طوری سیم‌کشی شده تا سریع قضاوت کند. مغز ما به میانبرها و جاده‌های فرعی زیادی مجهز است که عمل دریافت و ارزیابی ورودی‌های بی‌شماری را که در هر لحظه از محیط پیرامونمان دریافت می‌کنیم ساده‌سازی می‌کنند. کاملاً عادی است. اگر ما در مورد هر موضوعی تأمل و تعمق کنیم، مسیرمان را گم می‌کنیم. گیر می‌افتیم و هرگز قادر نخواهیم بود از بند اولین قضاوت و ارزیابی خود رها شویم.
shahram naseri
تست تداعی ضمنی (IAT) تفاوت میان گرایش‌های آگاهانه - یعنی آنهایی را که خودتان به وجودشان واقف هستید- و ناخودآگاهانهٔ شما -آنهایی که ورای هشیاری شما در لحظه، چارچوب نامرئی زیرشیروانی‌تان را شکل می‌دهند- را می‌سنجد. این تست با بررسی تعداد عکس‌العمل‌ها نسبت به پیوند میان صفات انتسابی و تصاویر مثبت و منفی موجود از گروه‌های نماینده، سوگیری‌های ضمنی فرد را نسبت به قشرهای مختلف می‌سنجد.
shahram naseri
تفکر ما از همان اول ماجرا تحت کنترل ساختار زیرشیروانی ماست که خود شامل عادات فکری و اجرایی، شیوهٔ یادگیری زمان‌محور، نگرش ما به جهان و ارزیابی آن، سوگیری‌ها، درک آنی ما از واقعیت و مکاشفاتی است که شهود ما را شکل می‌دهند. همان‌طور که مشاهده کردیم، هرچند خاطرات و تجارب ثبت‌شده در زیرشیروانی افراد مختلف بسیار متفاوت از یکدیگر هستند، اما الگوهای کلی فعالسازی و بازیابی اطلاعات به طور قابل توجهی یکسان هستند. همین امر به فرایند تفکر ما حالتی مشخص و قابل پیش‌بینی می‌بخشد. و اگر این الگوهای عادتی به یک چیز اشاره داشته باشند، آن چیزی نیست جز این حقیقت که برای مغز ما هیچ چیزی دلخواه‌تر از نتیجه‌گیری سریع نیست.
shahram naseri
مارکوس رایکل عصب‌شناس پس از دهه‌ها بررسی مغز انسان به این نتیجه رسید که ذهن ما طوری تنظیم شده که دائم پرسه بزند. این پرسه‌زنی حالت پیشفرض ذهن ماست. هرگاه افکار ما بین امور خاص، چندپارچه و هدفمند معلق باشد، مغز به یک حالت به‌اصطلاح پایه یعنی وضعیت «استراحت» باز می‌گردد. اما اجازه ندهید این واژه گولتان بزند، چرا که مغز هرگز استراحت نمی‌کند، بلکه در حال تجربهٔ یک وضعیت نیروبخش در کورتکس کمربندی خلفی، پیش‌گوِه (پرکونئوس) جنبی و کورتکس پیش‌پیشانی میانی است که با نام DMN یا شبکهٔ وضعیت پیشفرض شناخته می‌شود.
shahram naseri
این فعالسازی پایه‌ای به این معناست که مغز ما به طور پیوسته در حال جمع‌آوری اطلاعات از جهان بیرونی و وضعیت درونی ما و سایر موارد است و اطلاعات را برای یافتن نشانه‌هایی که ارزش توجه داشته باشند رصد می‌کند. در حالی‌که از دید تکاملی، این وضعیت آمادگی - که در امر تشخیص شکارچیان احتمالی به ما کمک می‌کند- سودمند به نظر می‌رسد، اگر بخواهیم انتزاعی فکر کنیم و برای آینده برنامه‌ریزی کنیم، متوجه می‌شویم که ذهن ما به وجود آمده تا پریشان باشد. این همان وضعیت استراحت ذهن است. ما برای رسیدن به چیزی بیش از این به خواست ذهن‌آگاهانه نیاز داریم.
shahram naseri
توجه یک منبع محدود است. توجه به یک چیز لزوماً به قیمت نادیده گرفتن چیزی دیگر تمام می‌شود.
shahram naseri
ما نمی‌توانیم در آن واحد توجه‌مان را به چند چیز تخصیص دهیم و توقع داشته باشیم همان کارکردی را که با تمرکز روی تنها یک کار دارد، داشته باشد. امکان ندارد دو کار بتوانند در آن واحد یک درجه از توجه ما را به خود جلب کنند. این که روی یکی تمرکز می‌کنیم و دیگری - یا دیگری‌ها- را همچون هرزآوایی بی‌ربط بیرون بگذاریم امریست اجتناب‌ناپذیر. یا حتی بدتر از آن، روی هیچ‌کدام تمرکز نمی‌کنیم؛ ولی هر دو کار به هرزآواهایی با درجاتی یکسان - ولو اندکی واضح‌تر- تبدیل می‌شوند.
shahram naseri
اغلب به این پدیده کوری توجه گفته می‌شود؛ فرایندی که طی آن با تمرکز روی یک بخش از صحنه، از دیگر بخش‌های آن غافل می‌شویم. من خودم مایلم این حالت را بی‌توجهی ملتفتانه بنامم. اولین بار اولریک نیسر، پدر روانشناسی شناختی این مفهوم را ابداع کرد. نیسر به این امر توجه کرد که چطور می‌تواند از پنجره به گرگ‌ومیش بیرون نگاه بیندازد و ضمن دیدن دنیای بیرون، بر انعکاس اتاق روی شیشه پنجره تمرکز کند. اما او نمی‌توانست به طور کنش‌ورانه به هر دو مورد توجه کند. یا گرگ‌ومیش یا انعکاس اتاق. او این مفهوم را نگاه انتخابی نامید.
shahram naseri
در واقع ما به چیزی توجه نمی‌کنیم مگر اینکه آگاه باشیم. هیچ استثنایی هم ندارد. بله، ذهن‌آگاهی ممکن است تنها مستلزم میزان کمی توجه باشد، اما در هر حال به مقداری از آن نیاز دارد. هیچ چیزی به طور تماماً خودکار صورت نمی‌گیرد. ما نمی‌توانیم بدون توجه به چیزی از آن آگاه باشیم.
shahram naseri
مغز ما احمق نیست. درست همان‌طور که علی‌رغم سوگیری‌های شناختی‌مان مدت‌زمان قابل توجهی پربازده و اثربخش باقی می‌مانیم، توانایی توجه واتسونی ما نیز بنا به دلایلی به همین صورت باقی می‌ماند. ما به همه چیز توجه نمی‌کنیم؛ چرا که توجه به همه چیز - هر صدا، بو، تصویر یا تماس- ما را دیوانه می‌کند. (در واقع، یکی از نشانه‌های بسیاری از بیماری‌های روانی ناتوانی در فیلترسازی است).
shahram naseri
ما به آنچه می‌خواهیم ببینیم و زیرشیروانی مغزمان تصمیم می‌گیرد که ببیند، باور داریم. پس آنها را به جای واقعیت‌های درون مغزمان رمزگذاری کرده و این‌طور فکر می‌کنیم که چیزی که دیده‌ایم یک واقعیت عینی بوده است. حال آنکه در اصل آنچه دیدنش را به خاطر می‌آوریم تنها برداشت محدود ما در آن زمان بوده است. یادمان می‌رود که موقعیت واقعی را از تفسیر شخصی خودمان تفکیک کنیم.
shahram naseri
بازی‌های ویدئوییِ به اصطلاح اکشن - یعنی بازی‌هایی که به سرعت بالا، غیرمترقبه بودن، بار حرکتی و ادراکی بالا و همچنین لزوم پردازش محیطی معروف هستند- باعث تقویت توجه بصری، بینایی سطح پایین، سرعت پردازش، و کنترل توجهی، شناختی و اجتماعی و سایر قابلیت‌ها در حوزه‌های گوناگونی چون خلبانی هواپیماهای بدون خلبان زنده و جراحی لاپاراسکوپی خواهند شد. در واقع مغز تغییر یافته و یاد می‌گیرد توجه‌اش را برای زمانی طولانی‌تر حفظ کند. همهٔ اینها به خاطر آن لحظات واقعاً مهمی است که فرد خود را درگیرشان می‌کند.
shahram naseri
مدیتیشن چیزی نیست جز فاصلهٔ کاملی که برای رسیدن به یک اندیشهٔ منسجم، مشاهده‌گرانه و ذهن‌آگاهانه به آن نیاز دارید.
shahram naseri
ما عاشق چیزهای ساده هستیم و به دلایل ملموس علاقه داریم. از علت‌ها خوشمان می‌آید. و چیزهایی را که منجر به ادراک شهودی می‌شوند (حتی اگر آن ادراکات اشتباه باشند) دوست داریم. جنبهٔ منفی این رویکرد این است که ما از هر عاملی که در مسیر این سادگی و عینی بودن علّی قرار می‌گیرد بیزاریم. عدم قطعیت، احتمالات، حالات تصادفی و غیرخطی همگی تهدیدی برای توانایی ما در توضیح، توضیح سریع و (به‌ظاهر) منطقی هستند. بنابراین تمام تلاشمان را می‌کنیم تا در هر پیچ این موانع را حذف کنیم.
shahram naseri
اگر در وهلهٔ اول ندانی که چه چیزی را چگونه باید مشاهده کنی و یا اگر پیش از آغاز کار از ماهیت بنیادین و بدیهیات مربوط به مسئلهٔ موردنظر باخبر نباشی، چطور می‌توانی فرضیه‌سازی یا نظریه‌پردازی کنی؟
shahram naseri
شهود ما چه بخواهیم چرایی وقوع چیزی را توضیح دهیم و چه در مورد علت یک رویداد نتیجه‌گیری کنیم اکثراً ما را به اشتباه می‌اندازد؛ چرا که ما چیزهایی را ترجیح می‌دهیم که قابل کنترل‌تر، قابل پیش‌بینی‌تر و از نظر علّی قطعی‌تر باشند.
shahram naseri
ذهن ما تمام مدت از آیتم‌های مختلف روایت‌هایی منسجم می‌سازد. ما زمانی که با چیزی مواجه شویم که علتی برایش وجود ندارد احساس راحتی نمی‌کنیم. بنابراین مغزمان به هر طریقی شده و بدون اجازهٔ ما دلیلی برایش می‌تراشد. وقتی هم که تردید داریم، مغزمان آسان‌ترین راه را انتخاب می‌کند. این کار در تک‌تک مراحل فرایند استدلال، از برداشت‌های اولیه گرفته تا کلی‌سازی‌ها، ادامه می‌یابد.
shahram naseri
ما وقتی شاهد وضعی هستیم که با تجارب گذشته‌مان جور در نمی‌آید، یا خاطره‌ای از شرایط مشابهش نداریم احتمالاً از تفسیر آن باز می‌مانیم. شاید هم قادر به دیدن همهٔ ابعاد آن شرایط نباشیم و در عوض فقط به انتظارات خودمان توجه کنیم. این شرایط را مثل یک نسخهٔ پیچیده از تصاویر معروف گشتالتی از درک بصری در نظر بگیرید که در مواجهه با آن قادریم یک تصویر را بسته به بافتار ارائهٔ آن به چند شکل گوناگون ببینیم. به طور مثال تصویر زیر را در نظر بگیرید: آیا تصویر میانی را حرف B می‌بینید یا ۱۳ (انگلیسی)؟ محرک تغییر نمی‌کند، اما آنچه ما می‌بینیم به انتظارات ما و بافتاری که در آن قرار داریم بستگی دارد. یک حیوان تغییر شکل یافته؟
shahram naseri
عادت امری است سودمند. من حتی یک گام جلوتر می‌گذارم و می‌گویم که عادت امری است الزامی. می‌تواند ذهن ما را به لحاظ معرفت‌شناسی آزاد کند تا به جای نگرانی برای موضوعات زیرساختی، بتوانیم به مفاهیم گسترده‌تر و استراتژیک‌تر فکر کنیم.
shahram naseri

حجم

۴۴۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

حجم

۴۴۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
تومان