بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ناگهان هوس | طاقچه
تصویر جلد کتاب ناگهان هوس

بریده‌هایی از کتاب ناگهان هوس

۳٫۷
(۳۳)
در زندگی زناشویی، بعد از عشق، چیزی مهم‌تر از اعتماد وجود ندارد. اعتماد یعنی درمیان گذاشتن روح و تن خود در برابر معشوق بی هیچ ترس و واهمه‌ای، یعنی رها کردن خود در او بدون ترس از آسیب. عشق و اعتماد رابطه‌ای تنگاتنگ با هم دارند. اعتماد است که به انرژی عشق قدرت جاری شدن می‌دهد و نزدیکی دو نفر را تضمین می‌کند. اولین نشانه بی‌اعتمادی، طفره رفتن یکی از طرفین از درکنار هم بودن و بی‌رغبتی آشکار او به نوازش و آغوش یار است.
علیرضا
مردم عمومآ دوست دارند برای کسانی که به‌نظرشان متفاوت می‌آیند حرف دربیاورند
محمد
انسان فقط وقتی تکانه‌های عشق را احساس می‌کند می‌تواند خود را فراموش کند،
محمد
همه‌چیز در زمان خودش اتفاق می‌افتد و هیچ‌کس نمی‌تواند به دلخواه خود به کارها سرعت ببخشد
رامین
می‌گویند برای یک شنونده خوب، شنیدن چند کلمه کافی است
.GH.
نزدیکان ما می‌توانند از ما انسان‌های بهتری بسازند یا مدام حس احترام به خود ما را ضعیف کنند. گاهی وقت‌ها، یک کلمه، فقط یک کلمه، کافی است تا تمام تجزیه و تحلیل‌های چندین‌ساله روانشناسی را دود کند و از بین ببرد. بنابراین هر وقت به دیدن مادرم می‌روم، از قبل خود را آماده می‌کنم تا با کشیدن حصاری بین خودم و او اجازه ندهم منفی‌بافی‌ها و حس انزجار و بی‌اعتمادی او مرا نیز تحت تأثیر قرار دهد.
رامین
عشق ورزیدن یک فعل است. انسان با اعمال خود عشقش را ابراز می‌کند. ما زمانی احساس می‌کنیم دوستمان دارند که طرف مقابل عشقش را با بوسه، در آغوش گرفتن، نوازش و دادن هدیه نشان دهد. عاشق همیشه سعادت روحی و جسمی معشوق را می‌طلبد.
Amin
نزدیکان ما می‌توانند از ما انسان‌های بهتری بسازند یا مدام حس احترام به خود ما را ضعیف کنند. گاهی وقت‌ها، یک کلمه، فقط یک کلمه، کافی است تا تمام تجزیه و تحلیل‌های چندین‌ساله روانشناسی را دود کند و از بین ببرد. بنابراین هر وقت به دیدن مادرم می‌روم، از قبل خود را آماده می‌کنم تا با کشیدن حصاری بین خودم و او اجازه ندهم منفی‌بافی‌ها و حس انزجار و بی‌اعتمادی او مرا نیز تحت تأثیر قرار دهد.
Amin
برای بخشش لازم است انسان چیزی را که قادر به تغییر آن نیست، بپذیرد
Amin
تسلیم می‌شوم. امکان ندارد منزل مادرم را با آرامش ترک کنم. او همیشه موفق می‌شود با یک جمله تکان‌دهنده، مثل پتک به سرم بکوبد و قلبم را به درد آورد.
رامین
عشق ورزیدن یک فعل است. انسان با اعمال خود عشقش را ابراز می‌کند. ما زمانی احساس می‌کنیم دوستمان دارند که طرف مقابل عشقش را با بوسه، در آغوش گرفتن، نوازش و دادن هدیه نشان دهد. عاشق همیشه سعادت روحی و جسمی معشوق را می‌طلبد.
محمد
برای بخشش لازم است انسان چیزی را که قادر به تغییر آن نیست، بپذیرد؛
محمد
همه‌چیز در زمان خودش اتفاق می‌افتد و هیچ‌کس نمی‌تواند به دلخواه خود به کارها سرعت ببخشد
رامین
شهرها و محله‌ها یا به‌تدریج تغییر شکل می‌دهند یا در یک لحظه و در اثر یک زلزله، نیست و نابود می‌شوند. انسان هم همین‌طور. یا آهسته و آرام به پایان عمر نزدیک می‌شود یا ناگهان و با شلیک یک گلوله از صحنه گیتی خارج می‌شود. احساس درونی ما هم نسبت به یک نفر یا با گذشت زمان رشد می‌کند و بالنده می‌شود و یا در یک لحظه تنزل می‌کند. کلمات تشویق‌آمیز می‌توانند اعتماد به‌نفس را در ما تقویت کنند در حالی که زخم زبان‌ها و کلمات تحقیرآمیز، آن را از بین می‌برند.
رامین
نزدیکان ما می‌توانند از ما انسان‌های بهتری بسازند یا مدام حس احترام به خود ما را ضعیف کنند. گاهی وقت‌ها، یک کلمه، فقط یک کلمه، کافی است تا تمام تجزیه و تحلیل‌های چندین‌ساله روانشناسی را دود کند و از بین ببرد. بنابراین هر وقت به دیدن مادرم می‌روم، از قبل خود را آماده می‌کنم تا با کشیدن حصاری بین خودم و او اجازه ندهم منفی‌بافی‌ها و حس انزجار و بی‌اعتمادی او مرا نیز تحت تأثیر قرار دهد.
رامین
آدم‌ها معمولا عادت ندارند تمایلات حقیقی خود را ابراز کنند. آن‌ها یا احساساتشان را در پس واژه‌های زیبا پنهان می‌کنند یا به‌خاطر ترس از سنت‌شکنی سرکوبشان می‌کنند.
محمد
برای دونیا ایتسل سؤال اصلی در مورد اختراع قطار این نبود که آیا انسان با قطار زودتر به مقصد می‌رسد یا نه، این بود که اصولا او چرا می‌خواهد زودتر برسد.
محمد
نزدیکان ما می‌توانند از ما انسان‌های بهتری بسازند یا مدام حس احترام به خود ما را ضعیف کنند. گاهی وقت‌ها، یک کلمه، فقط یک کلمه، کافی است تا تمام تجزیه و تحلیل‌های چندین‌ساله روانشناسی را دود کند و از بین ببرد. بنابراین هر وقت به دیدن مادرم می‌روم، از قبل خود را آماده می‌کنم تا با کشیدن حصاری بین خودم و او اجازه ندهم منفی‌بافی‌ها و حس انزجار و بی‌اعتمادی او مرا نیز تحت تأثیر قرار دهد.
رامین
شهرها و محله‌ها یا به‌تدریج تغییر شکل می‌دهند یا در یک لحظه و در اثر یک زلزله، نیست و نابود می‌شوند. انسان هم همین‌طور. یا آهسته و آرام به پایان عمر نزدیک می‌شود یا ناگهان و با شلیک یک گلوله از صحنه گیتی خارج می‌شود. احساس درونی ما هم نسبت به یک نفر یا با گذشت زمان رشد می‌کند و بالنده می‌شود و یا در یک لحظه تنزل می‌کند. کلمات تشویق‌آمیز می‌توانند اعتماد به‌نفس را در ما تقویت کنند در حالی که زخم زبان‌ها و کلمات تحقیرآمیز، آن را از بین می‌برند.
رامین
چه وقت عشق تبدیل به نفرت می‌شود؟ چگونه عشق به این مرحله می‌رسد؟ چه چیزی باعث این دگرگونی می‌شود؟ آیا آزار و اذیت‌های روحی مداوم به یک رابطه عاشقانه پایان می‌دهد یا حادثه‌ای مشخص هم قدرت تخریب عشق را دارد؟
محمد
مرگ وجود ندارد و زندگی زیباست، تا می‌توانی زندگی کن، همیشه تو را دوست خواهم داشت
Amin
این تجربه به خوبیلو کمک کرد تا به قدرت واژه‌ها پی ببرد. فهمید واژه‌ها می‌توانند انسان‌ها را به هم نزدیک یا از هم دور کنند و متوجه شد که آنچه انسان می‌گوید مهم نیست؛ مهم نیت موجود در پشت ارتباط‌های اوست.
eurus
می‌گویند برای یک شنونده خوب، شنیدن چند کلمه کافی است.
eurus
احساس می‌کرد استعدادی ذاتی برای این کار دارد. می‌دانست کمتر کسی استعداد او را برای «شنیدن» تمایلات واقعی انسان‌ها دارد، ولی چیزی که نمی‌دانست این بود که همین استعداد بی‌نظیر، با گذشت زمان برای او مصیبتی بزرگ به بار می‌آورد. زمان می‌خواست تا بفهمد پی‌بردن به رازها و امیال دیگران چندان هم کار جالبی نیست. در آن موقع، به فکرش هم خطور نمی‌کرد که آگاه شدن از تمایلات قلبی دیگران جز دردسر فراوان و سرخوردگی در عشق چیزی برایش به ارمغان نخواهد آورد. اما در آن روزهای سرشار از شادی و بی‌خیالی، چه کسی می‌توانست او را متقاعد کند که زندگی پر از سختی‌هاست؟
eurus
لوچا برای ابراز عشق و اشتیاق به شوهرش نیازی به واژه نداشت. واژه‌ها هم با همان سرعتی حرکت می‌کنند که اشتیاق حرکت می‌کند، پس می‌توان بدون آن‌ها هم پیام عشق را فرستاد. فقط یک گیرنده حساس لازم بود که واژه‌ها را جذب کند و خوبیلو هم این توانایی را داشت؛ از بدو تولد.
eurus
تضاد بین امیال و واژه‌ها در افراد و ملت‌هایی که حرف و عملشان یکی نیست، مشکلات ارتباطی و معیارهایی دوگانه به‌وجود می‌آورد. مردم عادی که از طریق واژه‌ها با هم در ارتباط هستند، با مشاهده این تضاد سردرگم می‌شوند و قدرت تصمیم‌گیری را از دست می‌دهند. اما عجیب است که همین مردم اغوا شدن را بر احساس فریب‌خوردگی ترجیح می‌دهند.
eurus
خوبیلو اعتقاد داشت همه اشیا و موجودات دارای روح هستند، معتقد بود همه آن‌ها احساس دارند، می‌اندیشند ـاز یک گل کوچک در طبیعت گرفته تا کهکشان‌های دوردست. هر شیئی به شیوه خاص خود به ارتعاش درمی‌آید و می‌گوید: «من اینجا هستم.» پس می‌توان گفت ستاره‌ها صحبت می‌کنند و با ارسال علامت‌هایی خاص افکارشان را آشکار می‌سازند.
eurus
خوبیلو در سال دوم دبیرستان و در کلاس فیزیک فهمید نیروی مغناطیسی زمین ناشی از آهن مذابی است که به دور هسته زمین می‌چرخد. استاد سر کلاس گفته بود که عنصری به‌نام مگنتیت در رگ‌های انسان و حیوانات جریان دارد که تحت تأثیر همین عنصر می‌توانند انرژی الکترومغناطیسی زمین را حس کنند، اما بعضی از موجودات این انرژی را بیشتر از بقیه حس می‌کنند. به همین دلیل برخی از حیوانات می‌توانند تغییرات زیر پوسته زمین، مثل زلزله را از قبل پیش‌بینی کنند و باز به همین دلیل هم در چنین مواقعی از محل خود فرار می‌کنند و خود را از مهلکه می‌رهانند
eurus
وقتی کودکی می‌میرد، سؤال‌های بسیاری بی‌جواب می‌ماند، به‌خصوص زمانی که احساس گناه بر شانه‌های والدین کودک سنگینی می‌کند. چه می‌شد اگر به خواب نمی‌رفتم؟ اگر در خانه بودم باز هم این اتفاق می‌افتاد؟ آیا اگر مشروب نخورده بودم پسرم حالا زنده بود؟ نکند خداوند مرا تنبیه کرده است؟ چه کرده‌ام که سزاوار این تنبیه هستم؟ آیا واقعآ توانایی محافظت و مراقبت از خانواده‌ام را دارم؟ چطور می‌شود چنین غفلتی را بخشید؟ چگونه می‌توانم بر احساس فریب‌خوردگی غلبه کنم؟
eurus
مردی که در نظر او با همه مردهای جهان فرق داشت حالا درست مثل بقیه مردها از آب درآمده بود. تحمل این موضوع برایش آسان نبود.
Mostafa F

حجم

۱۵۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

حجم

۱۵۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

قیمت:
۶۴,۰۰۰
۴۴,۸۰۰
۳۰%
تومان