جملات زیبای کتاب از حصار | طاقچه
تصویر جلد کتاب از حصار

بریده‌هایی از کتاب از حصار

نویسنده:محمود درویش
دسته‌بندی:
امتیاز
۳.۵از ۱۳ رأی
۳٫۵
(۱۳)
امّا ایستاده‌ایم راست ایستاده‌ایم بر خاکمان وَ هستیم برایِ همیشه.
lucifer
خون بویِ وطنَ‌ست رگانم از خون سرشار.
lucifer
شب‌هامان روشن از آتشی‌ست که دشمنانِ بیدارِ ما افروخته‌اند.
lucifer
آسمانِ ما امّا خون با دشنه‌ای در قلبِ ماهش.
lucifer
فردا دیگر بار اگر زندگی بر ما وزید دوستش خواهیم داشت
lucifer
اگر کوه نیستی رؤیای من ماه باش وُ بر دلدارِ دلتنگ بتاب!
lucifer
آزادانه در حصار زیستن وُ نماز بر حصار بردن. مسئله این است!
lucifer
شستن پرچم وَ نه آویختن لباسی در صبحگاهان بر بند. درد اینَ‌ست.
saeedmohtasham
پرندگان آتش که بروند آشتی بال می‌گشاید
lucifer
اینجا انباره‌یِ سرخ وُ سیاهِ تاریخ است. گناهی اگر نبود کتابِ مقدس کوچک‌تر بود سرابی اگر نبود پیامبران شن‌هایِ داغ را مطمئن‌تر گام برمی‌نهادند وُ راهِ وصولِ به ملکوت کوتاه‌تر می‌شد.
lucifer
گفت: بر دامنه‌یِ دوزخ انتظارَت کشم : پیش‌آی وُ سر بر دامنم گذار دوزخ منم.
hosein lima
به دیروزِ آمده همیشه گفته‌ام: بگذار وُ برو تا فردا!
hosein lima
طنّازی گفت: اگر از آغاز پایانم نمایان بود کلام را وا می‌نهادم.
hosein lima
هر مرگی نخستین مرگ است چشم‌به‌راهش باشی یا نه پس چگونه زیر هر سنگ ماهی خفته می‌بینم؟
hosein lima
در این سپیدیِ به چرک اندر نشسته در این سیاهیِ سنگین مه بویِ نارنج وُ وعده‌یِ دیدار می‌دهد.
hosein lima
«رهامان نکنید تنهایمان نگذارید.»
hosein lima
رنج امّا باقی‌ست همچنان در خانه وَ سینه‌هایمان محبوس!
hosein lima

حجم

۷۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۷۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۲۱,۵۰۰
۱۰,۷۵۰
۵۰%
تومان