بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب گناه دریا | طاقچه
تصویر جلد کتاب گناه دریا

بریده‌هایی از کتاب گناه دریا

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۱۶ رأی
۴٫۲
(۱۶)
درون سینه آهی سرد دارم رخی پژمرده، رنگی زرد دارم ندانم، عاشقم، مستم، چه هستم؟ همی دانم دلی پر درد دارم.
I.F
بیمی به دل ز مرگ ندارم که زندگی جز زهر غم نریخت شرابی به جام من گر من به تنگنای ملال‌آورِ حیات آسوده یک نفس زده باشم حرام من!
mehran rajabi
هنوزم به جان آتش عشق اوست
شعبده‌باز واژگان
در کوره‌راه گم‌شده سنگلاخ عمر مردی نفس‌زنان تن خود می‌کشد به راه. خورشید و ماه، روز و شب از چهره زمان همچون دو دیده خیره به این مرد بی‌پناه ای بس به سنگ آمده آن پای پر ز داغ ای بس به سر فتاده در آغوش سنگ‌ها. چاه گذشته، بسته بر او راه بازگشت خو کرده با سکوت سیاه درنگ‌ها حیران نشسته در دل شب‌های بی‌سحر گریان دویده در پی فردای بی‌امید. کام از عطش گداخته آبش ز سر گذشت عمرش به سر نیامده جانش به لب رسید.
I.F
همه زندگی نغمه ماتم است
شعبده‌باز واژگان
دلم از نام خزان می‌لرزد زان که من زاده تابستانم
کاربر ۴۸۲۶۴۳۵
ما را غم خزان و نشاط بهار نیست
شعبده‌باز واژگان
کز عالمی بریده و تنها نشسته‌ایم
شعبده‌باز واژگان
وفادار تو بودم تا نفس بود. دریغا همنشینت خار و خس بود.
I.F
مگر نه خاک رهِ این خرابه باید شد؟ بیا که کام بگیریم از این جهان خراب.
I.F
با او بگو که مهر تو از دل نمی‌رود
شعبده‌باز واژگان
شهر، آرام. خانه‌ها خاموش جلوه‌گاه سکوت و زیبایی نیمه‌شب زیر این سپهر کبود من و آغوشِ بازِ تنهایی
amirkarimifar
دورتر از چشمه خورشیدها؛ برتر از این عالم بی‌انتها؛ باز هم بالاتر از عرش خدا عرصه پرواز مرغ فکر ماست.»
nightingale
مباد آن دم که عود تاروپودت نسوزد در هوای آشنایی دلی خواهم که از او درد خیزد بسوزد، عشق ورزد، اشک ریزد! به فریادی سکوت جانگزا را به‌هم زن، در دلِ شب، های و هو کن
کاربر ۳۴۶۶۹۸۵

حجم

۳۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۸۶ صفحه

حجم

۳۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۸۶ صفحه

قیمت:
۲۳,۰۰۰
تومان