بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی | طاقچه
تصویر جلد کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی

بریده‌هایی از کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی

نویسنده:حمیدرضا صدر
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۱۰۳ رأی
۴٫۱
(۱۰۳)
«هر چه داری به پای زندگی بریز تا مرگ چیزی برای بردن نیابد.»
niloufar.dh
هیچ‌چیز واقعی‌تر از مرگ نیست، هیچ‌چیز.
elham mohammadpoor
عادی بودن و روزمرگی چه شیرین است. بوق بی‌دلیل اتومبیل چه طنین دلپذیری دارد.
احسان فتاحی
خداحافظی کردن کمی مانند مُردن می‌ماند… و تو امشب خداحافظی کرده‌ای، تو امشب کمی مُرده‌ای.
محمدحسین
اگر در گذشته زندگی کنید در همان گذشته هم می‌میرید
محمدحسین
آن‌ها نوشته‌اند: «هر اتفاقی که می‌افتد، یک درس زندگی است…» اما آیا رویارویی با سرطان، درس زندگی است؟
عباس
زیبایی از عشق می‌آید و عشق از توجه. توجه به چیزهای ساده و فروتنانه‌ای مثل گرفتن انگشتان یخ‌زدهٔ کسی که دوستش داری.
محمدحسین
مردان جهان را در اختیار دارند و زنان ابدیت را.
sarina
«هر چه داری به پای زندگی بریز تا مرگ چیزی برای بردن نیابد.»
محمدحسین و محیا
برایت جملهٔ معروف کریستین بوبن را می‌خواند: «دوستت داشتم، دوستت دارم، دوستت خواهم داشت. برای متولد شدن داشتن جسم کافی نیست و باید این جمله‌ها را زمزمه کنی.»
کاربر ۴۶۴۲۶۹۴
خداحافظی نکبت است. خداحافظی کردن کمی مانند مُردن می‌ماند… و تو امشب خداحافظی کرده‌ای، تو امشب کمی مُرده‌ای.
Moon
«مُردن» از «مرگ» وحشتناک‌تر بوده، همیشه،
احسان فتاحی
«تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد…»
Fa Ne
هر چه زندگی را ساده دنبال کنی باز هم نمی‌توانی جلوِ سختی‌اش را بگیری
Moon
آه که چه‌قدر عادی بودن طعم شیرینی داشت.
Fa Ne
بیماران و همراهان‌شان نشسته و منتظرند. زُل زده‌اند به دیوارها. بیمار خوب می‌داند «زُل زدن» یعنی چه. چشمان ثابت و بی‌حرکت‌شان، که برق زندگی از آن‌ها رخت بربسته، نمایشگر انتظاری تمام‌نشدنی‌اند. اصلاً می‌توان بیمارها را با طرز زُل زدن‌شان تقسیم‌بندی کرد. زُل روبه‌پایین. زُل روبه‌بالا. زُل با حرکت و بی‌حرکت مژه. زُلی که با کوچک‌ترین صدایی از بین می‌رود و زُلی که توپ و تانک هم خللی در آن ایجاد نمی‌کند. برخی زُل‌ها خبر از گم شدن دارند و برخی نشان از تمرکز بسیار بالا. قصه‌ای است برای خودش.
محمدحسین
مُردگان از زندگان عزیزترند.
محمدحسین
از خودت می‌پرسی، چرا مرگ باید با شکنجه همراه باشد؟ چرا مرگ ساده برگزار نمی‌شود؟ مگر تولد بی‌درد هم وجود دارد؟ هم مادر درد می‌کشد و هم کودک با گریه زندگی را آغاز می‌کند.
محمدحسین
خنده گاهی پرده‌ای می‌شود بر مصیبت‌های عمیق.
محمدحسین
هیچ‌چیز واقعی‌تر از مرگ نیست،
حسین ایمانی
هیچ‌چیز واقعی‌تر از مرگ نیست، هیچ‌چیز.
Moon
تنها حسن بیماری‌های مرگ‌بار این است که همه تحمل‌تان می‌کنند، تا حد لوس کردن‌تان.
محمدحسین
درحالی‌که سرطان به‌تدریج له می‌کند. بیمار را آب می‌کند و سپس خدمتش می‌رسد. خوارش می‌کند و آرام‌آرام محوش می‌سازد. مثل یک فِید اوت سینمایی. هم جسمش را می‌گیرد و هم روحش را می‌جود. مرگ یک بیمار سرطانی، زمین تا آسمان فرق دارد با مرگ یک سرباز در جبهه یا مرگ بر اثر تصادف اتومبیل یا سکتهٔ قلبی. سرطان بلایی سرتان می‌آورد که همه برای‌تان دل می‌سوزانند.
shahram naseri
نوشته‌اند: «شما تنها نیستید.» اما تو یاد پدرت می‌افتی در ماه‌های واپسین بیماری‌اش لای آن عبای کبریتی. پدری پوست‌واستخوان، نشسته بر پتویی چهارخانه و تکیه‌داده به یک پشتی کوتاه. پدری که خس‌خس‌کنان می‌گفت: «آدم‌ها تنهان، تنهای تنها. تو خودتی، فقط خودت.»
shahram naseri
تو به ریپلی در بیگانه‌ها فکر می‌کنی. جایی از او می‌پرسیدند: «امروز چه‌طوری؟» ریپلی جواب می‌داد: «افتضاح.» و رفیقش می‌گفت: «خب، حداقل بهتر از دیروزی.» این است حکایت تو.
Moon
مبتلایان به بیماری‌های مهلک، معمولاً با شنیدن واژه‌های «فردا» و «فرداها» مات می‌شوند، حرف نمی‌زنند و گوش می‌دهند، فقط گوش.
کاربر ۳۵۰۶۶۶۱
مبتلایان به بیماری‌های مهلک، معمولاً با شنیدن واژه‌های «فردا» و «فرداها» مات می‌شوند، حرف نمی‌زنند و گوش می‌دهند، فقط گوش. «فردا» برای‌شان نامأنوس است. زندگی‌شان ناگهان شده «دیروز» و «امروز». همین حالا. حرفی ندارند برای گفتن دربارهٔ هر آن‌چه با آینده گره می‌خورد. از «بی‌آیندگی» زجر می‌کشند.
کاربر ۳۵۰۶۶۶۱
به‌راستی که چه‌قدر ما از حال هم بی‌خبریم.
Moon
آه، مادر… مادر… مادر… چرا نباید سرم را روی دامنت بگذارم و زارزار گریه کنم؟ برای چه باید ادای آدم‌های قوی و خوددار را دربیاورم؟ دلم می‌خواهد گریه کنم و تو دل‌داری‌ام بدهی. دلم می‌خواهد بپرم بغلت و سرم را نوازش کنی. به سن‌وسالم نگاه نکن، راستش خیلی چیزهای بچگی در من باقی مانده است. من هنوز کودکم.
عباس
شیمی‌درمانی یعنی ریختن مایع مذاب در رگ‌ها، یعنی تهوع، یعنی بیرون‌رَوی، سرفه، سوزش ادرار، خستگی تمام‌نشدنی، منگی، خماری. شیمی‌درمانی در یک کلام یعنی زنده‌زنده جان دادن. یعنی به جای یک قرص ماه در آسمان، سه ماه قرص در آسمان.
DHYANA

حجم

۳۳۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۳۳ صفحه

حجم

۳۳۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۳۳ صفحه

قیمت:
۷۴,۰۰۰
۳۷,۰۰۰
۵۰%
تومان