
بریدههایی از کتاب شهری بر لبه آسمان
۳٫۵
(۱۷)
تنهایی ناشی از متفاوت بودن.
artemis
هیچ کس به ما نگفت عشق پیشهای است که رسیدن به درجۀ استادی در آن، از تمام پیشهها دشوارتر است.
صبا
او بین کتابها گم شد و در عوض، خویشتن را پیدا کرد
raha
در زندگی، دو موهبت وجود دارد: کتاب و دوست. و این دو باید از لحاظ تعداد، دقیقاً عکس هم باشند: تعداد زیادی کتاب و عدۀ انگشتشماری دوست.
Mary gholami
«استاد عالیه، ولی کتاب یه چیز دیگه است. کسی که کتابخونه داره، در واقع، هزار تا معلم داره.
raha
«چون در اون صورت، در تلۀ مقایسه میافتید. اگر فکر کنید از بقیه بهترید، با غرور مسموم میشید. اگر فکر کنید کار دیگری از شما بهتره، با حسادت مسموم میشید. اینها هر دو برای یادگیری سَمان.»
raha
روزهای خوشی بود ـ هر چند معمولاً روزهای خوش را زمانی قدر میدانیم که به سر آمده باشند.
artemis
باید گذشته رو رها کنی. خشم یه قفسه، و استعداد یه پرنده است در قفس. قفس رو بشکن. بذار اون پرنده پرواز کنه و اوج بگیره.
شکوفا
عجیب است که صورتها با آنهمه صلبیت و مرئی بودن بخار میشوند، اما کلمات که از نفَس ساخته شدهاند، برای همیشه باقی میمانند.
raha
«گاهی وقتها، برای اینکه روح تعالی پیدا کنه، نیازه که قلب آدم بشکنه
raha
«برای رسیدن به درجۀ استادی، به همون اندازه که میسازی، باید بتونی خراب کنی.»
raha
هر چند معمولاً روزهای خوش را زمانی قدر میدانیم که به سر آمده باشند.
raha
«وقتی زبانی رو خوب یاد میگیری، مثل اینه که کلید ورود به یک قلعه رو به دست آوردی. اینکه داخل اون قلعه چه چیزهایی پیدا کنی، به خودت بستگی داره.»
raha
فهمید راز موفقیت استادش نه در سرسختیاش ـ چون اصولاً سرسخت نبود ـ نه در شکستناپذیریاش ـ چون شکستناپذیر نبود ـ بلکه در تواناییاش در وفق دادن خود با تغییرات و مصائب، و بارها و بارها از نو ساختن خودش بعد از تخریب شدن توسط بدخواهان بود.
raha
موفقیت استادش نه در سرسختیاش ـ چون اصولاً سرسخت نبود ـ نه در شکستناپذیریاش ـ چون شکستناپذیر نبود ـ بلکه در تواناییاش در وفق دادن خود با تغییرات و مصائب، و بارها و بارها از نو ساختن خودش بعد از تخریب شدن توسط بدخواهان بود.
زری
هیچ کس به ما نگفت عشق پیشهای است که رسیدن به درجۀ استادی در آن، از تمام پیشهها دشوارتر است.
raha
خشم زغال داغی بود که نمیتوانستی برای مدت زیادی در دست نگهش داری. باید بهطرف کسی پرتابش میکردی.
raha
کسایی که دور خودشون رو با آدمهای چاپلوسی پر میکنن که بابت هر حرفی که میزنن، بهبه و چهچه بگن، هرگز افراد صادقی رو که حقیقت رو میگن نمیبخشن.»
raha
«اگه میخوای توی پیشۀ خودت به استادی برسی، باید کائنات رو متقاعد کنی که چرا باید تو رو بهجای دیگران انتخاب کنه.»
raha
در زندگی، دو موهبت وجود دارد: کتاب و دوست. و این دو باید از لحاظ تعداد، دقیقاً عکس هم باشند: تعداد زیادی کتاب و عدۀ انگشتشماری دوست.
raha
یه نفر بهت فحش میده. میتونی همون جا یه مشت بخوابونی توی صورتش، ولی اگه این کار رو نکنی... این نشون میده چه جور آدمی هستی.»
جهان پرسید: «پس، انجام ندادن خیلی از کارها هم میتونه شاهکار باشه، آره؟»
raha
ارزش ایمانِ تو نه به صلبیت و استحکامش، بلکه به تعداد دفعاتی بستگی دارد که از دست میدهی و دوباره از نو به دستش میآوری.
raha
«هر انسانی قسمت خودش رو داره، چون خداوند هیچ وقت تقدیری رو دو بار تکرار نمیکنه.»
raha
خیلی چیزهای دیگه هستن که باید بابتشون نادم باشیم: طمع، بیرحمی، نیرنگ، اما عشق... هیچ وقت ندامت و افسوس نداره.»
شکوفا
«گاهی وقتها، برای اینکه روح تعالی پیدا کنه، نیازه که قلب آدم بشکنه، پسرم.»
شکوفا
برای رسیدن به درجۀ استادی، به همون اندازه که میسازی، باید بتونی خراب کنی.
شکوفا
وقتی کار را از دل و جان انجام میدهی، حس میکنی رودخانهای از لذت در درونت جاری است.
شکوفا
کسایی که دور خودشون رو با آدمهای چاپلوسی پر میکنن که بابت هر حرفی که میزنن، بهبه و چهچه بگن، هرگز افراد صادقی رو که حقیقت رو میگن نمیبخشن.»
شکوفا
اگر کنجکاوی درست هدایت نشه، ممکنه به آدم خسارت بزنه.
شکوفا
بوسبک بر این باور بود که در زندگی، دو موهبت وجود دارد: کتاب و دوست. و این دو باید از لحاظ تعداد، دقیقاً عکس هم باشند: تعداد زیادی کتاب و عدۀ انگشتشماری دوست.
شکوفا
حجم
۵۶۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۶۴ صفحه
حجم
۵۶۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۶۴ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان