بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عشق و اراده | طاقچه
تصویر جلد کتاب عشق و اراده

بریده‌هایی از کتاب عشق و اراده

نویسنده:رولو می
انتشارات:نشر دانژه
امتیاز:
۳.۱از ۲۰ رأی
۳٫۱
(۲۰)
به یکدیگر می‌آویزیم و می‌کوشیم خود را متقاعد کنیم که آنچه احساس می‌کنیم، عشق است؛ اراده نمی‌کنیم چون می‌ترسیم اگر چیزی یا کسی را برگزینیم، چیز یا کس دیگری را از دست بدهیم و بسیار نامطمئن‌تر و نگران‌تر از آنیم که به چنین پیشامدی تن در دهیم.
Mahsa
انسان نمی‌تواند طولانی‌مدت با احساس پوچی سر کند: اگر به‌سوی چیزی رشد نکند، کاملاً راکد و منفعل نمی‌ماند؛ بلکه استعدادهای فروخورده‌اش به ناخوشی، نومیدی و در نهایت فعالیت‌های ویرانگر تبدیل می‌شود.
Zohreh
دورهٔ بازی با همسالان، پیش‌نیاز ضروری برای یادگیری جذابیت جنسی کافی و پاسخ به جنس مخالف در آینده است.
Zohreh
«بله» گفتن به این معناست که در همان لحظه باید به چیز دیگری «نه» بگویم.
Zohreh
دوستی و عشق نیازمند شریک شدن در قالب معنایی دیگری بدون صرف نظر کردن از قالب خویش است.
mohad
بیماری، پوچی و نومیدی، حاصل ناتوانی فرد در آرزو کردن است.
Zohreh
در سنت غرب، چهار نوع عشق تعریف شده است. یکی، سکس، همان چیزی که ما شهوت و لیبیدو می‌نامیم. دوم، اِروس، سائق و نیروی برانگیزانندهٔ عشق برای زایش و آفرینش یا به‌قول یونانی‌ها اشتیاق برای حرکت به‌سوی هستی و رابطهٔ برتر. سوم، فیلیا یا دوستی که همان عشق برادرانه‌ست. چهارم، آگاپه یا نوع‌دوستی یا به‌قول لاتینی‌ها کاریتاس: عشقی که وقف رفاه و سعادت دیگران می‌شود و پیش‌نمونهٔ آن، عشق خداوند به انسان است. هرگونه تجربهٔ انسانی از عشق اصیل، آمیزه‌ای‌ست از این چهار با نسبت‌های متفاوت.
عبدالله قهری
من اولی را نمی‌خواهم یا «انتخاب» نمی‌کنم ولی ما هنوز به دومی هم دست نیافته‌ایم؛ و بحران ارادهٔ ما نیز این است که در حال حاضر بین این دو امکان، ازکارافتاده و بی‌حرکت مانده‌ایم.
mohad
نیرومندترین نیاز انسان‌ها، فقط سکس نیست بلکه رابطه، صمیمیت، مورد پذیرش قرار گرفتن و تأیید شدن است.
mohad
«کشش» زیاد به‌سوی عشق به کسی، دقیقاً حاصل عشق او نسبت به شماست. شور و اشتیاق، در مقابل شور برمی‌انگیزد.
Zohreh
چه پرخطر است دانستن، ولی با این حال باید بدانم.
عبدالله قهری
جایی که همهٔ آرزوها برآورده شده، پوچی، خلأ و بیهودگی در اوج است. زیرا این به‌معنای آن است که فرد دیگر آرزو نمی‌کند.
Zohreh
«در عشق، هر انسانی از نو می‌آغازد.»
Zohreh
دنیایی بسازیم که عشق در آن ممکن‌تر باشد.
عبدالله قهری
عشق پوششی‌ست برای خشونت.
عبدالله قهری
صرف افکندن فرد به درون دریای بی‌کران و بی‌معنای آزادی انتخاب، او را به آزادی نمی‌رسانَد، بلکه او را به تعارض درونی مستعدتر می‌کند.
عبدالله قهری
مرگ‌آگاهی موجب می‌شود بیش از پیش پذیرای عشق باشیم و از سوی دیگر، عشق موجب می‌شود نزدیکی مرگ را بیشتر احساس کنیم.
عبدالله قهری
زندگی انسان عبارت است از زندگی در گفت‌وگو
عبدالله قهری
چه هولناک است دانستن، وقتی فایده‌ای از آن حاصل نمی‌شود.
عبدالله قهری
او به‌عنوان انسانی حساس و بااستعداد، در تمامی حوزه‌های تجربهٔ انسانی، به موفقیت‌های قابل توجهی رسیده بود به‌جز در حوزهٔ صمیمیت فردی. از ظرفیت همدلی بین‌فردی و مهربانی زیادی برخوردار بود ولی درگیری ذهنی با خودش، بیشتر این استعداد را می‌مکید. نتوانسته بود از توانایی‌هایش برای برقراری ارتباط استفاده کند؛ نتوانسته بود خود را به دیگران بشناساند، با آن‌ها ارتباط برقرار کند، در احساسات و سایر وجوه تجربیات فردی‌شان شریک شود، به‌رسمیت بشناسدشان و آن طور که برای ساختن یک رابطهٔ بادوام ضروری‌ست، تصدیق‌شان کند. خلاصه آنچه نداشت و اکنون نیازمند آن بود، تمرین به‌کارگیری استعدادهایش بود در عشق ورزیدن به‌شیوه‌ای فعال یعنی توجه به رفاه و خوشبختی دیگری، شریک شدن در لذت و شعف «من» با «تو» و هم‌صحبتی صمیمانه با دوستانش.
mohad
زندگی با قصدمندی بدون نشان دادن آن در عمل آسان نیست؛ زندگی در قطبیت میان نیت و عمل به‌معنای زندگی با اضطراب است. پس اگر بیماران نتوانند به‌سوی عمل بگریزند، سعی می‌کنند در جهت عکس از تنش بپرهیزند یعنی خود قصد را انکار می‌کنند.
mohad
در پس خشم‌اش، حسرت دوست داشته شدن و ترس از بیرون رانده‌شدن و ترک شدن وجود داشت؛ تنها راهی که برای مورد عشق بودن ـ به‌ویژه مورد عشق زنان بودن ـ وجود داشت، این بود که ناخوش باشد، نیاز داشته باشد یا شکست بخورد.
mohad
این واقعیت که ما فانی هستیم، محبت را امکان‌پذیر می‌کند. بر اساس برداشت هایدگر، محبت خاستگاه وجدان نیز هست. «وجدان ندای محبت است» و «خود را به‌وسیلهٔ محبت اثبات می‌کند.»[۶]
mohad
احساسی‌ست نشانگر رابطه‌ای پراهمیت: زمانی که هستی دیگری برای شما اهمیت پیدا می‌کند؛ رابطه‌ای فداکارانه، خواستهٔ غایی یک موجود برای شادمان کردن دیگری و حتی رنج بردن برای او.
mohad
بی‌احساسی و فقدان عاطفه دفاع‌هایی هستند در برابر اضطراب. وقتی کسی مدام خود را با خطری مواجه می‌بیند که قادر نیست بر آن غلبه کند، آخرین دفاعش این است که حتی از حس کردن آن خطرات هم پرهیز کند.
Zohreh
من اولی را نمی‌خواهم یا «انتخاب» نمی‌کنم ولی ما هنوز به دومی هم دست نیافته‌ایم؛ و بحران ارادهٔ ما نیز این است که در حال حاضر بین این دو امکان، ازکارافتاده و بی‌حرکت مانده‌ایم.
Zohreh
تا وقتی آرزویی نباشد، اراده‌ای هم در کار نیست.
Zohreh
کاساندرا: پیشگویی که مرا به این کار واداشت، آپولو بود. ... همسُرایان: آیا از همان زمان در خلسهٔ درایت خدایان فرو رفتی؟ کاساندرا: آری؛ حتی آن زمان نیز عاقبت شهرم را می‌دانستم. از نمایش‌نامهٔ آگاممنون، نوشتهٔ اسخیلوس
nmroshan
اراده نمی‌کنیم چون می‌ترسیم اگر چیزی یا کسی را برگزینیم، چیز یا کس دیگری را از دست بدهیم و بسیار نامطمئن‌تر و نگران‌تر از آنیم که به چنین پیشامدی تن در دهیم. در نتیجه اساس وجودمان از احساسات و فرایندهای مرتبطی که عشق و اراده، دو نمونهٔ شاخص آن‌هاست، تهی می‌شود. فرد به اجبار در خود فرو می‌رود
عبدالله قهری
اکنون دیگر مسئله این نیست که تصمیم بگیریم چه بکنیم، بلکه باید تصمیم بگیریم که چگونه تصمیم بگیریم. اساسی‌ترین پایهٔ اراده خود به ورطهٔ سؤال افکنده شده است.
عبدالله قهری

حجم

۴۲۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۴۸ صفحه

حجم

۴۲۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۴۸ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان