بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ماه غمگین، ماه سرخ | طاقچه
کتاب ماه غمگین، ماه سرخ اثر رضا جولایی

بریده‌هایی از کتاب ماه غمگین، ماه سرخ

نویسنده:رضا جولایی
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۴.۰از ۱۰ رأی
۴٫۰
(۱۰)
نگو که غنچه چرا چاک‌چاک و دل‌خون است که این نمایشی از زخم قلب مجنون است
روژینا
هر چه بیش‌تر بخوانی، اندوهت بیش‌تر می‌شود…
مرتضی بهرامیان
می‌خواهی افسار دستت باشد باید سفت بزنی. دنیا دستِ کسانی است که محکم‌تر می‌زنند.
روژینا
«زاندوه شبانگاهی خود با تو چه گویم؟»
روژینا
سعدیا چون تو عجب نادره‌گفتاری هست… اندوهِ رفتگان.
روژینا
برای‌تان شرح می‌دهم. اتفاقاً این‌ها دو روی یک سکه‌اند. هنر و جنون، ساختن و ویران کردن. چند مثال در تاریخ برای‌تان بیاورم. می‌دانید شاه شجاع با مادر خود چه کرد و چه بلایی سر پدر خود آورد. خود او شاعر بود و مشوق شعرا. از قضا چه اشعار لطیفی هم سروده. شاه اسماعیل هم شاعر بود و مثل آب خوردن گردن می‌زد. شاه طهماسب، نقاش و مذهّب بی‌نظیری بود، برادرهای خود را هم یکایک خفه کرد. شاه صاحبقران هم که شاعر و نویسنده و عکاس بود، می‌دانید چگونه دستور مجازات عمله‌واَکَرهٔ بدبختی را داد که چند ماه بود مواجب خود را نگرفته و به طرف کالسکه‌اش کلوخ پرتاب کرده بودند؟
مرتضی بهرامیان
به او گفتند آقای سیاست‌مدار، نقشت به آخر رسیده. برو اوین و زمین بخر. همهٔ زمین‌ها مال تو. یونجه بکار، آش یونجه بخور، زن جوان بگیر و شیر بز بخور تا نود سال عمر کنی، هر کاری خواستی بکن، اما به سیاست کاری نداشته باش، دیوث!
مرتضی بهرامیان

حجم

۱۶۳٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۱۶۳٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۴۳,۰۰۰
۲۱,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد