
بریدههایی از کتاب آزادی و خیانت به آزادی
۴٫۰
(۱۳)
ارزشمندترین امور در زندگی انسان آزادی انتخاب بهخاطر نفس انتخاب است، نه انتخاب آنچه خوب است، بلکه خود انتخاب
ali73
و دست به کاری نزدن به معنای انساننبودن است. عمل یعنی انتخاب، و انتخاب مستلزم گزینش هدف است. کسی که به دلیل اجبار نتواند هدف انتخاب کند، انسان نیست
ali73
همه کسانی که در درون خویش جنبش آفریننده زندگی را احساس میکنند، یا به فرض که از آن موهبت محروم باشند لااقل پوچی و بیهودگی را طرد میکنند و منتظر لحظهای میمانند که سیل خروشان حیات اصیل به آنان برسد، یا حتی به فرض که هنوز به این نقطه نرسیده باشند بههرحال احساسی محو و گنگ از آزادی در آینده دارند، کسانی که نسبت به این امر احساس عشق میکنند نه نفرت و ترس ــ اینان همه بخشی از بشریت آغازیناند
ali73
آنچه انسان را انسان میکند، یا ماهیت انسان، به عقیده روسو، بیش از آنکه عقل باشد مسؤولیت اخلاقی است، و مسؤولیت اخلاقی به این واقعیت بستگی دارد که انسان میتواند انتخاب کند، از میان شقوق مختلف میتواند آزادانه هرکدام را بیآنکه مجبور باشد انتخاب کند.
بادصبا
این دو گزاره مرتبط با یکدیگر را میتوان محور فلسفه برلین دانست: نخست اینکه یقین مطلق، آرمانی محال و دستنیافتنی است؛ دوم اینکه همهچیز را نمیتوان و نباید به یک آرمان، به یک الگو، به یک نظریه یا به یک شاخص و معیار فروکاست. دو گزاره ذکرشده نهتنها در آراء برلین در زمینه زبان و معرفت محوریت دارند، بلکه در نظریات اخلاقی و فلسفه علوم انسانی او نیز دارای اهمیتند. دیگر محور این جنبههای مختلف اندیشه برلین، فردگرایی و تأکید وی بر تقدم امور جزیی در مقابل کلیاتبه عنوان موارد شناسایی، و فرد در مقام فاعل اخلاقی است.
بادصبا
برلین میگوید فلسفه با مسائلی سروکار دارد که نه پاسخشان دانسته است، نه راه و وسیله رسیدن به پاسخ، و نه معیارهای داوری برای سنجش اینکه آیا فلان پاسخ پیشنهادی معقول و پذیرفتنی هست یا نیست.
احسان رضاپور
روسو
از آزادی نامحدود شروع میکنم و میرسم به استبداد نامحدود.
majid001
از آزادی نامحدود شروع میکنم و میرسم به استبداد نامحدود.
سخن شیگالف در داستان داستایفسکی: شیطانها (۱)
majid001
پس از آنکه قوانین وضعشده به دست فیلسوفان روشنبین افراد را از نظر اجتماعی «شرطی» کردند، هنگامی که مردم به تعداد کافی و به مدت کافی دست به هیچ کاری نزدند به غیر از آنچه به خوشی و خوشبختی کمک کند، آنگاه خود، بیآنکه احساس کنند، عادتهای جدید و سودمند کسب خواهند کرد. علت بدبختی، عادتهای بد کنونی آنهاست؛ عادتهای خوب جدید آنان را خوشبخت خواهد کرد. مردم نخواهند دانست که چگونه خویشتن را به دست خود خوش و خوشبخت میکنند؛ دستکم تا مدتی ممکن است چگونگی عملکرد شیوههای زندگی خود را نفهمند؛ ولی در واقع عادتهایی کسب خواهند کرد که خودبخود به خوشی و خوشبختی خواهد انجامید.
بادصبا
وقتی به اوایل قرن نوزدهم میرسیم، اینها همه دگرگون میشود. میبینیم آنچه ستایش میشود، نفس ایدهآلیسم است. ولی غرض از ایدهآلیسم چیست؟ ایدهآلیست کسی است که برای اینکه در خدمت ایدهآل یا آرمانش باشد و بتواند آنچه را خویشتن درونیاش فرمان میدهد بهوجود آورد، از هرآنچه نزد طبایع پایینتر جذاب است ــ مانند ثروت و قدرت و موفقیت و محبوبیت ــ روی میگرداند. چنین کسی قهرمان ایدهآل نهضت رمانتیسم در آلمان، و مریدان آن کارلایل و میشله در جوانی و رادیکالهای روسی است
بادصبا
به گفته برلین، هدف فلسفه «یاری به انسانها برای فهم خویشتن است تا بتوانند آشکار و روشن عمل کنند، نه بینظم و نابخردانه در تاریکی.»
احسان رضاپور
تاروپود تجربه انسان «بیش از حد پرشمار و ریز و زودگذر و تار و مبهم است. رشتههاهمزمان در بسیاری سطحها درهم میپیچند و تداخل میکنند، و سواکردن و مشخصساختن و ردهبندی و گنجانیدنشان در خانههای جداگانه امری محال از کار درمیآید.»
فاطمه
حجم
۲۲۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۲۲۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۶۶,۰۰۰
۲۶,۴۰۰۶۰%
تومان