بریدههایی از کتاب مرده ها جوان می مانند
۳٫۶
(۲۳)
آنجا که قلب و عقل دو گرایش متضاد دارند، انسان با جدال درونی عظیمی دست به گریبان است.
پویا پانا
حالا میدانم چرا آدمهای خوب اغلب کسلکننده هستند. دلیلش این است که اینها برای خودشان اصولی دارند و اصول معمولا ثابت و تغییرناپذیرند، درحالیکه تنها چیزهای نامنتظر و ناپایدار میتوانند جالب باشند.»
پویا پانا
«به نظر من هیچ چیز انسان را مثل گذشت زمان عوض نمیکند.»
ali_4982
«جاروجنجال روزنامهها اهمیتی ندارد. سگی که پارس میکند، گاز نمیگیرد.»
پویا پانا
گیلاس خود را سر کشید و فریاد زد: «ما به مذهب کافران نیاز داریم.»
پویا پانا
«هیچ نمیفهمم که مردم این وضع را همهروزه چطور تحمل میکنند. انسان توی گور دستکم آرامش خواهد داشت.»
پویا پانا
بهخوبی میدانست که آزادی از دست رفته است و دیگر نمیشود آن را از نو زنده کرد.
پویا پانا
«ما هرگز به دروغ نگفتیم که زمین منزلگاهی امن و راحت است. و برخلاف شما، هرگز هم مدعی نشدیم که میتوان از آن منزلگاهی امن و راحت ساخت.»
«از آنچه که انسان را انسان میکند، هیچ چیز باقی نگذاشتهاند. از همبستگی انسانهایی که هنوز جرقهای در درونشان یافت میشود، هیچ نشانی نمانده است.»
پویا پانا
گویی جایگاه وجدان در درون شکم انسان است و با احساس تهوع برانگیخته میشود
magi
حالا شنیدهای که سگی از تهدید بترسد و بس کند؟ سگ را که تهدید بکنی، ممکن است حتی پاچهات را هم گاز بگیرد.»
پویا پانا
«روسها روح ندارند. آنها درحقیقت زندگی نمیکنند. اگر یک روس کشته شود، ملتش به اندازهٔ یک نفر کاهش مییابد. برای همین است که روسها پس از کشتهشدن، بیدرنگ میمیرند.»
پویا پانا
پلنگ هم تا نفس دارد، حمله میکند، اما مگر کسی به او مدال شجاعت میدهد؟ گرگ تا جان در بدن دارد، از خودش دفاع میکند، با اینهمه به او درجهای نمیدهند. به این میگویند تنازع بقا. گرگ نر هم با گرگ ماده جفت میشود، به این میگویند تداوم حیات انواع. وقتی گرگ بچه پس میاندازد، در اندیشهٔ آینده نیست. برای ما مشکل است نژادی را درک کنیم که چیزی در مرز حیوان و انسان است.»
پویا پانا
چه سطحی بود آنچه آموزگاران ما به ما آموختند و شاعران ما سرودند. چه سطحی!
پویا پانا
«شما به زن جوانی میمانید که داستایفسکی توصیف میکند. آن زن چنان لاغر بود که میشد از کمر گرهاش زد.»
پویا پانا
اربابها هر اندازه هم برتر باشند، باز در مورد زنها و مسائل عشقی با همان دردسرهایی دست به گریبانند که امثال او
پویا پانا
انسان زندگیاش را تنها برای چیزی به خطر میاندازد که از زندگی کنونیاش با ارزشتر باشد.
پویا پانا
هیچ آدمی، چه سرباز و چه افسر، نمیتواند تا ابد پایبند مقررات ویژهای بماند که جنگ به او تحمیل کرده است. مسلمآ در جنگ دوستی، عشق و زناشویی معنای دیگری دارند.
پویا پانا
«من آموختهام که به چیزی اعتقاد نداشته باشم. از سه فضیلت بنیادین که ایمان، محبت و امید نام دارند، دوتای اول را دور انداختهام و فقط سومی را حفظ کردهام.
پویا پانا
فریاد زد: «به کسی که حرف حساب را قبول نمیکند نمیشود کمک کرد.»
پویا پانا
پاهایش را دراز کرد و به خواب رفت. با خود اندیشید: «در چنین شبی خوابیدن بهترین نوع هوشیاری است.»
پویا پانا
مگر میشد حقیقت را به یک تکهسنگ بست و غرق کرد؟
پویا پانا
اتو آدم خوبی است و متأسفانه آدمهای خوب اکثرآ کسلکننده هستند. من این حرف را از روی تأمل میگویم.»
پویا پانا
مردم حرفهای بیپایه واساس را با طیب خاطر میپذیرند.
پویا پانا
شرافتمندبودن دلیل درستی عقیده نیست.»
پویا پانا
«من هرگز از چیزی پشیمان نمیشوم. فکر کنم در طول عمرم شبها را با هرکس که هوس کنم، سپری خواهم کرد، حتی گاهگاهی با تو.»
پویا پانا
ویلهلم خیال میکند مردم تا ابد مثل او احمق خواهند ماند.
پویا پانا
زندگی باید در انتظاری بیامان بگذرد تا آنکه انسان صدای پای خوشبختی را بشنود که با گامهای شتابان از پلهها بالا میآید.
پویا پانا
«در این قاره، زندگی هرگز به خوشی نگذشت.
پویا پانا
ممکن است دو انسان به حکم سرنوشت به هم تعلق داشته باشند: «اکنون و همیشه، در تندرستی و بیماری، در خوشی و ناکامی، تا مرگ شما را از هم جدا کند.»
ali_4982
به هرکس که میرسم، پایبندش میشوم و او میرود و مرا تنها میگذارد و دنیا در نظرم تیره وتار میشود.»
magi
حجم
۷۳۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۷۰۴ صفحه
حجم
۷۳۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۷۰۴ صفحه
قیمت:
۱۸۰,۰۰۰
تومان