بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جامعه شناسی خودمانی | طاقچه
تصویر جلد کتاب جامعه شناسی خودمانی

بریده‌هایی از کتاب جامعه شناسی خودمانی

نویسنده:حسن نراقی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۵۳ رأی
۴٫۰
(۵۳)
اوقات ۷۳% از دختران کشور به بطالت می‌گذرد.
نون صات
به‌شدت پرتوقع هستیم، از خانواده‌مان، از دوستانمان، از دولتمان، و خلاصه از همه و همه از جمله خودمان؛ به‌طور کلی طلبکار هستیم و طبیعی است.
farzanepoursoleiman
شما در جامعه‌ای زندگی می‌کنید که کلمهٔ نمی‌دانم و بلد نیستم کمتر از هر کلمهٔ دیگری به گوشتان می‌خورد.
farzanepoursoleiman
وای به حال مردمی که کلامشان را حرمت ننهند، و از واژه‌های حتی مقدس سوء استفاده کنند.
farzanepoursoleiman
ملتی که تاریخ گذشته‌اش را نمی‌خواند و نمی‌داند، همه چیز را خودش باید تجربه کند
رها
انتقاد ورزش ملی ایرانی‌هاست
RfJam
تمامی رویدادهای دیگر را از یاد برده‌اند و نهایتاً تقریباً رسیده‌اند به کی بود؟ کی‌بود؟... حداقل ما نبودیم.
نون صات
وای به حال مردمی که کلامشان را حرمت ننهند، و از واژه‌های حتی مقدس سوء استفاده کنند.
علی‌محمّد رفیعی
من نمی‌دانم اگر این همسایه شرقی و درد کشیدهٔ ما افغانستان نبود، آن وقت تکلیف روحیه‌امان چه می‌شد
رها
«بیچاره ملتی که قهرمانش را از دست بدهد»
farzanepoursoleiman
از دیگر خصلت‌هایمان کلی‌نگری است... همه چیز به‌صورت مطلق یا سفید است یا سیاه، یا خوبِ خوب است یا بدِ بد. دوست و رفیقمان در رفاقت یا بی‌نظیر است یا کلاً غیرقابل اعتماد. رهبرهای سیاسی‌مان هم همین طور... یا تقریباً پرستششان می‌کنیم یا از آنها نفرت داریم.
Minerva
ما ایرانی‌ها با تمامی ابراز قدرتمان ترسو هستیم و شجاعت را در مورد اخلاق خیلی لازم نمی‌دانیم.
farzanepoursoleiman
دعای داریوش بزرگ توجه کنید: «خدا این کشور را از دشمن، از خشکسالی و از دروغ نگاه‌دارد...»
miladan
یادمان نرود تا زور شنوی وجود دارد مطمئناً زورگویی هم به‌صورت طبیعی به دنبال آن خواهد آمد.
Azar
یادمان باشد همیشه از شعارهای یک مخالف حکومت و به گفتهٔ فرنگی‌ها «اپوزیسیون» است که می‌توان به کاستی‌های آن حکومت پی برد. ببینید در ایران امروز هرکس می‌خواهد شعار قشنگ بدهد و مورد توجه قرار گیرد بلافاصله سراغ «عدالت» می‌رود، حتی آنهایی که اولِ کارْ خود مروّج بی‌عدالتی‌ها بودند.
کاربر ۲۵۶۹۰۰۱
جمیز موریه انگلیسی دربارهٔ هموطنان من می‌گوید: «دروغ ناخوشی ملی و عیب فطری ایشان است و قسم شاهد بزرگ این معنی. قسم‌های ایشان را ببینید سخن راست که احتیاج به این همه قسم ندارد. به جان تو، به جان خودم، به مرگ اولادم، به روح پدر و مادرم، به شاه به جقه شاه، به ریش، به سبیل، به سلام و علیک، به نان و نمک، به پیغمبر، به ائمه، به قبله، به دوازده امام و هر آنچه که به زبانشان بیاید براحتی سوگند می‌خورند تا دروغ خود را به کرسی بنشانند.»
miladan
مرحوم «ملک‌الشعراء بهار» را که در حدود نود سال پیش سروده شده است، برایتان بیاورم. این دود سیه‌فام که از بام وطن خاستاز ماست که بر ماست وین شعلهٔ سوزان که برآمد ز چپ و راستاز ماست که بر ماست جان گر به لب ما رسد، از غیر ننالیمبا کس نسگالیم از خویش بنالیم که جان سخن این‌جاستاز ماست که بر ماست ما کهنه‌چناریم که از باد ننالیمبر خاک ببالیم لیکن چه کنیم، آتش ما در شکم ماستاز ماست که بر ماست اسلام گر امروز چنین زار و ضعیف استزین قوم شریف است نه جرم ز عیسی، نه تعَدی ز کلیساستاز ماست که بر ماست گوییم که بیدار شدیم! این چه خیالی‌ستبیداری ما چیست؟ بیداری طفلی است که محتاج به لالاستاز ماست که بر ماست
miladan
و امّا جامعهٔ آن روز با آن بافت، تحمل امیر را نمی‌کرد. همان طور که تحمل قائم‌مقام و مصدق را نیز نکرد. و در نتیجه در "تمامی کار" آن بزرگ کوشید.»
کاربر ۱۳۴۳۵۲۳
نهراسیم از این‌که اقرار کنیم و بگوییم کشور ما در بسیاری از ابعاد جزء کشورهای عقب افتاده دنیا است و فقط در معدودی از ابعاد در سطح متوسط است.
farzanepoursoleiman
مرحوم دکتر رضازاده شفق شنیدم که می‌گفتند: انتقاد ورزش ملی ایرانی‌هاست.
Amirho33ein Beiran
این‌جاست که می‌گویم ما چه در سطح شخصی و چه در سطح مملکتی برنامه نداریم. فعلاً بگذارید ببینیم امروز به خیر می‌گذرد؟...
انسیه پارسازاده
به‌محض این‌که قهرمانی را پرورش دادیم و وی را روی سکو گذاشتیم، ستایش‌اش کردیم، و در بعضی از مقاطع، خجالت‌آور است ولی واقعیتی است، پرستش‌اش کردیم و حتی در سطح خدایش قرار دادیم و چه فرمان یزدان چه فرمان... برایش سرودیم، خیلی زود به دلیل این‌که به‌حق نمی‌تواند تمام خواسته‌هایمان را برآورده کند شروع به ملامتش می‌کنیم؛ غافل از این‌که این ما بودیم که از او یک بت ساختیم. قهرمان بیچاره که خودش هم چنین ادعایی نداشت. خودمان بالایش می‌بریم و خودمان هم زمینش می‌زنیم؛ آن‌هم در مشمئز کننده‌ترین حالت ممکن
kianasalamat75
آن وقت وقتی تملق ملکهٔ آدم‌ها شد، در چنین جامعه‌ای کار در آخر به آن‌جا می‌رسد که اخلاق کم‌کم کمرنگ می‌شود، به بزن و بروها می‌گویند آدم‌های دست و پادار؟! آدم‌های زرنگ!! در محافل خصوصی نقل قانون‌شکنی‌های روزمره تبدیل می‌شود به نقل یک شیرین‌کاری!! رایج. و وقتی قانون‌شکنی رایج شد، متداول شد، و بدتر از همه عرف و عادت شد همه‌مان می‌شویم یک دیکتاتور کوچولو. خدا نصیب نکند، یک کمی وقت و مجال به همین دیکتاتور کوچولو بدهید، آن وقت ببینید شنا کردن واقعی یعنی چه؟
فرید۲۹۴
در یکی از سفرهای خارجی‌ام آشنایی «خودتبعید» و طبیعتاً «ضد نظام»، با حرارت می‌گفت اینها بروند. گفتم بعد؟ گفت هرچه می‌خواهد بشود از این بدتر نخواهد شد. گفتم مطمئنی؟ تنها توصیه‌ای که به این بزرگوار کردم این بود که تاریخ بخواند. گفتم یادت نرود همیشه برخلاف گفتهٔ تو از هر چیزی حتی بدترش هم وجود دارد.
احسان رضاپور
یک رشته توطئه و یک سلسله پشت‌هم‌اندازی. فکر و ذکر هر ایرانی فقط متوجه این است که کاری را که وظیفه اوست انجام ندهد. ارباب، مواجب گماشته خود را نمی‌دهد و نوکر تا می‌تواند ارباب را سرکیسه می‌کند. از بالا گرفته تا پایین، در تمام مدارج و طبقات این ملت جز حقه‌بازی و کلاه‌برداری بی حد و حصر و بدبختانه علاج‌ناپذیر چیز دیگری دیده نمی‌شود و عجیب آن‌که این اوضاع دلپسند آنان است
farzanepoursoleiman
هی نگویید «ملت بزرگ»، «ملت نجیب» ملتی که وارد دروازه‌های تمدن بزرگ!! بشری شده‌اید، ملتی که یکی از پنج قدرت بزرگ دنیا می‌شوید یا شده‌اید!! ملّتی که تا ابرقدرت‌های بزرگ اسم شما را می‌شنوند، پشتشان می‌لرزد. آیا واقعاً این‌طور است؟ صراحت داشته باشید. بگویید ملت بگردید ببینید چه کم داریم؟ چرا اینقدر درمانده‌ایم؟ چرا با این همه درآمد استثنایی نقتی که طی سی سال گذشته داشته‌ایم تا یک دلار قیمت نفت کم می‌شود همه را وحشت می‌گیرد؟ چرا متوسط کار مفید ایرانی‌ها در روز به زیر سی دقیقه می‌رسد؟
رها
حوادث بزرگ هرگز نمی‌توانند یک‌شبه شکل بگیرند، یا یک عامل مشخص را علتی برای وقوع آنها معرفی کرد. حوادث بزرگ حاصل میلیون‌ها و بلکه میلیاردها حادثهٔ کوچک و بزرگ دیگر هستند که روزانه در اطراف همگی ما اتفاق می‌افتند و ما بی‌اعتنا از آن عبور می‌کنیم
kazhal
اگر نخواهیم همه چیز را دوباره و چند باره تجربه کنیم باید تاریخ را جدی‌تر بگیریم. چه باور دارم بدون شناخت دیروز هرگز قادر نخواهیم بود امروز و فردای بهتری برای خود بسازیم.
kianasalamat75
به‌جرئت می‌توانم بگویم اگر هر کدام ما در خلوت خودمان بنشینیم و لااقل سعی کنیم با خودمان امین باشیم و کارنامهٔ چندسال گذشتهٔ خودمان را بررسی کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که بخش بزرگی از ناملایماتی که به سرمان آمده و تحمل کرده‌ایم، اعم از اجتماعی، مادی و روحی، ناشی از اشتباه‌های خودمان و در نتیجهٔ کج‌اندیشی و بی‌عقلی خودمان بوده است نه از اطرافیان یا اوضاع مملکتی و خلاصه آنچه خارج از حدود اختیارات و عملکرد خودمان می‌پنداریم. یعنی اگر این مغز به‌موقع و خوب عمل می‌کرد کارنامهٔ ما امروز این نبود. این را واقعاً تصمیم بگیرید خودتان در مورد خودتان بررسی کنید.
kianasalamat75
مثل یک قایق است در روی آب، با سوراخ‌گیرهایی به‌مراتب کمتر از سوراخ‌ها. چوب پنبه‌ها را از این سوراخ برمی‌داری و جای دیگر فرو می‌کنی مشکل موضعی‌ات را حل می‌کنی غافل از این‌که یک جای دیگر مشکل ایجاد کرده‌ای.
علی‌محمّد رفیعی

حجم

۱۲۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

حجم

۱۲۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان