بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هشت قتل حرفه ای | طاقچه
تصویر جلد کتاب هشت قتل حرفه ای

بریده‌هایی از کتاب هشت قتل حرفه ای

انتشارات:نشر البرز
امتیاز:
۳.۸از ۴۹۴ رأی
۳٫۸
(۴۹۴)
هرچه بیشتر با دیگران تعامل می‌کردم بیشتر دلم می‌خواست از آنها دور بمانم.
mah_
ناگهان یک جا خسته می‌شدم. دوست داشتم زودتر از محیط بیرون بیایم. احساس تنهایی و غصه می‌کردم. همیشه وقتی با مردم بودم همین حس تنهایی را داشتم.
˼السـیِّدة‌َالشَهیدة˹
هیچ‌وقت تمام حقیقت را از کسی نخواهیم فهمید. زمانی‌که با کسی ملاقات می‌کنیم حتی قبل از اینکه کلامی بین ما ردوبدل بشود دروغ و نیمه‌دروغ وجود دارد. لباس‌هایی که می‌پوشیم حقیقت بدن ما را می‌پوشاند و البته آن‌طور که دلمان می‌خواهد ما را به دنیا معرفی می‌کند. در اصل، آنها پارچه‌هایی دارای حرکت و کلام هستند.
nina61
هیچ‌کس نمی‌دونه که توی دل و ذهن کسی دیگه چی می‌گذره.
melik
با کتاب می‌توانیم در زمان سفر کنیم
محدثه
هرچه بیشتر با دیگران تعامل می‌کردم بیشتر دلم می‌خواست از آنها دور بمانم.
نویسنده‌ی خیال
کلیر همسرم است و همسرم باقی می‌ماند. باید به هر دلیلی کنارش بمانم. حتی اگر بهایش سنگین باشد.
•R•
همیشه حق با مشتری نیست.
melik
خودت خرابش کردی. خودت باید درستش کنی.
گربه ی سفیدِ گمشده بین کلمات
فکر کنم عدم توانایی در ارتباط با دیگران به موضوعی عمیق‌تر ارتباط دارد. هرچه بیشتر با دیگران تعامل می‌کردم بیشتر دلم می‌خواست از آنها دور بمانم. البته استثنائاتی هم بود.
hamtaf
هیچ‌وقت تمام حقیقت را از کسی نخواهیم فهمید.
H.H
با کتاب می‌توانیم در زمان سفر کنیم. خواننده‌های واقعیِ کتاب این حس را خوب درک می‌کنند. کتاب تو را فقط به زمانی که نوشته شده نمی‌برد؛ بلکه با شخصیت‌های مختلفی از خودت نیز آشنا می‌کند.
NeginJr
«چرا من رو دوست داری؟» «نمی‌دونم. فقط دوستت دارم.» «باید دلیلی داشته باشه.» «اگه دلیلی برای دوست داشتنت پیدا کنم بعداً به همون دلیل نباید دوست داشته باشم.»
SARA
همیشه وقتی با مردم بودم همین حس تنهایی را داشتم.
f.z
هیچ‌وقت تمام حقیقت را از کسی نخواهیم فهمید.
.
با کتاب می‌توانیم در زمان سفر کنیم. خواننده‌های واقعیِ کتاب این حس را خوب درک می‌کنند. کتاب تو را فقط به زمانی که نوشته شده نمی‌برد؛ بلکه با شخصیت‌های مختلفی از خودت نیز آشنا می‌کند
SARA
«اگه دلیلی برای دوست داشتنت پیدا کنم بعداً به همون دلیل نباید دوست داشته باشم.
Mahya Nazari
هرچه بیشتر با دیگران تعامل می‌کردم بیشتر دلم می‌خواست از آنها دور بمانم.
Saba
«چرا من رو دوست داری؟» «نمی‌دونم. فقط دوستت دارم.» «باید دلیلی داشته باشه.» «اگه دلیلی برای دوست داشتنت پیدا کنم بعداً به همون دلیل نباید دوست داشته باشم.»
mohana
خودم خراب کردم. خودم هم باید درستش کنم.
Ali Esmaeili
برای همهٔ اینها آماده بودم به‌جز این زندگیِ ناچیز نفس‌گیری که امروز برایم پیش آمده است.
ننه قمر
کتاب تو را فقط به زمانی که نوشته شده نمی‌برد؛ بلکه با شخصیت‌های مختلفی از خودت نیز آشنا می‌کند.
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔
هیچ‌کس نمی‌دونه که توی دل و ذهن کسی دیگه چی می‌گذره.
N.F
به خودم می‌گفتم هر موقع آماده باشد خودش مطرح می‌کند او هم حتماً همین نظر را داشته است.
ریحان گلی
گفت: «من آدم احمقی‌ام.» «یه‌کم.» «من رو می‌بخشی؟» «همیشه می‌بخشمت.»
zohreh
مادرم براثر بیماری سرطان ریه فوت کرده بود. هرگز در زندگی‌اش یک نخ سیگار هم نکشید. برعکسِ پدرم که مثل دودکش سیگار می‌کشید و زنده است و در فورت مایر فلوریدا زندگی می‌کند. هنوز هم الکلی است و روزی سه پاکت سیگار می‌کشد.
hamtaf
کتاب تو را فقط به زمانی که نوشته شده نمی‌برد؛ بلکه با شخصیت‌های مختلفی از خودت نیز آشنا می‌کند.
Fateme Zeighami
«من اصلاً درک درستی از رفتارهای غیرکلامی ندارم. بهتره مستقیم حرفت رو بزنی و توی لفافه با من صحبت نکنی.»
zohreh
«هیچ‌کس نمی‌دونه. حتی زن و شوهری که پنجاه سال کنار هم زندگی کردند هم نمی‌دونند. تو فکر می‌کنی اونها می‌دونند به چی فکر می‌کنند؟ نه. هیچ‌کدوم ما نمی‌دونیم.»
Saba
کتاب تو را فقط به زمانی که نوشته شده نمی‌برد؛ بلکه با شخصیت‌های مختلفی از خودت نیز آشنا می‌کند.
marya

حجم

۲۱۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۲۱۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۳۲,۰۰۰
۱۶,۰۰۰
۵۰%
تومان