بریدههایی از کتاب در انتظار تاریکی، در انتظار نور
نویسنده:ایوان کلیما
مترجم:گلبرگ برزین
ویراستار:علیرضا کیوانینژاد
انتشارات:نشر افکار
دستهبندی:
امتیاز:
۲.۰از ۵ رأی
۲٫۰
(۵)
گورستان برای ما یادآور بیهودگی تلاشهای انسان است.
☆Nostalgia☆
بعضی گفتوگوها در ذهن میماند. معمولاً اولین گفتوگو فراموش نشدنیترین است و بعد، آخرین گفتوگو.
Moha
آزادی یعنی چه؟
یعنی داشتن حق آنکه فضایی برای اعمال خود تعیین کنی.
چه کسی چنین حقی را اعطا میکند؟
ما با این حق به دنیا آمدهایم.
پویا پانا
آنها که روزگاری نام عدالت را لوث میکردند چگونه عدالتی را برقرار میکنند؟ در جامعهای که بیشتر عاملان جنایات در حکومت گذشته سر کار خود ماندهاند چه اصلاحاتی میتوان توقع داشت؟ انقلاب پایان نیافته، هنوز خیلی کار باقی است و تا روزی که جراحتهایی را که به فرسودن پیکر سیاست ادامه میدهند از میان برنداریم انقلاب تکمیل نخواهد شد.
پویا پانا
میتواند داد بزند ولی میداند کسی به فریادش نخواهد رسید. چه کند؟ چه باید بکند؟ التماس کند؟ به معاون، بخشی از اجرتش را پیشنهاد کند؟ بیرون برود و در را محکم پشت سرش ببندد؟ چگونه روزگار خود را بگذراند؟ برای چه زندگی کند؟
بلند میشوند و به زور لبخند میزند.
پویا پانا
«در زندگی پر حرص و آز امروزی که دیگر کسی فرصت نگاه کردن به اطراف خود ندارد، باید آنچه را که مردم هر روز از دست میدهند به آنها نشان دهیم. این بدان معنی نیست که به سرعت از تصویری به تصویر دیگر برویم، بلکه تأملی است بر همهی چیزهایی که شاید به نظر ما معمولی بیاید است.
پویا پانا
کاری که به قیمت از دست دادن استقلال تمام شود چه ارزشی میتواند داشته باشد؟
پویا پانا
چطور ممکن بود در کشوری که دورش را با سیمخاردار پوشاندهاند تمام عمر زندگی کرد، آموخت یا به جایی رسید؟
پویا پانا
معمولاً یه عده میبرن و یه عده میبازن. بعضی وقتها اینطور میشه اونایی که میبازن اونایی هستن که خیال میکردن بردن و برعکس.
پویا پانا
همه در این کشور زندگی میکنیم. در شرایط موجود، هر کدام از ما به نحوی مجروح از آن بیرون آمدیم. و چه کسی میتواند مرزی میان گناه و بیگناهی تعیین کند در شرایطی که این مرز جایی در عمق تکتک افراد وجود دارد؟ مردم به این امید حکومت گذشته را ساقط کردند که عدالت را ببینند.
پویا پانا
خانه چیست؟
خانه چیزی است که ما درون خود حمل میکنیم. آنها که خانهای درون خود ندارند نمیتوانند خانهای برای خود بسازند، نه از مقاومت و نه از سنگ.
Moha
مینمود. گورستان برای ما یادآور بیهودگی تلاشهای انسان است.
پویا پانا
دروغگوهای حرامزاده که هیچ وقت حتا اتفاقی توی زندگی حرف راست نزدهاند.
پویا پانا
تلویزیون باجی است به آدمهای بیکس و غمگین، به آدمهایی که هیچکس را نمیبینند، آدمهایی که کسی با آنها کلامی حرف نمیزند.
پویا پانا
دنیا یه دیوونه خونهی پوچ بیمعنیه که توش پیچ و تاب میخورن و فریاد میکشن.
پویا پانا
آیا قرار است تا ابد دایرهوار بچرخد؟ محکوم به زندگی در قفس بزرگی که فقط مرگ او را از آن رهایی میبخشد؟
پویا پانا
خانه چیست؟
خانه چیزی است که ما درون خود حمل میکنیم. آنها که خانهای درون خود ندارند نمیتوانند خانهای برای خود بسازند، نه از مقاومت و نه از سنگ.
پویا پانا
«در زندگی پر حرص و آز امروزی که دیگر کسی فرصت نگاه کردن به اطراف خود ندارد، باید آنچه را که مردم هر روز از دست میدهند به آنها نشان دهیم. این بدان معنی نیست که به سرعت از تصویری به تصویر دیگر برویم، بلکه تأملی است بر همهی چیزهایی که شاید به نظر ما معمولی بیاید است.
پویا پانا
گفته بود حیوانات خاصیتی دارند که آنها را خیلی پیشتر از انسان میبرد: ریا ندارند و نباید مقابلشان به چیزی وانمود کنی. در سالهای اخیر خیلی به آن فکر کرده بود. به حیوانات علاقه داشت و فیلمهایی که از حیوانات میساخت معمولاً بهتر از آنهایی بود که از مردم میساخت.
مریم
حتا پاول هم احساس کرد دلش میخواهد زدوخورد آغاز شود، نه برای اینکه به خشونت علاقه داشت، بلکه میخواست آنچه گریزناپذیر است زودتر پایان یابد تا او کارش را انجام دهد و برود پی کارش.
M a r i a m
حالش خوب نبود. زندگی براش مصیبت بود.
پویا پانا
دیگر هیچ چیز آشفتهاش نمیکند و احساس میکند قادر است از زمین و از زندگی خود نیز بالاتر رود، گویی از آنِ دیگری باشد.
زندگی چیست؟
کدامین زندگی از آن من است؟
پویا پانا
گفت: «اون موقع وقتی من و پیتر رو محاکمه کردن یه وکیل پیر واسهام تعیین کردن. وقتی به یه سال زندان محکوم شدم، بهم گفت، تو جوونی و آسون نیست. ولی باید بفهمی که اونچه رو که نمیتونی ازش فرار کنی باید بپذیری. دلیلی برای مقاومت در برابر یوغ نیست. این رو قبل از جنگ به من گفت. قبلاً آمریکا زندگی کرده و دیده بود چطوری کره اسبها رو رام میکنن. اونهایی که مقاومت میکردن و میپریدن و لگد میانداختن از همه بیشتر کتک میخوردن. اون موقع وقتی این رو به من گفت عصبانی شدم. به نظرم اصول اخلاقی مزخرفی رو یاد میداد. ولی از اون زمان تا حالا خیلی مواقع پیش اومده که حرفش رو به یاد آوردم. در واقع فکر میکنم صلاح من رو میخواست. »
آلیس گفت: «داستان جالبیه، منتها ما اسب نیستیم. »
مریم
مردم همه جا منتظرند تا کسی برایشان به پا خیزد، تا آرزوهای پنهان و خواستهای عمومیشان را برآورده سازد، تا شکمشان را سیر کند، صاحبخانهشان کند، برایشان گرما و روشنایی و رفاه فراهم آورد، عفوشان کند و امنیتی همیشگی را تضمین کند.
مریم
آزادی یعنی چه؟
یعنی داشتن حق آنکه فضایی برای اعمال خود تعیین کنی.
چه کسی چنین حقی را اعطا میکند؟
ما با این حق به دنیا آمدهایم.
مریم
حجم
۲۳۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۲۳۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
قیمت:
۶۷,۰۰۰
۲۰,۱۰۰۷۰%
تومان