ما هنوز نمیدانستیم که او چهجوری پول به اسمها میدهد نه به لیاقتها. به شهرتها میدهد نه به کار
masoudzed311
ما هنوز نمیدانستیم که او چهجوری پول به اسمها میدهد نه به لیاقتها. به شهرتها میدهد نه به کار.
بهناز مظلومی
نردبان را بکش و اگر میتوانی خری را که بالای منبر بردهای بیاور پایین
بهناز مظلومی
علفهای هرز فراوان سبز شد بهصورت کتابها و مؤسسهها و بند و بستها و او پساز مترجمها سراغ ناشرها رفت و دست یک یکشان را در حنایی فرو کرد که با بوی دلار و بلیط بختآزمایی آب گرفته بودند و بعد سراغ مجلهها. سخن را همینجوری خرید و راهنمای کتاب را و بعد همهشان را دست به دهان خودش نگاهداشت و نگاهداشت تا بوق انحصار کتابهای درسی را دکتر مهران زد.
بهناز مظلومی
تو نمیتوانی کفارهدهنده گناهی باشی که دیگری کرده است و دیگری هم نمیخواهد جوابگوی کلهخریهایی باشد که تو میکنی و بههرصورت، معلوم شده بود که اگر به چاه میرویم یا به برج عاج، حماقت است اگر انتظار همراهی دیگری را داشته باشی
بهناز مظلومی
من اگر اهل پنبهکاری بودم، حالا شما هم پای علم این وجاهت ملی سینه میزدید؛ ولی حیف که پنبهکاری درخور ما نیست. درخور لحافدوزها است. من تیغ بهدست دارم، یا شلاق و جراحتها را شما پنبهکاری کنید.
دیگر اینکه من دست کم خودم میدانم که با این قلم جوری تا نکردهام که دل کسی را بهدست بیاورم؛ چه رسد به وجاهت ملی. من زدهام و خوردهام و با این زد و خورد دست کم خودم را نیز نگه داشتهام. بی هیچ منتی بر احدی. اگر کشتهای باقی نیست، کشتهای که باقی است (اولی را به ضم بخوان، دومی را به کسر) و این است بزرگترین غبن در این ولایت که مشت میزنی؛ اما به سایه و اصلاً در خواب.
بهناز مظلومی