بریدههایی از کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
۳٫۹
(۱۱۴)
کودکم! زندگی یعنی خسته شدن. یعنی جنگ که هر روز و هر روز ادامه دارد و تمام نمیشود و برای شادیهایش که عمرشان یک لحظه بیشتر نیست، باید بهای زیادی پرداخت کنی.
maryam✴
مبارزه کردن بهتر از پیروز شدن است. حرکت به سمت مقصد ارزندهتر از رسیدن به مقصد است وقتی پیروز میشوی یا راه تمام میشود و به مقصد میرسی توی خودت یک خلاء احساس میکنی. برای پر کردن خلاء درونت باید به دنبال مقصد تازهای به راه بیفتی.
🌟 najme🌟
مادر کسی نیست که ترا توی شکمش اینطرف و آن طرف میبرد، مادر کسی است که ترا بزرگ میکند.
Zhra
چهطور میتوانند بگویند تولد یک انسان فقط یک تصادف است؟
🌟 najme🌟
زن بودن یعنی بیپروایی پایانناپذیر. وارد جنگی شدن که تمامی ندارد.
باران
فردایی که آنهمه منتظرش بودی، همان دیروز است
Zhra
گریه کردن آسانتر از خندیدن است. تو خیلی زود این واقعیت را میفهمی. وقتی که برای اولین بار وارد دنیا میشوی یک گریهی طولانی میکنی و بعد هم تا مدتها به جز گریه کردن کاری بلد نیستی. هر چیزی مثل، نور، گرسنگی، بیقراری ممکن است گریهی تو را دربیاورد! ماهها و هفتهها زمان میخواهد تا تو خندیدن را یاد گرفته و ما صدای خندهات را بشنویم.
باران
وقتی میگویند همیشه خوبترینها زودتر از بین میروند، تو باور نکن. بعضی وقتها اینهایی که زودتر از بین میروند ضعیفترینها هستند، نه خوبترینها.
Zhra
اگر پسر شدی دوست دارم وقتی بزرگ شدی همان مردی شوی که من همیشه در رویاهایم میدیدم. با ضعیفها مهربان و با ستمگران، سختگیر باشی. با کسانی که دوستت دارند، نرم و محبتآمیز و با حاکمان، محکم و قاطع باشی.
🌟 najme🌟
مبارزه کردن بهتر از پیروز شدن است.
باران
همیشه با خودم فکر میکردم که نکند دوست نداشته باشی به دنیا بیایی، نکند نخواهی توی این دنیا باشی و یک روز سرم فریاد بکشی و بگوئی که: کی من از تو خواستم مرا به دنیا بیاوری؟ چرا مرا به دنیا آوردی؟ چرا؟
♥︎ Sara ♥︎
من هیچگاه از تو تقاضا نمیکنم که چون مردی و یا زنی باید کار خاصی را انجام دهی. فقط دو تا چیز از تو میخواهم؛ اول اینکه از به دنیا آمدن و معجزهی هستی میتوانی استفاده کنی و دوم اینکه هیچوقت تن به پستی و ذلت ندهی. پستی و دنائت مثل یک جانور وحشی و خونخوار است که همیشه سر راه ما کمین کرده است. ناخنهایش را با توجیههایی مثل احتیاط و عقل و مصلحت اندیشی در بدن همه فرو میکند و هر کسی نمیتواند جلوی او مقاومت کند. آدمها وقتی توی خطر هستند، پست میشوند وقتی که از خطر بیرون رفتند دوباره خودشان میشوند.
کتاب باز
ذهن ما پر از چیزهای متناقض است. بعضی وقتها چیزی توی ذهنت منطقی به نظر میرسد ولی وقتی فکر میکنی میبینی عکس آن چیز هم درست است. ممکن است چیزی که حالا به نظرم درست و منطقی میآید فردا با اشارهی یک انگشت کاملاً دگرگون شود.
🌟 najme🌟
باید به تو یاد بدهم که از همان بچگی از همه قویتر و تیزتر باشی. باید یاد بگیری که از خودت دفاع کنی و همیشه دیگران باشند که از بالکن پایین بیفتند. بخصوص اگر دختر باشی باید خیلی قوی شوی.
باران
با گفتن جملهی زندگی ادامه دارد، سرما از پیشم رفت و خواب از سرم پرید. احساس میکنم دوباره خودم شدم.
باران
امشب متوجه حضور تو شدم. مانند قطرهای از زندگی که از هیچ چکیده باشد چشمهایم باز بود و در تاریکی مطلق دراز کشیده بودم که ناگهان بودنت را با اطمینان حس کردم. تو! بودی، آنجا بودی! احساس کردم تیری درون قلبم فرو رفت. دوباره صدای نامفهوم وجودت را شنیدم. احساس کردم درون یک گودال تاریک و وحشتناک از شک و تردید افتادم.
|فروغ سلیمے|
اگر پسر شدی باز هم خوشحال میشوم. شاید حتی بیشتر از دختر شدنت. چون دیگر هرگز طعم حقارت و بردگی را حس نمیکنی.
شلاله
حقیقت این است که زندگی مثل یک جادهی پر از پیچ و خم و پر از سنگ و خاک است. خاکهای سفتی دارد که ترا روی زمین میاندازند و زخمی و مجروح میکنند. پر از سنگهایی است که تنها با کفشهای محکم و آهنی میتوانی از روی آنها رد شوی. اگر هم کفشهای محکم بپوشی تا از آسیب سنگها در امان باشی، یکی پیدا میشود و با سنگ توی سرت میزند.
باران
من نمیفهمم چرا باید از نیستی در بیایم تا دوباره به آن برگردم.
saeed_vadi
زن بودن یعنی بیپروایی پایانناپذیر. وارد جنگی شدن که تمامی ندارد. اگه تو دختر شدی باید خیلی چیزها را یاد بگیری. قبل از هر چیز باید یاد بگیری آنقدر بجنگی تا بتوانی به همه بگویی میشود خدا را به شکل پیرزن موسفید یا دختر زیبایی نقاشی کرد.
خیلی باید شجاعت داشته باشی که بگویی وقتی حوا میوهی ممنوعه را چید، گناه به وجود نیامد بلکه یک توانایی جدید به وجود آمد که به آن نافرمانی میگویند. خیلی باید شجاع باشی تا بتوانی بگویی درونت چیزی هست که به آن شعور میگویند و تو میخواهی که طبق خواست او کارهایت را انجام دهی.
Samaneh Aria
اگه تو دختر شدی باید خیلی چیزها را یاد بگیری. قبل از هر چیز باید یاد بگیری آنقدر بجنگی تا بتوانی به همه بگویی میشود خدا را به شکل پیرزن موسفید یا دختر زیبایی نقاشی کرد.
شلاله
فکر نکن زندگی برای مردها خیلی آسان است. اگر قوی باشی زیر بار مسئولیت لهت میکنند.
باران
روزی با یک نویسندهای آشنا شدم که معتقد بود هر کسی لایق همان زندگی است که حالا دارد.
باران
وقتی به آرزویت میرسی، احساس میکنی آن را از دست دادهای. خوش به حال کسانی که با خود میگویند: دلم میخواهد راه بروم، نمیخواهم برسم! ولی کسانی که میگویند: میخواهم آنجا برسم، بدبخت هستند. رسیدن یعنی مرگ. آدم وسط راه فقط لحظههای کوتاهی میتواند استراحت کند.
باران
مامان! بگذار حرف بزنم! نترس! تو نباید از حقیقت بترسی. خودت هم میدانی آنها دارند حقیقت را میگویند. خودت به من گفتی حقیقت با کنار هم گذاشتن حقیقتهای مختلف به وجود میآید. آنهایی که تو را محکوم میکنند، درست مثل آنهایی که از تو دفاع میکنند، حقیقت را میگویند. ولی قضاوت آنها مهم نیست. پدر و مادرت درست میگویند که هیچ کس نمیتواند توی قلب و روح کسی برود. من تنها شاهدت هست
شاپرک
وقتی میگویند همیشه خوبترینها زودتر از بین میروند، تو باور نکن. بعضی وقتها اینهایی که زودتر از بین میروند ضعیفترینها هستند، نه خوبترینها.
شلاله
من و تو یک زوج نیستیم فرزندم. یکی از ما ظالم و و دیگری مظلوم است. تو ظالمی و من مظلوم. تو خودت را مثل زالو به شکمم چسباندهای و از من خون و نفس میگیری. حالا هم دوست داری همهی خودم را به تو بدهم. ولی من چنین اجازهای به تو نمیدهم.
saeed_vadi
تلاش میکنم هرگز کلمهی دوستت دارم را نگویم. نمیدانم ترا دوست دارم یا نه. تو برای من فقط یک حس وابستگی به زندگی هستی.
باران
آدم وقتی احترام میبیند که خودش به دیگران احترام بگذارد. وقتی کسی به خودش ایمان دارد، دیگران هم به او ایمان میآورند. دوست دارم برایت یک شعر بنویسم. توی آن از گل و آرامش و اعتماد و گل ریختن روی پشت بامها و ناقوسها و ابرها و احساس پرستو توی آسمان بگویم. شعرم بدون غم و درد باشد، روی دریایی که آرام است و صاف. واقعیت این است که خوشبینی، شهامت میآورد.
باران
عزیز تنهای من! حالا میفهمی که فکر کردن یعنی رنج بردن و دانستن یعنی بدبختی!
سمیه
حجم
۸۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
حجم
۸۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
قیمت:
۲۹,۲۸۰
تومان