بریدههایی از کتاب زوربای یونانی
نویسنده:نیکوس کازانتزاکیس
مترجم:محمدصادق سبطالشیخ
انتشارات:انتشارات چلچله
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۱۸ رأی
۳٫۶
(۱۸)
آها یادم آمد تو میگفتی میخواهی مردم را آگاه کنی! حالا برو چشمهای عمو آناگنوستی را باز کن. حتماً دیدی که زنش چگونه گوش به فرمان او بود. حالا اگر جرأت داری برو بگو زن هم باید از حقوق مساوی با مردان برخوردار باشد. برو بگو خوردن بخشی از حیوان که زنده از بدن او جدا شده قساوت و بیرحمی است. شکرگزاری از خدایی که همه چیز دارد اما تعدادی از مردم از گرسنگی در حال مرگ هستند دیوانگی است.
فکر کن این عقاید تو واقعاً چه سودی برای خانواده عمو آناگنوستی خواهد داشت؟ جز اینکه این مهملات دردسرهای تازهای برایشان درست کند و عامل دعواهای خانوادگی شود سود دیگری ندارد.
ارباب ملت را به امان خدا ول کن، سعی نکن چشمشان را باز کنی چون جز بدبختی و بینوایی و هرج و مرج چیز دیگری برایشان ندارد. بگذار در بیخبری و نادانی باقی بمانند.
کتابخون
ولی واقعیت این است که هیچ ندیدهای. مطلقاً هیچ چیز. من هم همین طور. دنیا خیلی بزرگتر از چیزی است که ما فکر میکنیم. مثلاً وقتی که ما به مسافرت میرویم و خشکیها و دریاها را پشت سر میگذاریم. آیا واقعاً فکر و اندیشه و دید ما بیشتر از در کلبهمان میرود؟
hoda.family
آها یادم آمد تو میگفتی میخواهی مردم را آگاه کنی! حالا برو چشمهای عمو آناگنوستی را باز کن. حتماً دیدی که زنش چگونه گوش به فرمان او بود. حالا اگر جرأت داری برو بگو زن هم باید از حقوق مساوی با مردان برخوردار باشد. برو بگو خوردن بخشی از حیوان که زنده از بدن او جدا شده قساوت و بیرحمی است. شکرگزاری از خدایی که همه چیز دارد اما تعدادی از مردم از گرسنگی در حال مرگ هستند دیوانگی است.
فکر کن این عقاید تو واقعاً چه سودی برای خانواده عمو آناگنوستی خواهد داشت؟ جز اینکه این مهملات دردسرهای تازهای برایشان درست کند و عامل دعواهای خانوادگی شود سود دیگری ندارد.
ارباب ملت را به امان خدا ول کن، سعی نکن چشمشان را باز کنی چون جز بدبختی و بینوایی و هرج و مرج چیز دیگری برایشان ندارد. بگذار در بیخبری و نادانی باقی بمانند.
کتابخون
آسمان و نه هفت طبقه زمین برای جا دادن خدا کافی نیست ولی قلب انسان به تنهایی جای او را دارد. پس آلکسیس خیلی مواظب باش تا هیچ وقت دل کسی را نشکنی.
hoda.family
چه خوش شانسند کسانی که قبل از رفتن از این دنیا سعادتی نصیبشان شود
hoda.family
حالا که دیگر پا به سن گذاشتهام میفهمم که این دیوانگی محض است که انسان به انسان دیگری حمله کند، به او آسیب بزند، گوشش را قطع و یا شکمش را سفره کند و بعد بگوید همه این کارها برای خداست و از خدا طلب یاری هم بکند
hoda.family
باید دم را غنیمت شمریم، خوش باشیم و از بوستان زندگی گلی بچینیم. باید طوری زندگی کرد که گویا لحظة دیگر خواهی مرد، پس باید از هر لحظة زندگی استفاده کنیم.
hoda.family
در جوانی از این جهان گذرا هرچه میخواهی بگیر، چون جوانی برنمیگردد. پس دل قوی دار و عقبنشینی نکن.
hoda.family
وای بر کسی که در درون خودش خوشبختی را احساس نکند.
وای بر کسی که به فکر رضایت خاطر دیگران باشد.
وای بر کسی که فکر کند این زندگی و زندگی بعدی یکی نیستند.
hoda.family
انسان زمانی درست و بیطرفانه قضاوت میکند که گرد پیری بر سر و رویش ریخته، پیر و بیدندان و آرام و ناتوان شده است.
fateme
زوربا سرش را تکانی داد و گفت: آدمی گوشت گوسفند و مرغ و ماهی میخورد اما گویا تا گوشت انسان را نخورد سیر نمیشود.
fateme
حجم
۳۲۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۴۳۰ صفحه
حجم
۳۲۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۴۳۰ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان