پرویز شهبازی | زندگینامه، دانلود و خرید کتاب‌های الکترونیکی و صوتی

پرویز شهبازی

بیوگرافی و معرفی کتاب‌های پرویز شهبازی

پرویز شهبازی (Parviz Shahbazi) متولد سال ۱۳۲۷، مثنوی‌پژوه، عرفان‌پژوه، نویسنده و برنامه‌ساز تلویزیون است. او با ایجاد یک شبکه‌ی فارسی‌زبان و ساخت برنامه‌ی گنج حضور، سال‌ها در گسترش ایده‌ها و نظریات عرفانی و مثبت‌اندیشانه‌ تلاش کرد.

زندگینامه پرویز شهبازی

پرویز شهبازی در سال ۱۳۲۷ در شیرامین آذرشهر به دنیا آمد. وی نویسنده و تبیین‌گر برنامه‌ای مستقل و تلویزیونی با عنوان گنج حضور است که در واقع به مفاهیم انسان‌گرایی و مثبت‌اندیشی در آثار شاعران پارسی زبان می‌پردازد. پرویز شهبازی طبق آنچه به‌عنوان خاطره نیز به آن اشاره دارد، همواره به فکر داشتن رسانه و برنامه‌ای بوده تا به شکلی جامع و دقیق، به عرفای ایرانی و فسلفه‌ای که در آثار شاعران برجسته‌ی تاریخ ادبیات ما قرار دارد بپردازد. وی اکنون در کالیفرنیا زندگی می‌کند و در سال‌های گذشته ساخت برنامه‌اش را ادامه داده، مخاطبانی را به خود جلب کرده و به پژوهش، تحلیل و نگاهی عمیق به این آثار ارزشمند می‌پردازد. از او همچنین در محافل ادبی، مباحث تحلیلی در ادبیات و بررسی آثار شاعرانی چون مولانا و حافظ و... دعوت به عمل می‌آید.

آثار پرویز شهبازی

این نویسنده پژوهشگر، طی سال‌ها مطالعه‌ی کتابی چهار جلدی و بسیار جامع گردآوری کرده است که تحلیل‌ و تفاسیری عمیق بر آثار مولاناجلال‌الدین بلخی را در بر می‌گیرد. این مجموعه که گنج حضور نام دارد نزدیک به هزار و ششصد صفحه تفسیر است. وی با نگاهی موشکافانه مفاهیمی هم‌چون نفس انسانی را در آثار این شاعر برجسته خوانش کرده و دیدگاهی فلسفی را با خواننده‌ی خود در میان گذاشته است. پرویز شهبازی با نگاهی جامع و مثبت‌نگر بازتاب رفتار انسانی و تاثیر آن را در اکنون زندگی به میان آورده و با تاکید بر اینکه نه آینده چنان تاثیری از درک ما نسبت به حیات معنوی‌مان دارد نه گذشته، اهمیت زمان حال را به معنای پویایی زندگی، آرامش الهی و شادی و نشاط از طبیعت حیات‌ آدمیزاد بیرون کشیده و به شکلی تاثیرگذار روایت کرده است.

در جلد دوم گنج حضور که از ۲۹ بخش تشکیل شده است، با سیر تاریخی قصه‌های مولانا، هم‌چون قصه‌ی مسابقه نقاشی چینیان با رومیان نزد سلطان، قصه‌ی طبیب و آثار پیری پیرمرد، قصه‌ی گفت‌وگوی استر با شتر، قصه‌ی هاروت و ماروت، قصه‌ی کودکی در کنار جنازه پدر و پسر جوحی دلقک و.... روبه‌رو هستیم. پرویز شهبازی با تحلیل این قصه‌ها، خواننده را وا می‌دارد تا به ارزشمندی حیات و حضور عارفانه‌ی خود بیَندیشد. به شکلی که انسان تا زمانی از درون به گنج حضور خود پی نبرده، هم‌چنان چون شخصی فقیر برای فرار از تنهایی، غم، ترس و خشم خویش سرگردان است و گداوار از پیرامون خویش کمک می‌طلبد.

جلد سوم این مجموعه‌ی ارزشمند با تحلیل بیست غزل معروف از مولانا گردآوری شده است، غزل‌هایی خواندنی چون بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید، اگر تو عاشقی غم را رها کن، چمن جز عشق تو کاری ندارد، عشق در کفر کرد اظهاری و... تفسیر این آثار نیز با هدف ارزشمندی حضور انسان و نگاهی عمیق به زندگی گردآوری و تبیین شده است. در جلد نهایی نیز به عناوینی چون مطلع غزل، المنة للّه که ز پیکار رهیدیم، ساقی ز پی عشق روان است روانم، شاه گشادست رو دیده شه‌بین که راست؟، ای تو نگار خانگی، خانه درآ از این سفر، چه روز باشد کاین جسم و رسم بنوردیم، مرا در دل همی آید که من دل را کنم قربان، مسلمانان مسلمانان، مرا ترکی است یغمایی و... پرداخته که هدف نهایی نگارش این چهار جلد را با تفکری عارفانه و ستایشگونه از اندیشه‌ی این شاعر فارسی به پایان می‌رساند.

معرفی کامل گنج حضور

گنج حضور (جلد اول)

جلد اول گنج حضور به غزلیات شمس تبریزی اختصاص دارد. غزلیاتی که در این جلد آن‌ها را می‌خوانیم عبارت‌اند از: میندیش میندیش که اندیشه‌گری‌ها، یوسف کنعانیم روی چو ماهم گواست، مُطربا! این پرده زن کان یار ما مست آمده است، باز به بط گفت که صحرا خوشست، طبیب درد بی‌درمان کدامست، ای غم اگر مو شوی، پیش منت بار نیست، مُطربا! این پرده زن، کز رهزنان فریاد و داد، مرا عهدیست با شادی که شادی آنِ من باشد، ای بی‌وفا جانی که او بر ذوالوفا عاشق نشد، از بهر خدا عشق دگر یار مدارید، بگردان ساقیا آن جام دیگر، اندک‌اندک راه زد سیم و زرش، یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمی‌دارم، عاشقی بر من پریشانت کنم، ما ز بالاییم و بالا می‌رویم، صبح است و صبوح است بر این بام برآییم، سیر نیم سیر نی از لب خندان تو، تو آن ماهی که در گردون نگُنجی، ننگ هر قافله در ششدره ابلیسی، جان به فدای عاشقان خوش هوسی است عاشقی، با یار بساز تا توانی، سوخت یکی جهان به غم آتش غم پدید نی.

گنج حضور (جلد دوم)

جلد دوم گنج حضور به سراغ مثنوی معنوی مولانا رفته است. قصه‌هایی که در این جلد آمده از این قرار هستند: قصهٔ مسابقه نقاشی چینیان با رومیان نزد سلطان، قصهٔ طبیب و آثار پیری پیرمرد، قصهٔ گفت‌وگوی استر (قاطر) با شتر، قصهٔ هاروت و ماروت: دو فرشته‌ای که به زمین آمدند، قصهٔ کودکی در کنار جنازهٔ پدر و پسر جوحی دلقک، قصهٔ موسی و شبان، قصهٔ موسی و گوسالهٔ سامری، قصهٔ روستایی و شهری، قصهٔ حضرت سلیمان و عزرائیل و قبض روح مردی در هندوستان، قصهٔ مرد تشنه بر لب دیوار، قصهٔ طغیان اهل سبا بر نعمت‌های خدا، قصهٔ اعرابی و حکیم ـ بار شتر: یک طرف گندم و یک طرف سنگ، قصهٔ فرمان والی به مرد خارکن، قصهٔ فرعون و تهدید قطع دست و پای ساحران، قصهٔ زرگر دوراندیش، قصهٔ نان‌خریدن عمر در کاشان، قصهٔ گفت‌وگوی خلیفه با لیلی در مورد مجنون، قصهٔ گاو و مرد مال‌اندوز، قصهٔ فرار حضرت عیسی از احمقان به کوه، قصهٔ اهل سبا: کور و کر و برهنه، قصهٔ هدیهٔ سبوی آب زن عرب به خلیفهٔ بغداد، قصهٔ مورچه و دانه‌ای از خرمن گندم، قصهٔ امیر ترک و مطرب، قصهٔ مُردن سگ و گریه مرد عرب، قصهٔ گرمابه رفتن امیر و غلام، قصهٔ سلطان محمود غزنوی و غلام هندو، قصهٔ بانگ بچه سگ در شکم مادرش، قصهٔ امیر با مار رفتن در دهان خفته‌ای!، قصهٔ توبه نصوح. پرویز شهبازی این قصه‌ها را به‌صورت نثر نقل می‌کند و سپس شرح و تفسیر عرفانی خود را از قصه‌ها بیان می‌کند. این تفاسیر برای زندگی روزمره‌‌ی انسان معاصر مفید و خواندنی است. این قصه‌ها معروف‌ترین و زیباترین قصه‌های مثنوی هستند.

گنج حضور (جلد سوم)

جلد سوم گنج حضور تفسیر عشق از نظرگاه مولانا است. شهبازی در این جلد به غزلیاتی از مولانا می‌پردازد که در آن‌ها عشق به‌نوعی تعریف شده‌اند. برخی از این غزل‌ها از این قرار هستند: بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید، اگر تو عاشقی غم را رها کن، چمن جز عشق تو کاری ندارد، عشق در کفر کرد اظهاری، آن عشق جگرخواره کز خون شود او فربه، بر عاشقان فریضه بود جست‌وجوی دوست، تو عاشقی؟ چه کسی؟ از کجا رسیدستی؟

شهبازی این غزل‌ها را شرح می‌دهد و بیان می‌کند که مولانا عشق زمینی را وسیله‌ای برای رسیدن به عشق الهی می‌داند.

گنج حضور (جلد چهارم)

در جلد چهارم گنج حضور، شهبازی باز هم سراغ غزلیات شمس رفته است. این غزل‌ها عبارت‌اند از: منة للّه که ز پیکار رهیدیم، ساقی ز پی عشق روان است روانم، شاه گشادست رو دیدهٔ شه‌بین که راست؟، ای تو نگار خانگی، خانه درآ از این سفر، چه روز باشد کاین جسم و رسم بنوردیم، مرا در دل همی آید که من دل را کنم قربان، مسلمانان، مسلمانان، مرا ترکی است یغمایی، رسید ساقی جان، ما خمار خواب‌آلودیم، از بامدادان ساغری پر کرد خوش خماره‌ای، ای ساقی جان‌پرکن، آن ساغر پیشین را، دل چه خورده‌ست عجب دوش که من مخمورم؟، اندک اندک راه زد سیم و زرش، با لب او چه خوش بود گفت و شنید ماجرا، تو را ساقی جان گوید برای ننگ و نامی را، چون نالد این مسکین که تا رحم آید آن دلدار را، دیدم سحر آن شاه را بر شاهراه هل أتی، خواجه، اگر تو همچو ما بی خود و شوخ و مستیی.

شهبازی در جلد چهارم گنج حضور، به‌تفصیل درمورد مولانا و زندگی او نیز شرح می‌دهد.