الکساندر وامپیلوف
درباره الکساندر وامپیلوف
الكساندر وامپيلوف در ۱۹ اوت ۱۹۳۷ ميلادی به دنيا آمد. پدرش معلم ادبيات و مادرش معلم رياضی بود. چندی پیش از تولد الكساندر، پدرش كه دور از خانه به سر میبرد در نامهای به همسرش درمورد فرزندی كه انتظارش را میكشيدند چنين مینويسد: «احتمال میدهم پسر باشد و میترسم كه نويسنده شود؛ چراكه مرتب خواب نويسندگان را میبينم». الكساندر یکسالونيم بيشتر نداشت كه پدرش «والنتين نيكيتيچ» در مارس ۱۹۳۸ تيرباران شد. الكساندر به ادبيات و موسيقی علاقه داشت. رشتهٔ ادبيات روسی را در دانشگاه ايركوتسک در سيبری تمام كرد و در دانشكدهٔ ادبيات گوركیِ مسكو ادامهٔ تحصيل داد. قصهنويسی را از سال اول دانشكده شروع كرد. نوشتههايش در روزنامههای ساوتسكايا مالاديوژ، ايركوتسكی اونيورسيتت و لنينسكيی زاوتی به چاپ میرسيد. نقطهٔ قوت و نوآوری وامپيلوف در مقام نمايشنامهنويس در اين نبود كه درام او نسبت به استانداردهای زمان خودش پيچيدهتر و يا از نظر روانشناختی عميقتر بود؛ نقطهٔ قوت او در اين بود كه نمايشنامههای او متفاوت بود. جنبهٔ اخلاقی وجود انسان و ارتباط متقابل ميان ايدئال و واقعيت، ذهن وامپيلوف را به خود مشغول كرده بود. او تقابل ميان اوج احساسات و عملگرايی، تقابل ميان ويژگیهای والا و پستِ انسان معاصر، مبارزهٔ ميان نيمهٔ زنده و نيمهٔ مردهٔ روح آدمی را موشكافانه بررسی میكرد و اين امر اساس ايدهٔ هنری وامپيلوف و نوبودن سبكش را نشان میداد.
الکساندر وامپیلوف با وجود فرصت كمی كه داشت، تنها با نوشتن ۴ نمايشنامهٔ بلند و ۳ نمايشنامهٔ كوتاه، انقلابی در نمايشنامهنويسی و تئاتر روسیه به وجود آورد. در تاريخ نمايشنامهنويسی قرن بيستم روسيه دورهای به پساوامپيلوف معروف است؛ نسلی از نمايشنامهنويسان متأثر از آثار او به وجود آمد كه پتروشفسكايا، اسلاوكين، كازانتسوف، رازاموفسكايا، ساكالوا، آرو و گالين از آن جملهاند. الکساندر وامپیلوف در ۱۷ اوت ۱۹۷۲ و درحالیكه تنها دو روز به ۳۵سالگیاش مانده بود، در درياچهای غرق شد.