احسان محمدی
زندگینامه و معرفی کتابهای احسان محمدی
احسان محمدی، نویسنده، روزنامهنگار و پژوهشگر برجسته، با آثار و فعالیتهای خود به بازتاب صدای مردم بیرسانه پرداخته است. او با نگاهی عمیق به مسائل اجتماعی، فرهنگی و انسانی، روایتگر قصههایی از جنگ، زندگی و مقاومت شده که خواننده را به تفکر و تأمل وامیدارد.
بیوگرافی احسان محمدی
احسان محمدی متولد سال ۱۳۵۸ در شهر دهلران از استان ایلام است؛ سرزمینی گرم و خشک که ناملایمتیها و محرومیتهایش نتوانست مانع از پیشرفت او شود. احسان محمدی مدرک کارشناسیارشد محیط زیست و کارشناسیارشد علوم اجتماعی گرفت البته او به همین تحصیلات بسنده نکرد و در حال حاضر دانشآموختۀ دکترای فرهنگ و ارتباطات هم هست. علاوه بر این تحصیلات آکادمیک، فعالیتهای رسانهای او نیز قابل توجه است؛ احسان محمدی سابقهی بیش از ۲۰ سال روزنامهنگاری هم دارد و در روزنامههای مختلفی فعالیت داشته است.
صدای مردم بیرسانه
احسان محمدی در استان ایلام زاده شد و محدودیتها و محرومیتهای زیادی را تحمل کرده است. همین مسئله باعث شده او قدر رسانه را بهخوبی بداند. چیزی که خودش آن را اینگونه بیان میکند: «آرزو میکنم صدای مردم بیرسانه باشم.» احسان محمدی این حرف را بسیار جدی گرفته و برای تحقق آن از تمامی ابزارها و قالبهای ممکن بهره برده است. او از سال ۷۹ به طور مستمر روزنامهنگاری میکند ولی به دلیل همان بهرهی حداکثری از رسانه و صدای مردم بودن، در قالب روزنامه و خبرنگاری محصور نشده است و از دیگر بسترها مثل تألیف کتاب و فضای مجازی هم برای برقرای ارتباط با مخاطبانش استفاده کرده است.
آثار احسان محمدی
احسان محمدی یک نویسنده است. نویسندهای که خواندهشدن آثارش را دوست دارد و در یک مصاحبهی ژورنالیستی اینگونه دربارهاش گفته است: « اگر رقصنده برای دیدهشدن میرقصد و خواننده برای شنیده شدن میخواند، لذت نویسنده هم در خوانده شدن است. اگر روزنامهنگاری دیدید که گفت برایم مهم نیست مردم نوشتههای من را بخوانند یا نخوانند، شما لبخند بزنید و بگویید بله! حتماً اینطور است. اما باور نکنید!» محمدی کتابهای خوشخوانی هم دارد؛ دو کتاب «جنگ بود» و «جان پدر کجاستی» اثرهای محبوب اوست که بیش از دیگر کتابهایش خوانده شدهاند.
کتاب جنگ بود
این کتاب بهصورت رمان و خاطره نوشته شده است و شامل خاطرات واقعی نویسنده تا ۹ سالگی است. یعنی احسان محمدی در این کتاب خاطرات خود از زندگی در روستای جنگزدهی «کاور توه طاق» را به صورت رمان نوشته است. همهی اتفاقات این کتاب واقعی هستند و حتی اسامی هم تغییر نیافتهاند و میتوان آن را روایتی مستند از یک روستای مرزی هم دانست. روایتی که جنگ را به شیوهای متفاوت بازگو میکند و آن را از دیدگاهی کودکانه روایت میکند که برای مخاطبان ادبیات پایداری تازگی دارد.
کتاب جان پدر کجاستی
همانطور که از عنوان کتاب مشخص است، جان پدر کجاستی مربوط به افغانستان است. احسان محمدی در این کتاب هم از جنگ گفته است؛ منتها از ترور، ناامنی و خونریزی در افغانستان و رنجی که مردم شیعه و سنی این کشور بهصورت مشترک در حال تحمل آن هستند. او در «جان پدر کجاستی» به بررسی دو حادثه پرداخته که منجر به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی دانشجو و دانشآموز شدهاند. او این قصهها را در ۵ داستان کوتاه تدوین کرده است. داستانهایی که بهترتیب عبارتاند از «حنیفه»، «فُضَیْلِه و جمیله»، «مریم»، «زَرغُونه» و «سلیمه». احسان محمدی در این کتاب به سختیهای خانواده در فرستادن بچههایشان به مدرسه پرداخته است؛ از مسائل مالی و اشتغال گرفته تا مسائل امنیتی و رسومات غلط که همگی باعث شده است تحصیل بچهها با نگرانی همراه باشد.