دانلود و خرید کتاب صوتی مثل یک مرد فکر کنید مثل یک زن رفتار کنید

کتاب صوتی مثل یک مرد فکر کنید، مثل یک زن رفتار کنید کتابی نوشته اِستیو هاروی است. این کتاب درباره آنچه مردان واقعا در مورد عشق، روابط،صمیمیت و تعهد می‌اندیشند صحبت می‌کند. این کتاب که متن کام کتاب  هاروی است با صدای گروهی از گویندگان منتشر شده است.

درباره کتاب مثل یک مرد فکر کنید، مثل یک زن رفتار کنید

هر مردی در زندگی به سه چیز احتیاج دارد، حمایت، وفاداری و رابطه. زنان هم موجودات پیچیده‌ای هستند که نیازهای گوناگونی دارند. انتظار زنان از مردان این است که آنچه را می‌خواهند و نیاز دارند برایشان فراهم کنند، بدون اینکه زنان از این خواسته یا نیاز حرفی بزنند.

مردان دوست دارند کسی حمایتشان کند. تا حس کنند پادشاه سرزمین خود هستند. هر مردی وقتی از در خانه بیرون می‌رود، خود را آماده جنگ کرده است. مردان همیشه باید مواظب و در کمین باشند. اگر از آنها تشکر کنید و بگویید قدر کارهایشان را می‌دانید، آنها بهتر و سخت‌تر کار می‌کنند. مردان احتیاج دارند این کلمات را بشنوند. دلگرمی دادن باعث می‌شود دوست داشته باشند کارهای بیشتری برای شما انجام دهند....

اگر می‌خواهید درباره دنیای مردانه خیلی بیشتر از این‌ها بدانید می‌توانید کتاب مثل یک مرد فکر کنید، مثل یک زن رفتار کنید رابخوانید. استیو هاروی در این کتاب به نمایندگی از دنیای مردانه شما را با رازهای مردان آشنا می‌کند.

شنیدن کتاب مثل یک مرد فکر کنید، مثل یک زن رفتار کنید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر به کتاب‌های حوزه روان شناسی خانواده و روابط همسران علاقه‌مندید خواندن کتاب مثل یک مرد فکر کنید، مثل یک زن رفتار کنید برای شما جذاب خواهد بود.

درباره استیو هاروی

استیو هاروی متولد ۱۹۵۷ است. او نویسنده، مجری و تهیه کننده شهیر آمریکایی است که در برنامه‌هایش تلاش می‌کند روابط انسانی را به چالش بکشد. کتاب مثل یک مرد فکر کنید، مثل یک زن رفتار کنید در سال ۲۰۰۹ منتشر شد. استیو در این کتاب نشان داد مردان تغییر نمی‌کنند و برای ارتباط با آن‌ها باید آنها را خوب بشناسید و متناسب با شخصیتشان با آنها رفتار کنید.

استیو هاروی، میزبان برنامه گفتگوی استیو هاروی، نزاع خانوادگی و برنامه صبحگاهی استیو هاروی در رادیو است. کتاب‌های پرفروش صاف و پوست کنده صحبت کن از آثار اوست. هاروی همچنین بشردوست و موسس بنیاد استیو و مارجوری هاروی است.

بخشی از کتاب مثل یک مرد فکر کنید، مثل یک زن رفتار کنید (متن کامل)

حالا می‌توانم به خانواده‌ام توجه کنم. به رنگ‌آمیزی در و دیوارها، به سقف‌های فلزی، صندلی‌های چرم، حیوانات خانگی، ماشین‌های داخل حیاط و شهریه کالج برای بچه‌ها برسم و هزینه همه این موارد را بپردازم تا هر کسی تامین باشد. می‌توانم آنطور که همیشه دلم می‌خواسته نیازهای زن و فرزندانم را تامین کنم، می‌توانم از آنها آنطور که به من در کودکی آموزش داده بودند مراقبت کنم. بدون شک، در چشمان خانواده‌ام من مرد به حساب می‌آیم. پس شبها که به خواب می‌روم خیالم راحت است.

این همان تعریفی است که هر مردی از خود دارد. گذشته از اینکه بهترین بازیکن لیگ اِن‌بی‌اِی باشد یا بهترین مربی فوتبال در نواحی روستایی مینه‌سوتا (Minesotah)؛ رییس یکی از ۵۰۰ شرکت برتر فهرست مجله فُورچون (Fortune) یا ناظر صف در نانوایی محلی؛ محور اصلی کارتلی عمده یا پسر اصطلاحا شاخ محله. چیزی که در دی‌اِن‌اِی نژاد مذکر حک شده اینست که ما باید فراهم‌کننده و محافظت‌کننده خانواده باشیم و هر کاری که انجام می‌دهیم به همین هدف است. اگر مردی بتواند از عهده پرداخت اجاره مکانی برای ماندن بربیاید، آن وقت می‌تواند از خانواده خود محافظت نماید؛ اگر بتواند بهای یک جفت کتابی را برای کودکش بدهد، نسبت به خودش آنقدر احساس اعتمادبه‌نفس پیدا می‌کند تا با اطمینان و دلی قرص فرزندش را به مدرسه هم بفرستد. اگرمردی بتواند پول خرید گوشت را در مغازه خواربارفروشی بپردازد، آن وقت به خود مطمئن است که از عهده سیر کردن شکم خانواده‌اش برمی‌آید. این چیزی است که همه مردها می‌خواهند؛ و اگر نتوانند آن را محقق کنند احساس مرد بودن نخواهند کرد.

حتی بیش از این، مردان دوست دارند خود را شماره یک احساس کنند. ما می‌خواهیم همه جا بهترین باشیم. می‌خواهیم همه جا مسئول باشیم. البته این را می‌دانیم که قرار نیست در هر شرایطی رییس باشیم، اما یک جایی در زندگی‌مان، می‌خواهیم کسی باشیم که بقیه به او جواب پس می‌دهند. زیرا این مسئله واقعا برایمان مهم است. ما خواستار حق لاف‌زنی هستیم – این حق که بگوییم "من رییس هستم". به نظر می‌رسد زنان چندان به این مسئله توجه ندارند. اما برای مردان چه؟ برای مردان این مسئله یعنی همه چیز. بعد از اینکه مردی به این مرتبه می‌رسد، برایش بسیار حیاتی است که خودنمایی کند و به بقیه نشان بدهد در ازای مقام ریاست چه چیزهایی نصیبش شده است. ما باید بتوانیم جولان بدهیم و زنان هم باید این مسئله را متوجه باشند- در غیر این صورت، شماره یک بودن چه فایده‌ای دارد؟

خانم‌ها بایستی این مسئله را بدانند، زیرا لازم است متوجه شوند که انگیزه یک مرد –دلیل خانه نبودنش، دلیل اینکه ساعت‌های متمادی کار می‌کند، دلیل آنطوری نگاه کردنش به پولی که درآورده چیست. چون در این دنیا سایر مردان او را بر اساس هویتش، کاری که انجام می‌دهد و پولی که درمی‌آورد قضاوت می‌کنند. این قضاوت بر خلقیات او تاثیر دارد. اگر شما به عنوان یک خانم بدانید مردتان در جایی که می‌خواهد باشد نیست، یا در مسیر رسیدن به آرزویش قرار ندارد، آن وقت تغییرات خلقی‌اش در خانه برایتان معنادار می‌شود. آن وقت است که تازه متوجه می‌شوید چرا حاضر نیست یک جا بنشیند و با شما صحبت کند. ذهنیت “انعطاف‌ناپذیر”او برایتان واضح‌تر می‌شود. در واقع، همه این موارد وابسته به همان سه موردی است که هویت او را تعریف می‌کنند.