نظرات کاربران درباره کتاب صوتی شوهر آهو خانم

در این رمان بافت قدیمی خانواده ایرانی و موقعیت زن در خانه و اجتماع در چارچوب سنت ها و قراردادهای مسلط بر خانواده و جامعه، در طبقه متوسط نمایانده شده است. رمان «شوهر آهو خانم» به مساله مهمی در میان مردم جامعه ما پرداخته و آن هم قضیه چند همسری است. در این رمان با دو تصویر از زن روبرو هستیم. از یک طرف آهو را داریم که شخصیتی سفید است و از طرف دیگر هما را داریم که شخصیت سیاه دارد. آهو نقش نجات دهنده را دارد و هما هم نمونه یک زن گستاخ و بی­پرواست که می­خواهد آزاد باشد و دارای شخصیتی متزلزل است زیراکه در جای جای کتاب افکار و اعمالش دچار تناقض است. و در نهایت خواندن این اثر زیبا را به همه کسانی که یادداشت کوچک من را می‌خوانند توصیه می‌کنم. و به علاوه گوینده این اثر بسیار خوب عمل کرده است...

گوینده اگرچه صدای خوبی داره ولی لحن ایشون مناسب این کتاب نیست و بخصوص جایی که می خواد به جای شخصیت زن صحبت کنه. شاید بهتر باشه گوینده زن این کتاب رو روایت کنه. چون فضای زنانه غالبه.

این کتاب تموم شد راستش نمیتونم بگم دوسش داشتم یا خسته کننده بود برام الان که تموم شده حس میکنم انگار دلم برای تک تک شخصیت هاش تنگ میشه! گرچه یه جاهایی به نظرم رمان زیادی کش دار میشد و به جزییات زیادتر از حدی که باید پرداخته میشد نویسنده کتاب کرمانشاهی است و داستان هم در کرمانشاه اتفاق افتاد و چون منم کرمانشاهی ام وقتی گوینده اسامی کوچه ها و اصطلاحاتی که خاص شهرمون بود میگفت منم پرت میشدم تو اون حال و هوا و کوچه ها! گرچه گوینده به بعضی اصطلاحات آشنا نبود و اشتباه بیانشون میکرد در کل خوشحالم که این کتابو خوندم شاید کتاب شادکامان دره قره سو از همین نویسنده هم بخونم

واقعا عالی و بهترین رمانی بود که تا به امروز خواندم .امروز تموم کردم و واقعا دلم برای حال و هوای کتاب تنگ خواهد شد .چه بسیارند مردانی چون سید میران که کاش نذارن داستان میران براشون تکرار بشه .خواندن کتابو واقعا به همه وصیه میکنم

عاااالی لذت بردم کتاب رو چند سال قبل خوندم صوتی هم عالی بود به دوستداران رمان پیشنهاد میکنم.. ««در زندگی لحظاتی پیش می آید که انسان نه کسی را دوست دارد و نه دلش می خواهد کسی او را دوست داشته باشد از همه چیز و همه کس حتی از وجود خود بیزار است؛ مثل اینکه تمام نیروها و رشته های زندگی را از او بریده اند»»

واقعا این کتاب سراسر توهین به زنان است. مرد بعد از همه هوس بازی ها و وقاحت ها چون زندگی اش را باخته و دیگر چاره ای ندارد پیش همسر پیشین خود باز می گردد و آن قدر همسر پیشین او بدبخت است که فقط آرزو دارد شوهر داشته باشد و سایه مرد بالای سرش باشد! بی توجه به آن همه توهین و حقارتی که در ۷ سال تحمل کرده است.

نگارش کتاب عالی بود. من چندین بار موقع خواندنش گریه ام گرفت. انگار من در تمام بحث ها و دعوا های بین شخصیتها حضور داشتم.

داستان به خودی خودی جذاب بود و کشش داشت، ولی به نظرم توصیفات و توضیحات نویسنده بیش از حد تحمل خواننده بود و به شدت باعث خستگی میشد، توصیه میکنم حتما سرعت خوانش رو روی ۱.۲ یا ۱.۴ تنظیم کنید تا کمتر خسته بشید!!! انقدر توصیفات زیاد بود ک مکان ها و وقایع رو میشد کاااامل توی ذهن بازسازی و تصور کرد، شاید این سبک نوشتار برای مردم اون زمان جذاب بوده، اما فکر میکنم برای من حوصله سر بر بود‌. نویسنده در طول داستان بیشتر از نقطه نظر و دیدگاه های مردونه به اتفاقات پرداخته بود، (ک با توجه ب مرد بود نویسنده جای تعجب نداره) اما ب نظرم اگر در وقایع مهم داستان احساسات و عواطف عمیق زنونه رو بیشتر دخیل میکرد و میشکافت مطمئنا جذابیت خیلی بیشتری برای مخاطبش داشت؛ یه موضوع دیگه ک ب نظرم جزو ضعف های بزرگ رمان بود این که چطور شخصیت های داستان با وجود اینکه بی سواد بودن و سطح اجتماعی چندان بالایی نداشتن چنین جملات پر مغز و فیلسوفانه ای ب کار میبردن؟؟؟ مثلا "هما" دختر جوان ۲۰ ساله ای که بی سوادم هست و تو جامعه هم رفت و امد چندانی نداشته چطور ممکنه سطح فکر این چنینی و جملات به این فیلسوفانه ای داشته باشه؟؟؟؟؟ این نکته خیلیییییی غیرواقعی بود! در مجموع، صرفا ازین جهت ک رمانی بود ک زمان خودش سروصدایی ب پا کرده بود و پرطرفدار بوده و شاید تا حدودی وضع اجتماعی و حوادث سیاسی اون زمان رو نشون میده توصیه میکنم بخونید، ولی از نظر داستان پردازی عالی نبود!

عالیه. گویندگی هم حرف نداره

نویسنده قلم قوی داشت اما کلیت داستان رو دوست نداشتم خیلی غم انگیز بود

کتاب بدی نبود ولی همونطور که بقیه ی دوستان گفتن نویسنده خیلیییی الکی طول داده بود داستانو... و اصلا شخصیت آهو رو درک نکردم که چطووووور راضی شد یک زن جوون غریبه بیاد خونشون و باهاشون سر یه سفره باشه... دلسوزی بیجا کار دستش داد... تو این قسمت از داستان یاد فیلم او یک فرشته بود افتادم... و یادمه اونموقعم همینقدر حرص خوردم که چرا خانوم خونه راضی شده یه دختر جوون بیاد باهاشون زندگی کنه!! فکر کنم اونم از همین داستان تقلید کرده بود😅 یکی از شخصیتای اون فیلمم اسمش آقای سرابی بود!!

یک داستان کاملا یک خطی بسسسیااار طولانی که متاسفانه من اصلا دوست نداشتم ... و واقعا هم روی اعصابم بود داستانش که البته خب حقیقتِ تلخی بود ... جز کتاب هایی نیست به کسی توصیه کنم خواندنش رو ...

فصل هفتم کتابم. هنوز تمومش نکردم و میترسم آخر از حرص سکته کنم و نتونم تمومش کنم. به یاد شام آخر( گلزار و هانیه توسلی و کتایون ریاحی) الان فقط یه تفنگ دولول میخوام که برم بالای بستر میران و هما و هردوشون رو به درک واصل کنم . خوشحالم که قدیم چیزی به نام آفتابه مسی وجود داشته که برای چنین مردایی ریختن اسید توش از واجبات حیات بوده . شرم بر هما و همین طور بر سکوت و صبر دیوانه کننده ی آهو که ...... خوشحالم در اون دوران نیستم . ولی قلبم به شدت از خوندن این کتاب و دنبال کردنش درد گرفته. مخصوصا که مامانِ همه چیز تموم خودم روزگاری با هوو تو دو تا اتاق سر میکرده. کاش نسل چنین زنان و مردان پر رو و حق به جانبی برای همیشه از ریشه نابود بشه 🤲🏻😥💔 الان کتاب رو تموم کردم و هنوز هم بر سر نظر قبلی خودم هستم. لعنت بر ظالم و لعنت بر مظلومِ ساکت که باطلب نکردن حقِ خودش به پیشروی ظلم کمک میکنه. جایِ آهو بودم یه ثانیه هم بر این ظلم صبر نمیکردم اون پست فطرتِ هوس باز( میرانِ نابکار ) رو از زندگی خودم و بچه هام بیرون مینداختم و میزاشتم تو لجن زاری که واسه خودش ساخته قوطه ور بشه . آهو هیچی کم نداشت. فقط خوش رو قبول نداشت و صد حیف از این موضوع😔😓🥺

سید میران سرابی که شوهر آهو خانم است، به نوعی شیخ صنعان عطار نیشابوری است. کسی که در جامعه آبرو و اعتبار زیاد دارد و تمام آن را بر سر عشق یا بهتر است بگوییم هوس و شهوت نسبت به زنی سیمین اندام و ماهرو، می بازد و پس از آن به زندگی سابق خود باز می گردد. داستان گیرای علی محمد افغانی که بلندترین و معروف ترین اثر نویسنده است، در مذمت دو یا چند زنی و عدم پذیرش آن در فرهنگ ایرانی است که این موضوع نیز بیراه نیست. چه بسیار زنانی که با تحمل زن دوم در کنار خود، حق و حقوق اجتماعی و شرعی شان پایمال شده و سوگولی شوهرشان هر آنچه در طول سالیان رشته اند، بی زحمت به چنگ آورده، دوخته و پوشیده است. شنیدن این داستان زیبا را با گویندگی حرفه ای جناب آقای پیمان قریب پناه توصیه می کنم.

سلام ضمن تشکر از برنامه طاقچه من که خیلی مشتاق بودم این کتاب بخونم اما بعد از خواندن متوجه شدم که با اینهمه اشتیاق اون نتیجه ای که میخواستم نگرفتم نویسنده خیلی بیخودی طول و تفسیر بهش داده و بی نتیجه، و خیلی اغراق آمیز در عشق آهو به سید میران که بیش از حد حماقت اون رو نشون میده و همچنین عشق سید میران به هما خیلی بیش از حد شهوت پرست بودن مرد رو میرسونه . اما خواننده کتاب عالی بود ،با حوصله

بسیار عالی ممنون از شما

عالی، جذاب

متن جذابی به همراه توصیفات عالی که با ادبیات سال های پیش نگارش شده جذابه. گوینده خوب متن رو می خونه و تفاوتی بین صداهای افراد مختلف قائل میشه. اطلاعاتی از نوع فرهنگ و روزگار داخل خونه های سال های قدیم میده.

داستانه خوبیه اما خیلی زیاده گویی داره خیلی راجع به یک موضوع سطحی توضیح داده شده .زبانش هم قابل فهم و روان نیست بخصوص برای نسلهای جدیدتر.

از لحاظ ادبیات داستانی خیلی خوب بود اما به اندازه طول کشیدن داستان یهو خیلی سریع به اتمام رسید وقتی داستان تموم شد با خودم گفتم خوب آهوجان زودتر گیسشو میگرفتی و با خفت و خواری از خونه مینداختیش بیرون چه کاری بود هفت سال طولش دادی و بعد آقای سرابی که انقدر راحت دل کندی آخه پس اصرارت برای موندن به پای این زن چی بود،به نظرم خود نویسنده اواخر داستان حوصله اش تموم شده بود😁

روایت روان و ریتم یکدست .کشمکش عقل و احساس یک زن در برابر جامعه سنتی

شخصیت پردازی داستان بسیار عالیه و کم کم با گذشت زمان با زوایای مختلف شخصیتی هر فرد آشنا میشی و بعد از یه مدت احساس میکنی که توی همون خونه زندگی میکنی. طولانی بودن رمان این فرصتو ایجاد میکنه که سیر حوادث با جزئیات شرح داده بشه و در عین حال خسته کننده نیست. گویندگی هم به نظر من زیبا و گیرا بود

خیلی کتاب عالیه خیلی

متن کتاب جایگاه زن در اون دوره رو به خوبی به تصویر کشیده،آهو با تمام خوبی هاش و تلاش هاش لگدمال خیانت همسر و همجنس خودش میشه.🥲 و سید میران خیلی راحت در دامی که براش پهن شده می افته و به خیال خودش فکر میکنه داره ثواب میکنه و خودش رو فریب میده با همین حرف. گویندگی اثر به این بزرگی و طولانی نیازمند یک تیم بزرگ هم هست؛اینکه گوینده بخواد صدای چند شخصیت رو بیرون بیاره کیفیت کار رو پایین میاره.😑

کتاب خوبی بود که شهوت چطور ی زندگی آبرومندانه رو ویران میکنه

هرچند متنش کش دار بود و این ویژگی رمان نویسی دهه ی ۴۰ و ۵۰ یعنی زمان نگارش داستانه، ولی گوینده جذاب و عالی راوی باعث میشه که این ۴۰ ساعت براتون دلنشین و دلچسب بشه و احساس هدر رفتن زمان بهتون دست نده. و در نهایت بیچاره جنس زن ... ششمین شنیداری دریای بینهایت

کتاب جذابیه گوینده هم موثر هست توصیه میکنم

کتاب در عین ادبیات غنی وتفکر فلسفی که انسان را از مقام انسانیت به پرتگاه میکشاند ،قابل توجه بود.ولی بسیار کشدار وتکرار و باز تکراربی دلیل مکرر وقایع به نظر می امد. از گویندگی آقای پیمان قریب پناه بسیار لذت بردم.برایم همواره جای پرسش است که تقلید صدای تمام شخصیتهای داستان همه خود ایشان باشند بسیار حیرت انگیز است.

گویندگی دلنشینی داره ' داستان زندگی دو هوو در یک خانه جدابیت بالایی داره ک تا کامل گوش نکردید بی خیال نخواهید شد

به نظر من کسی که این کتابو بخونه یا افسرده و دل زده میشه یا مرتد ماجرا داستان آقاییه به اسم سید میران سرابی ،همسرش که بیشتر از بیست سال ازش کوچکتره اسمش آهوئه و ۴ تام بچه داره افکار و کارهای سید میران و همسرش اینقده رو اعصاب من بود که بارها اومدم رهاش کنم ،اما بخاطر شخصیت بی نظیر هما ادامه اش دادم ،هما واقعا گل کاشت و کتابو بی نظیر تموم کرد فقط بخاطر اینکه تو نظرها متوجه پایان داستان شدم ادامه اش دادم ،من بودم اسم کتابو میزاشتم ، هما ، دختر بسیار پر دل و جرئت و با سیاست و بی نظیری بود،واقعا دمش گرم اگه زمان برگرده عقب نه این کتابو میخرم نه گوش میدم ،خیلی سرش حرص خوردم خیلی گویندگی کتابم واقعا نقص داشت ،کاش بجای صدای خانم ها از زن استفاده میشد

یکی از بی نظیر ترین رمان های ایرانی است که استاد افغانی آنرا در ٥سال حبس خویش به رشته تحریر در آورده است./ر

توانمندی نویسنده و راوی واقعا عالیه، داستان با ظرافت و مهارت خاصی پرداخته و روایت شده که خیلی لذت‌بخشه و باعث می‌شه خودمون رو تو سال‌های ۱۳۱۳ تا ۱۳۲۰ تصور کنیم و اتفاقات مختلف و عقاید درست و غلط افراد اون زمان رو با جزئیات دقیق و ظریف حس کنیم ‌ با این که بخاطر تلخی زیاد داستان، نصفه رهاش کردم، بخاطر همین موارد بعد از چند ساعت دوباره رفتم سراغش و تمومش کردم

داستان عشق و هوس مردی که همه چیزش را به سرعت باخت به پای زنی شیطان صفت. و زن دیگری که از زندگی تنها زندگی را میخواست. تسلط نویسنده به فرهنگ عامیانه و ضرب المثل بی نظیر بود. حتما این کتاب را بخوانید. نسخه صوتی هم عالیه.

خیلی خوب بود کاش به جای شخصیتهایی چون زنان و بچه ها بجز هما و آهو و سید سرابی، گوینده های حرفه ای تر استفاده میشد.. مثلا صدای مهدی یا خورشید یا صفیه ننه....

وای که چقدر حرص خوردم!

داستان درباره موقعیت زنان در بافت قدیمی و سنتی ایران در دوران قاجار و اوایل دوران پهلوی است. و نویسنده بطور دقیق و موشکافانه معضل چند همسری را به همراه داستانی روان وشیوا به رشته تحریر در آورده است.

بسیار کتاب جذابی بود فقط از فصل دهم حاشیه زیاد داشت. درضمن کلی از دست سکوت آهو خانم حرص خوردم 😇

نمیدونم چرا تو لیست پرفروش ها بود اصلا کتاب خوبی نبود ولی راوی خوب بود ، اولین و اخرین کتابی از نویسنده 😬

کتاب ضمن نثری روان و داستانی گیرا، آینه ای از اوضاع و احوال ایران در اوایل قرن جدید است. تحول شخصیتهای داستان بخوبی پرداخته شده. گوینده داستان هم جزو بهترینها هستند.

واقعا کتاب بسیار زیبا و جذابی هست. داستان پردازی و شخصیت پردازیش عالی هست. و خودت رو میون داستان احساس میکنی. داستانی با فراز و نشیب زیاد. نکته منفیش از نظر من توصیف و تفسیرهای طولانیشه. بعضی جاها خییییلی طولانی و حوصله سر بر میشه. داستانم از ی جایی ب بعد کشش نداره و تو دور تکرار میفته

من این کتابو چن سال پیش خوندم باهاش کلی گریه کردم. بخاطر مظلومیت زنایی که به جنسشون توهین شده هنوز که هنوزه برا اهو ناراحتم.. ولی کتاب و فضای داستان بینهایت شمارو درگیر میکنه...

یک رمان جذاب و بی نظیر .‌صدای راوی بسیار بسیار عالی .

کتاب عالی گوینده عالی‌تر

بنظرمن این کتاب یک مشکل بزرگی که داشت این بود که اسلام رو زیر سوال برد ، و اون این بود که سید میران هی گفت طبق سنت پیامبر میتونم دوتا زن بگیرم ، و این چیزیه که تمام مردان شیعه بخصوص ایرانی ها تنها چیزی که بلد هستند گرفتن زن دوم و عیش و نوش با اون هست و این رو سر پیامبر می‌گذارند، درحالی‌که درنظر نمی‌گیرند که حضرت محمد فرموده اند به شرط رعایت مساوات بین زنان می‌توانند دویا سه زن بگیرند ، و چون این امری محال است پس اینطور معنی میشه که نباید زن بگیرند ، و وقتی سیدمیران میگفت طبق سنت پیامبر میخوام اون زن رو بگیرم ، ولی از روی هوس اون دختر زیبای بیست سال کوچکتر ، از خودش رو گرفت ، در اون لحظه من به همه کسی و همه چیز فحش میدادم ، موضوع داستان رو اصلا دوست نداشتم چرا که آهو خانم زنی بود که در اون زمان روی پای خودش ایستاده بود و نباید اونقدر خودش رو کوچیک کنه و اون مرد هوس باز رو قبول کنه ، با اینکه اون مرد بارها میخواست برگرده و میگفت پشیمان شده ولی اینکار رو نکرد ، و بقولی آهو خانم از یک سوراخ چندین بار گزیده شده بود ، و اون موقع که با اون دخترجوان بهش خیانت کرد و آس و پاس شده بود ، دست از پا دراز تر برگشت و این یک ضعف بزرگ در داستان بود ، چرا که اگر هما دوباره باهمه ی خیانتهاش دوباره برمی‌گشت سید میران دوباره خر میشد و دل آهو رو میشکست و بسمت اون دوان دوان میرفت .

سلام دوستان ،من این کتاب رو تازه گوش دادم وبه نظرم نویسنده خیلی توانمند داستان رو به رشته تحریر درآورده ولی من کلا مخالف خواندن این نوع کتاب ها هستم چون من که یک خانم هستم تا مدتی پس از خواندن کتاب ودر مدت خوانش حالم بد بود ،نویسنده در این کتاب زنها رو مفلوک ومملوک نشون داده و بازیچه مردها, هر دو زن این داستان احساس امنیت و آرامش رو در زندگی با این مرد به اصطلاح مومن نداشتند ،یکی معشوغه ویکی کلفت وار زندگی میکردوهر کدوم هم در پیش خود میدونست که جایگاهش متزلزل وناامنه .واز تمام حرفهایی که مردان قدیمی برای خوار وخفیف کردن زنها استفاده میکردند استفاده کرده ،راستش رو بخواهید انقدر حالم رو بد کرده که کتاب زنهای زیرک رو که قبلا خوانده بودم دوباره شروع به خوندن کردم تا حالم بهتر بشه

دوسش دارم سرگرمم کرد.باهاش ۲روز مسافرت رو. کوتاه کردم

خوانش عالی و داستانی جذاب و واقعی و تاثر برانگیز

به نظرم کتابی است که ذهن را خیلی درگیر نمی کند. روایت یک اتفاق مرسوم در زمان خودش بوده که با جزئیات بیان شده برای سرگرم شدن مناسبه . من خودم عموما در ترافیک های خیلی زیاد در مسیر کارم این کتاب را میشنوم و تقریبا ترافیک را حس نمیکنم گویندگی جذابی ندارد برای ۳ شخصیت اصلی باید صدای مناسب استفاده میشد اصولا تقلید صدای همه شخصیتها از جمله پیر جوان کودک زن و مرد نه تنها با مهارت انجام نشده و خنده دار به نظر می رسد بلکه باعث خستگی شنونده می شود. در کل اگر فرصتهایی هست که خسته اید و می خواهید به هیچ چیز عمیق فکر نکنید این کتاب را بشنوید

لطفا به بی نهایت هم اضافه کنید

سلام احتراما قصد دارم نظرم رو به دو بخش تقسیم کنم. ابتدا بخش فنی داستان که بینظیر بود و من هم آموختم و هم لذت بردم. استفاده بجا از بهترین کلمات و جمله بندی هایی بینظیر. کلمات غیر قابل هضم و پیچیده در ادبیات داستانی آنهم در داستان های خطی کمتر استفاده می شود. یعنی نویسنده ها سعی می کنن برای راحت تر رساندن مفهوم از این کلمات کمتر استفاده کنند ولی آقای افغانی در نهایت ظرافت از این کلمات چنان استفاده می کنند که جای تحسین دارد. پس این کتاب می تواند یکی از بهترین مرجع های آموختن برای نوشتن باشد. و اما بخش دوم که مربوط به روند و محتوای داستان است. جسارتا من هیچوقت از سیاه نمایی داستان های ایرانی لذت نمی برم. نه اینکه این داستان غیر واقعی باشد، نه. بلکه یک کتاب می تواند معرف اصالت و شخصیت یک کشور باشد. خدا را شاکرم که این کتاب به زبان های دیگر ترجمه نشده و اگر شده بدا به حال ما. اینکه تمام دنیا مردی به نام سیدمیران را به عنوان یک شخصیت ایرانی بشناسند قابل تاسف است. من نتوانستم توصیف معرفت را در ایشان درک کنم در حالی که بزرگترین ظلم ها را در حق زن و فرزندانش می کند. او با توجه به تاکید زیاد نویسنده اصلا مرد محترمی نیست. لوطی نیست و این تناقض شخصیت غیر واقعیست. مهربانی های آهو را نیز نسبت به هوویش نفهمیدم. درحالی که گاهی از نفرت نمی توانست ایشان را تحمل کند. زنی ضعیف و افراطی در بخشش ناجوانمردی شوهرش. من می دانم که ایشان چاره ای نداشتند اما دوست داشتن چنین شوهری ممکن نیست. حداقل برای منی که مرد هستم پس قضاوت این قسمت از گفته هایم را بر عهده بانوان می گذارم. و... ضمنا توصیف ساعت ها از آناتومی اندام هما برایم عجیب بود. اینکه فقط نیمی از داستان در ران ها و پستان های این زن جوان می چرخید. حتما تعریف زیبایی در این زن یکی از ارکان داستان بوده ولی اینکه در هر سه صفحه درمیان لنگ و پاچه این زن را بارها و بارها به رخ بکشی جالب نیست. دوست داشتم بیشتر بگویم ولی می دانم تا همینجا هم کلی از داستان را لو داده ام. آقای نویسنده این داستان تاج سر هستند و استاد بنده ولی گفته های من از روی دل است با شرمندگی زیاد. اینها نظر من بود که اگر مقبول نیست پوزش می خواهم.