من کتاب را خریدم. دو بخش اول را گوش کردم. و چند روز حالم بد بود... این کتاب؛ برای من که مثل یک سیلی بود. مثل ناظم یا معلم بداخلاقی که میگوید: تو هیچی نمیشی. فصل اول: قبرستان هنرمندان؛ درباره ی صدهاهزار هنرمند ناشناسی است که به قبرستان ناموفق ها اضافه میشوند. اما ما فقط چند نفر ستاره را می بینیم./ فصل بدن شناگر؛ توضیح میدهد که با شنا کردن، بدن شما زیبا نمیشود. بلکه شناگران حرفه ای، چون بدن زیبایی داشته اند، موفق به بودن در شنای حرفه ای شده اند./ یا اینکه مدلها؛ چون زیبا بوده اند، مدل شده اند. و شما با استفاده از لوازم آرایشی مثل مارک لوازم آرایش آنها زیبا نخواهید شد... شاید اگر انسان و جهان اینقدر غیر قابل تغییر بود، ما هنوز مثل انسان اولیه، بدون امید و بدون تغییر، در غار بودیم... /میشد جمله های کتاب رو بهتر کرد اگر میگفت پشتکار لازم است.با پشتکار میشود...اما نمی گوید...به جبر ذات هر کسی و عدم تغییر آن اصرار دارد. مثلا میگوید آدمهای شاد، کتابهای خوشبختی یا ثروت را نوشته اند.این کتابها برای آدمهای غمگین فایده ای ندارد... تصمیم با خود شما
کاربر ۲۸۱۷۶۶۸
همیشه به ما الگوهایی معرفی کرده اند تا عموم مردم را مثل افرادی کنند که بر اثر تبلیغات و بزرگنمایی های صورت گرفته کنند. اما این کتاب میگوید از زاویه دیگری ببینید. شاید شما دچار خطایی در تفکر شده اید. چقدر از افراد جامعه به دستاوردهای تبلیغاتی که هر روز امید میدهند تا شما مشتری محصولات و نوع تفکر آنها شوید، هستند؟ این امید برای شما نیست بلکه برای فروش محصولات و خدمات آنهاست. امید در زیبایی ظاهری با خرید محصولات آرایشی برای زیباتر شدن ایجاد نمیشود بلکه فرایندی درونی است که در یافتن زیبایی های درونی متجلی میشود. این که این کتاب شما یا دیگران را ناامید میکند دقیقا کار درستی است که میتواند صورت بگیرد. که ما را از مسیر اشتباهی که در حال حرکت هستیم آگاه میکند و به یکباره ما را با ضربه ای متنبه و آگاه میکند. در ابتدا ناامیدی از مسیری که سالها رفته ایم بر ما مستولی میشود.. اما این نقطه دقیقا جایی است که سبب عطف حرکت و با بازگشت میشود. با آرزوی توفیق
Amirhosein Khorvash
ممنون از توضیحاتتون ولی برخلاف بسیاری از کتاب ها که امیدهای واهی میدهند این کتاب ما رو با حقیقت اشنا میکنه و سعی نمیکنه که با امید بی جا به سمتی که شاید در اون موفق نباشیم پیش ببره
مجید عابد
نظر من اینه که این کتاب رو باید همراه با کتاب هنر خوب زیستن مطالعه بفرمایید.
من این کتاب رو بیش از چهار مرتبه شنیدم و در زندگی شخصی به شدت برای من جالب بوده ولی خب مواردی از این کتاب، به خواننده کمک میکنه تا با واقع بین بودن فریب توهمات و سواستفاده هایی که روانشناسی زرد موفقیت، سیاسیون، خبرگزاری ها و افراد دیگه به خورد افراد میدن رو شناسایی کنه.
sfd
کتاب خوبیه
موضوع میتونه کمک کنه بهتون توی زندگی
گویندگی ولی یه مشکلی داره این که گاهی اوقات، ریتم یکنواخت آدم رو اذیت میکنه
کاربر ۲۰۰۴۹۱۷
بنده هم موافقم . طرز بیان و صدای آقای فردوسی پور مناسب کتاب خوانی نیست.
ALiAN TM
بله بنده هم موافق گفته شما هستم
کاربر ۲۲۲۶۳۶۲
صدای اقای فردوسی پور عالیه محتوای کتاب هم عالیه
امین
صدای گرم عادل فردوسی پور عالیه👌👌👌
کاربر ۲۳۹۱۰۷۹
کتاب خوبیه
امیرحسین ضیائی
به طور کلی دید مناسبی نسبت به خطا های شناختی و درک عمیق تری از آن ها را به مخاطب میدهد، و این که واقعا با صدای عادل فردوسی پور خیلی جذاب تر هم شده شنیدن این کتاب.
Mr Ojaghi
این کتاب رو خیلی توصیه میکنم خیلی عالی
باصدای عادل فردوسی پور عزیز هم خیلی عالی شده
Ahmed kurd
کتابی برای رشد و ترقی در زندگی
کاربر ۲۸۱۷۶۶۸
همیشه به ما الگوهایی معرفی کرده اند تا ما عموم مردم. را مثل آنها کنند. اما این کتاب میگوید از زاویه دیگری ببینید. شاید شما دچار خطایی در تفکر شده اید. چقدر از افراد جامعه به دستاوردهای تبلیغاتی که هر روز امید میدهند تا شما مشتری محصولات و نوع تفکر آنها شوید؟ این امید برای شما نیست بلکه برای فروش محصولات و. خدمات آنهاست. امید در زیبایی ظاهری با خرید محصولات آرایشی برای زیباتر شدن ایجاد نمیشود بلکه فرایندی درونی است که در یافتن زیبایی های درونی متجلی میشود. این که این کتاب شما یا دیگران را ناامید میکند دقیقا کار درستی است که میتواند صورت بگیرد. که شما را از مسیر اشتباهی که در حال حرکت هستیم آگاه میکند و به یکباره ما را با ضربه ای متنبه و آگاه میکند. در ابتدا ناامیدی از مسیری که سالها رفته ایم بر ما مستولی میشود.. اما این نقطه دقیقا جایی است که سبب بازگشت، و برگشت میشود. با آرزوی توفیق
کاربر ۸۸۶۶۲۸
کتاب بسیار ارزشمندی هست، این کتاب ۹۹ خطای ذهن رو مطرح میکنه که بعضیهاش شاید براتون واضح باشه اما خیلی هاشون در نهان ذهن هستن و وقتی مطرح میشن کشفشون میکنین. این کتاب برای افزایش فروش، موفقیت در مذاکرات و فهمیدن علت بسیاری از تصمیمها خیلی موثر هست. مثلا خطای ۴۳ میپرسه چرا یک دروازه بان موقع گرفتن پنالتی به سمت راست یا چپ شیرجه میره در حالیکه احتمال خوردن توپ به دروازه در سمت راست، وسط و سمت چپ، به میزان مساوی و ۱/۳ هست. دلیل اون رو خطای عمل مطرح میکنه و میگه آدمها دوست دارند همیشه فعال بنظر برسند، حال چه تلاششون مفید یا حتی بی فایده باشه چون در غیر اینصورت سرزنش می شوند.
نظرات کاربران