نظرات کاربران درباره کتاب صوتی دوشنبه‌هایی که تو را می‌دیدم

کتاب خوبیه. ارزش خوانده شدن و یا شنیده شدن رو داره اما به نظرم متن معرفی کتاب، اجحاف در حق این کتابه. داستان عشق پرشور دختری جوان به یک پیره مرد! آدم رو به یاد تیترهای مجله های زرد می ندازه! به نظرم معرفی کتاب رو باید فردی بنویسه که حداقل یک بار کتاب رو خونده باشد و یا شناخت درستی از کتاب داشته باشد!

جای زخم جنگ هیچ وقت خوب نمیشه مخصوصا برای یک سرباز عاشق.حتی اگه دهه ها و سالهای بسیار زیادی از اون گذشته باشه.داستانی کوتاه و زیبا در مورد جنگ و عشق و زندگی ....که شنیدنش رو نه یکبار که حداقل برای دوبار توصیه میکنم.متنی یکدست و روان که با گویندگی و اجرایی جذاب که زیبایی داستان را دوچندان کرده است.

روایت داستانی قشنگی داشت به خصوص با گویندگی خوب آقای عمرانی. در آخر نیز جملات قصار قشنگی دارد که ارزش چندین بار شنیدن و یادداشت کردن و مرور هر روزه را دارند. با تشکر از طاقچه و راویان خوب این داستان.

کتاب عالی بود. اما خوانش اقای عمرانی بی نظیررررر. واقعا لذت بردم. یکی از بهترین هایی بود که گوش کردم

خیلی لذت بردم .....اینکه چگونه ارتباط بین دو نسل میتوانه عالی باشه، وقتی که بتونیم همدیگه رو درک کنیم....و اینکه همیشه خودمون باشیم و از تنهایی نترسیم، هم فرکانسها همدیگرو پیدا میکنن....به نظرم سن جناب عمرانی باعث گویش زیباتر پدربزرگ بود.

عالی بود

واقعا زیبا بود ازون کتابایی بود که دوست دارم بعدها دوباره بخونمش

کتابی رمانتیک و در عین حال غمگین بود و آموزنده ، مخصوصا روایتگران داستان عالی بودن ، در بعضی از قسمتای کتاب اشک ریختم.

کتابی در مورد عشق و امید و زندگی ، هر چند کتابی عامه پسند است ولی خواندن یا شنیدن آن خالی از لطف نیست ، امیدوارم شما هم لذت ببرید.

روایت عشق پیرمردی به یک دختر جوان؟ 😐 خیر!!!

داستان عشق خالصانه، پاک و بی‌نظیر کلمان و کلارا در قالب پدربزگ و نوه‌ای که با هم جز علاقه‌مندی‌ها و سلایق مشترک، چیز دیگری مانند رابطه خونی یا نسبی و سببی نمی‌یابید، ترجمه‌ای زیبا و ادیبانه و دل‌نشین با راویانی خبره و صداهایی فصیح و دوست‌داشتنی. کتاب در قالب روایت ماجرای عاشقانه کلارا و کلمان و باستین از زبان آنها، زیبایی شنیدنش را فراموش نکردنی ساخته است. به حق هم باید برنده جایزه‌ای ارزشمند باشد. مرگ کلمان اگر چه خواننده را تلخ‌کام می‌گذارد اما حضور باستین برای همراهی کلارای زیبا که مورد تأیید پدربزرگی خوش‌قلب، آراسته و سخاوتمند قرار گرفته است، شادی زندگی را هر دم یادآوری می‌کند که «آی زندگی اگر چه گاهی ادمی را به رنج و رنجه، می‌اندازی، اما دوست داشتنی هستی». شما خواننده گرامی، در اشتراک تجربه‌تان با سایرین بخشنده باشید.

سلام 🌱 رمان ملایم با کشش متوسط بود. روایت آرام یک دختر جوان که همیشه همراهی افراد مسن را دوست داشته و روح قدیمی پسندی داره. یک روز با پیر مردی آشنا می‌شود و پیوند عاطفی دوستانه‌ای بین آنها شکل می‌گیرد که باعث تغییراتی در زندگی هر دویشان می‌شود‌. قسمت هایی اشاره به روایاتی از جنگ جهانی دوم داشت که صحتش طبق کتب و تحقیقات تاریخی کمی مشکوک شمرده می‌شود، اما ضربه‌‌ای که جنگ به خانواده‌های طرفین درگیر می‌زند غیر قابل انکاره و همیشه افرادی هستند که زخم‌های عمیقی از آن در خود حمل می‌کنند. گویندگی ها خوب و جالب بود. 🌱

این کتاب عالی بود با اینکه من زیاد از داستان ها خوشم نمیاد اما اینو دوستش داشتم

خیلی قشنگ بود.بخش آخرش رو باگریه گوش کردم 😢😢

راویان، داستان رو جذاب و شیوا روایت می‌کردند و انتقال احساساتشون عالی بود. داستان طوری پیش می‌ره که گاهی درک وقایع سخت می‌شه اما نویسنده به هدفی که داره به نظر من رسیده و اون نیاز یک انسان به انسان ‌های دیگه در نقش‌هایی خاصه که به طرزی زیبا بیان شده.

داستانی با ریتم آرام که با احساسات انسانی سروکار دارد. تقابل نوجوانی با پیری کشمکش احساسی جالبی در داستان ایجاد کرده و باعث شده شاهد تعلیق خوبی در روایت داستان باشیم. هرچند یه جاهایی ریتم آرام داستان با صدای علی عمرانی میتونه واقعا خسته کننده باشه.

خیلی خیلی خیلی معمولی بود! شخصیتها خوب پرداخته و ترسیم نشده بودند. خیلی از رمان‌های عاشقانه ( اصطلاحا زرد) ای که دوران نوجوانی و از نویسنده های خیلی جوان و بعضا نوجوان داخلی میخوندم، بهتر از این کتاب بودند

فوق العاده لذت بردم از این کتاب خوب. بسیار گیرا بود و من به جرات می تونم بگم گریه کردم در آخر داستان .‌چقدر حرفه ای اجرا شده و خوانش گرها عالی بودند . سپاس از تیم خوب طاقچه برای این کتاب فوق العاده

غیر کلیشه ای و دل نشین

عشق، مرگ، جوانی ، جنگ همه در یک کتاب. کتابی دلنشین 👌

بسیار عالی هم قلم نویسنده و هم ترجمه عالی هست و هم گویندگان بسیار عالی بیان نمودن با تشکر

این کتاب در مورد رابطه دختر جوانی با یک مرد مسن است. اگر دنبال یک کتاب هستید که داستانی بسیار ساده و روان، با ادبیاتی که فقط در خدمت روایت است، با دیدی مثبت به زندگی داستانی لطیف را روایت کند این کتاب مناسب شماست. در مجموع برای روزهای غمگین مثل یک آهنگ روان است. اجرا گویندگان هم بی نظیر

خوب بود ارزش خواندن داشت

کتاب خوبیه،حس خوبی منتقل میکنه و اینکه صدای راویان خیلی تاثیرگذاره.

کتاب قشنگی بود

بسیار لذت بردم از این کتاب صوتی. داستانی لذت بخش از دو نسل که جنگ به هم متصلشون کرده. پایانش هم لذت بخش بود.

هر چقدر از زیبایی این اثر بگم کمه نشان از یک عشق خالص و بی ریا و وفاداری رو نشون میده و چقدر زیبا بود شنیدن این کتاب با صدای اقای عمرانی که بینظیر بودن

من خیلی دوست داشتم داستانو

خوانش کتاب بسیار حرفه ای و دلنشین بود .داستان هم کشش مناسبی داشت ولی در مجموع ریتم کتاب یکنواخت بود

درود بیکران خداوند بر همه..... نسبتا کتاب خوبی بود. شادی و سلامتی و روزی فراوان بدرقه راه زندگیتان 💐🙏🏼

کتاب قشنگی بود با خوانش بسیار عالی

کتاب فوق العاده ای هست پایان داستان من رو به ریه انداخت. بسیار تاثیرگذار هست و به ما نشون میده که زندگی کردن توی لحظات و آدمایی که دوسشون داریم چقدر باارزشه♡ نمایانگر این هست که در مسیر زندگیمون با آدمایی روبرو میشیم که میشن بخش مهمی از زندگیمون قدر لحظات رو بدونیم و امیدوار باشیم🩷🪁

شاهکار ، واقعا خیلی خوب بود ، 👌✨️🙏✨️ گویندگان و اجرا شون هم عالی بود واقعا ✨️🙏👌🌱✨️🙏

بسیار جذاب و عالی بود خوانش و ترجمه خیلی خوب بود من که خیلی لذت بردم

من آخر شب ها موقع خواب و روزها موقع انجام کارهای خونه بهش گوش میدادم. سرگرم‌کننده و لذت‌بخش بود. بخشی از زندگی سه نفره.

پایانش تلخ و شیرین با همه🫠 نویسنده خیلی خوب تونسته یکاری کنه ک بتونین تصویر سازی کنید در کل کتاب سرگرم کننده و خوبیه

از شنیدنش واقعا لذت بردم و صدای گوینده ها عالی بود

داستان رابطه عاطفی یک دختر جوان و یک پیرمرد. دختر جوان پیشخدمت رستوران، پدربزرگ نداشته ش را در مشتری پسر روزهای دوشنبه رستوران پیدا می کند و این رابطه زندگی یکنواخت دختر رامتحول می کند. یک داستان معمولی از سالهای بعد از جنگ بدون هیچ فراز و نشیبی.

بسبار زیبا سرشار از عشق انسانها به همدیگر است.

کتاب خوبی بود

عالی

رمان خوبی بود ، سر پیری معرکه گیری

کتاب لطیفی بود و در مجموع به نظرم ارزش یکبار خواندن داره،ولی به نظرم خیلی دور از دست همچین عشقی

اولین تجربه ام از شنیدن کتاب صوتی بسیار لذت بخش بود، ممنون از تیم اجرای صوتی. کتاب ارزش خواندن و شنیده شدن داره و داستانی آرام و پرکشش رو روایت می کند که دلنشین است. از خواندنش لذت خواهید برد

"دوشنبه‌هایی که تو را می‌دیدم" کتاب "دوشنبه‌هایی که تو را می‌دیدم" داستانی ساده، صمیمی و در عین حال عمیق را روایت می‌کند که به شکلی هنرمندانه مخاطب را با خود همراه می‌سازد. نویسنده در این اثر، رابطه‌ای تأثیرگذار میان دو شخصیت اصلی، کلارا و کلمان، خلق کرده است. این رابطه که ابتدا ساده به نظر می‌رسد، به مرور به پیوندی عاطفی و تأثیرگذار تبدیل می‌شود که خواننده نمی‌تواند از آن دل بکند. خلاصه داستان کلارا، دختر جوانی که در یک رستوران به‌عنوان پیش‌خدمت کار می‌کند، از نبود پدربزرگی در زندگی‌اش احساس کمبود دارد. او در جریان کارش با کلمان، یک پیرمرد مهربان و آرام که مشتری ثابت رستوران است، آشنا می‌شود. کلمان مردی است که گذشته‌ای پرفرازونشیب دارد. او که در جنگ جهانی دوم رزمنده بوده، همسر و فرزندی که هنوز به دنیا نیامده بود را از دست داده است. اما با وجود تمام این سختی‌ها، او تسلیم نشده و زندگی را ادامه داده است. رابطه میان کلارا و کلمان، که در ابتدا بر اساس تعاملات روزمره شکل می‌گیرد، به تدریج عمیق‌تر و احساسی‌تر می‌شود. نویسنده به زیبایی نشان می‌دهد که این دو نفر چگونه خلأهای زندگی یکدیگر را پر می‌کنند: کلارا، پدربزرگ نداشته‌اش را در کلمان می‌یابد و کلمان نیز به واسطه دوستی با این دختر، تلخی گذشته را کمی فراموش می‌کند. نقاط قوت یکی از برجسته‌ترین نقاط قوت این کتاب، سادگی و صداقت روایت آن است. داستان بدون اغراق و با لحنی گرم و انسانی پیش می‌رود. خواننده به راحتی می‌تواند با شخصیت‌ها هم‌ذات‌پنداری کند و احساس کند که در لحظه‌لحظه داستان حضور دارد. ورود شخصیت‌های جدید نیز کاملاً حساب‌شده است. به‌عنوان مثال، پسری که در اواسط داستان معرفی می‌شود، در ابتدا به نظر می‌رسد شخصیتی دردسرساز باشد. اما او نیز به خوبی در دل داستان جای می‌گیرد و حضورش به پیشبرد روایت کمک می‌کند. لحظات احساسی کتاب، چه خنده و چه گریه، به‌شدت واقعی و تأثیرگذار هستند. خاطرات کلمان از جنگ، و نحوه کنار آمدنش با فقدان عزیزانش، در عین سادگی بسیار عمیق و تکان‌دهنده است. نویسنده توانسته بدون کلیشه و شعارزدگی، این حس را به خواننده منتقل کند که زندگی با وجود تمام سختی‌هایش، همچنان ارزش زیستن دارد. نکات قابل تأمل اگرچه کتاب در مجموع روان و جذاب است، اما شروع داستان ممکن است برای برخی از مخاطبان کمی کند به نظر برسد. در ابتدا، شاید تصور کنید که داستان صرفاً بر محور تعاملات روزمره شخصیت‌ها می‌چرخد. اما اگر کمی صبور باشید، خواهید دید که هر صحنه‌ای به زیبایی در خدمت پیشبرد روایت کلی داستان است. نتیجه‌گیری "دوشنبه‌هایی که تو را می‌دیدم" کتابی است که مخاطب را به سفری احساسی و انسانی می‌برد. این کتاب به ما یادآوری می‌کند که روابط انسانی، حتی اگر ساده و کوتاه باشند، می‌توانند تأثیری عمیق بر زندگی بگذارند. اگر به دنبال داستانی هستید که شما را بخنداند، بگریاند و در نهایت حس خوبی از زندگی به شما بدهد، این کتاب را از دست ندهید. نویسنده با مهارت تمام، قصه‌ای خلق کرده که مخاطب را به فکر وامی‌دارد و قلبش را لمس می‌کند. من کاملا با صدا پیشگی های صداگذاران به داستان وصل شدم و سپاسی بی نهایت از این جمع گویندگان حرفه ای

داستان علاقه کلارا به پیرمردی در کافه ای که کار میکنه که اونو به عنوان پدربزرگی که هیچ وقت نداشته درنظر میگیرن و رابطه نوه و پدربزرگی بینشون شکل میگیره. به نظرم به غیر از قضیه تضاد جبهه جنگی پدربزرگ کلارا و این پیرمرد که نقطه قوت این داستانه، بقیه داستان و مخصوصا عشق بین کلارا و نامزدش به خوبی پرداخته نشده. ارزش خوندن رو داره در کل. گروه گویندگی هم که خیلی عالی بودن.

بسیار عالی

داستان شیرینی بود

کتاب را به صورت صوتی گوش دادم. پر کشش و جذاب بود. آثار جنگ‌ها تا سالهای سال باقی می‌ماند، حتی اگر خود ما در آن جنگ حضور نداشته باشیم.

بسیار عالی . ترجمه روان، خوانش حرفه ای! داستانی قدیمی با روایتی نو.