نظرات کاربران درباره کتاب صوتی دختر کشیش

سردرگمی در سال 1935 کتاب «دختر کشیش» نوشته جرج اورول در شهر لندن منتشر شد. کتابی که با معروف‌ترین کتاب‌های او (مزرعه حیوانات، 1984) سبک و سیاق و زاویه دید متفاوتی داشت. اورول در کتاب «دختر کشیش» به روایت زندگی «دوروتی» می‌پردازد که در محیطی خشک یعنی خانه پدری (کشیش) زندگی می‌کند و از کودکی تحت تعالیم سخت و تحجرگرانه پدرش بزرگ شده است. وضعت سختی که دروتی به آن دچار شده باعث فراموشی او شد و ... بسیاری از منتقدان این اثر را نماینده مسیحت پیش پاافتاده و خشکی می‌دانند که سردگمی را در پیروان خود ایجاد می‌کند. پیام اورول در این رمان متفاوت است و بارها از زبان شخصیت‌های این داستان دین و اصولش را به نقد و چالش می‌کشد و سوالاتی چون آیا ایمان داشتن اشتباه است؟، آیا درودتی واقعا با ایمان بود؟ و ... را در ذهن مخاطب خود ایجاد می‌کند. برشی از کتاب «خدای من! آخه تو از معنی زندگی چه می‌خوای؟ وقتی که من غذا می‌خورم این کار را برای رضای خدا انجام نمی‌دهم، من این کار را می‌کنم چون از انجام آن لذت می‌برم. دنیا پر از چیزهای جالب و سرگرم کننده است، کتاب‌ها، شراب، تابلوها، سفر کردن، دوستان و همه‌ی چیزهای دیگر. من در همه‌ی این چیزها اصلا به دنبال معنی نیستم؛ برای اینکه نمی‌خواهم زندگی را اینجوری ببینم. چرا زندگی را همان‌طور که هست نمی‌پذیری؟ - اما ... او ادامه نداد؛ زیرا متوجه شد که بیهوده تلاش می‌کند تا مقصود خود را به او بفهماند. آقای واربوتون کاملا از ...» جورج اورول نجیب‌زاده‌ای ثروتمند اریک آرتور بلر ملقب به جرج اورول، داستان نویس، روزنامه‌نگار، منتقد و شاعر انگلیسی در سال 1903 در شهر موتیهاری در راج بریتانیا به دنیا آمد. پدربزرگ وی یک نجیب‌زاد­ه‌­ی ثروتمند و پدرش یک روحانی بود. بلر خانواده‌­ی خود را براساس طبقه اجتماعی و بدون توجه به موقعیت موروثی توصیف می‌کند. اورول پیش از شروع جنگ جهانی به همراه خانواده‌اش به شیپ لیک نقل مکان کرد. وی زندگی پر فراز و نشیبی را پشت سرگذاشت. در سال 1920 به خدمت پلیس سلطنتی هند در برمه -که در آن زمان استانی در هند بریتانیا بود- در­آمد. در سال 1930 برای مبارزه با فاشیست ژنرال فرانکو به اسپانیا رفت و در این نبرد مجروح شد و تا پایان عمر این جراحت با او بود و در آخر نیز همین جراحت جانش را گرفت. جرج اورول کتاب­‌ها و نقدهای ادبی زیادی را منتشر کرده ولی عمده شهرت وی به خاطر تالیف دو کتاب 1984 و مرزعه حیوانات است.

هربار با خوندن کتابهایی ااز این دست واقعا متاثر میشم چراکه افراطی گری در هر دین و مذهبی نتیجه ای جز نابودیِ اون دربرنداره کتاب جذابی بود و گویندگی هم بسیار خوب بود

از اون داستانهایی است که ادم و وا میداره به این فکر که خب ممکنه یه چندشبی هم برای تو سردرگمی و بیخانمانی پیش بیاد و تلنگری است بهت در اوج بی خوابی و وبیجایی و سختی که خب مذهب تندرو چه کمکی الان میتونه بهت بکنه. اینکه ادم در شرایط ثبات و نسبتا راحتی شعار مذهبی بده زندگی سختی نیست به خصوص که دقیقا فکر کنی خودت بهترینی و بهترین فکر و داری چون به مذهب فکر میکنی .اما در شرایط سخت چی؟؟حرفات خریدار داره؟؟

کتاب خوبی بود ولی سطحش نسبت به ۱۹۸۴ و قلعه حیوانات خیلی پایینتر بود البته اپیزود اخرش مونده که گوش نکردم و این به فکرم رسید که دین باید باشه ولی اگر درست اجرا نشه تبدیل به ویرانه میکنه یه شهرو 🌷

چه کار غیرحرفه ای و ناپسندی !! در خلال مطالعه، ناگهان کتاب از آرشیو بی نهایت خارج شد و ادامه خواندن کتاب منوط به خرید !!!

من این کتاب رو چند بار گوش کردم. شخصیت ها به زیبایی توصیف شدند. تضاد فکری که برای دختر کشیش پیش میاد شاید خیلی هامون تجربه کرده باشیم. خیلی ها از اینکه چطور دختر کشیش ناگهان از مکان دیگری سر در میاره ایراد میگیرن. برای منم عجیب بود اما داستان کشش خوبی داشت، توصیفات عالی بودند.

از خوابی سیاه و بدون رویا بیدار شد و همچون کسی که به آرامی در دالانی تاریک و دراز به سمت نور پیش می‌رود مرحله مرحله به اگاهی و هوشیاری رسید. چشمانش هنوز بسته بودند اما نور به تدریج به پشت پلک‌هایش راه‌ یافت و آنها لرزش‌کنان از هم باز شدند. داستان فوق العاده بود،اگرچه در نظر بعضی قابل قیاس با بقیه آثار جورج اورول نیست،اما به هیچ وجه دست کمی از آنها ندارد.با زندگی دوروتی همراه بشید و در مورد اعتقادات مذهبیتون تجدیدنظر کنید.

عالی بود

عالی بود

داستان سفر دختر کشیشی که از ایمان به بی ایمانی رو میاورد بخش پنجم کتاب بسیار عالی هست مسائل اگزیستانسیالیست مانند مرگ و پوچی و بی هدفی زندگی مطرح میشود این کتاب به کسانی پیشنهاد میکنم که با مسائل اگزیستانسیال اشنای دارند و باعث ازار انها نمیشود البته قلعه حیوانات و ۱۹۸۴ را نباید با این کتاب مقایسه کرد

داستان در بعضی فصل‌ها بسیار خسته کننده و غیر قابل انتظار است برای یکبار شنیدن بد نیست اما هیچ شباهتی به سایر کتاب‌های جورج ارول ندارد زیاد توصیه نمیکنم

از دست حافظه اصلا نقطه عطف جالبی در روند داستانی نبود و من مدام تا اخر منتظر برملا شدن اتفاق دیگری بودم. اما انتقاد ها طبیعتا منطقی و جذاب بودند.

توصیه نمیکنم. نویسنده ادم سردرگم با ذهن پریشانیه. داستان در حد رده سنی زیر ۱۵ سال هست.یه چیزی در حد فیلم صدا و سیما خودمون.