نظرات کاربران درباره کتاب صوتی جاذبه میان ما

(خرید نسخه چاپی) خیلی کتابش برام‌ قابل حدس بود و موضوعش بی نهایت تکراری بود دختری که میافته وسط زندگی یه مرد متاهل و میخواد بچه اون مرد رو بزرگ کنه… از حق نگذریم ولی ترجمه کتاب برخلاف سانسور های زیادش خوب بود

یکی از بهترینِ بهترین رمان های عاشقانه ای هست که می تونید گوش بدید! از همون داستان هایی که بهت حس منفی نمیده و میدونی کل داستان سرشار از یه حس خوبه اما به این معنی نیست که داستان یکنواخته ! توی هربخشش پر از سورپرایز ! و تعجب هاست که نویسنده واسه مخاطب اماده کرده و گاها فکرشم نمیکنی مسیر داستان تو رو به کجا میبره و گاهی فقط آرزو میکنی به بخشی که انتظارش داری برسی! قراره حسابی از یه داستان عاشقانه لذت ببرید.🙏🙏🙏 این کتاب کاملا کاملا ارزش خریدن داره! در مورد صدای گویندگان بگم اگر اشتباه نکنم سه نفر گوینده داشت هر سه یکی از یکی عالی تر یعنی درجه یک! موسیقی متن هماهنگ با داستان و بی نظیر! از لحاظ کار صوتی خیلی خوب بوده و ارزش هزینه اش رو داره❤❤❤⚘⚘ ممنون از نشر آموت | آوانامه و طاقچه

داستانی ملایم وآرامش بخش درباره عشق

رستگاری با عشق «جاذبه‌ی میان ما» داستانی‌ست پر کشش و پر احساس درباره‌ی رابطه‌ی میان فرد و خانواده؛ درباره‌ی پیوند با گذشته و یا رهایی و امید به آینده و قدرت رستگاری که با عشق به ارمغان می‌آید. «بریتنی سی‌چری»، نویسنده‌ی جوان آمریکایی، «جاذبه‌ی میان ما» که خود از لحظه تولد عاشق کلمات بود، با تجربه‌ای که از تحصیل در رشته‌ی تئاتر و نویسندگی خلاق کسب کرده بود، داستانی عاشقانه خلق کرده است و مخاطبش را به با تب و تاب این عشق همراه می‌کند؛ با تردیدها، غم‌ها، تنهایی‌ها، بیم‌ها و امیدهای شخصیت‌های داستان همراه می‌شود و پابه‌پای آن‌های تجربه‌های تلخ و شیرین را از سر می‌گذراند. یادگاری‌های مادر «جاذبه‌ی میان ما» با روایت دختری به نام لوسی آغاز می‌شود. او از خواهران بزرگ‌ترش لیریک و ماری می‌گوید که هر کدام دنیای خود را دارند. لیریک، خواهر بزرگ‌تر است، منطقی و تا حدی بی‌عاطفه. او پیش از مرگ مادرش، جعبه‌ی موزیکال کوچکی از او به یادگار گرفته که وسطش دختر بالرینی قرار دارد؛ خود لیریک نیز از کودکی آرزو داشت رقصنده شود، اما به مرور از آرزویش دست کشید. ماری، خواهر دوم است، مهربان و آرام و معصوم. مادر که نگران ذهن بسیار شلوغ ماری بود و فکر می‌کرد مدام فرصت‌های زندگی را از دست می‌دهد، صندلی راک چوبی را به یادگار گذاشت تا برایش یادآوری کوچکی باشد و چند دقیقه‌ای آرام بگیرد و زندگی را لمس کند. خود لوسی اما پر انرژی و سرخوش است و در صحبت‌هایش طنز و شیطنت نهفته است. یادگاری مادر برای او قلبش بود. جواهر ریزی به شکل قلب که از نوجوانی گردنش بود و لوسی افتخار می‌کرد که صاحب آن یادگاری شده است. زخم‌هایی از گذشته لیریک با همسرش «گراهام» که نویسنده‌ای سرشناس است، زندگی منظم و ساده‌ای دارد اما این زندگی از عاطفه و احساس خالیست. گراهام که پدرش نیز نویسنده‌ای شناخته‌شده است، مانند لیریک که او را «جین» خطاب می‌کند شباهت‌های اخلاقی زیادی دارد. او نیز رفتاری خشک دارد، احساساتش را مهار می‌کند و ضربه‌هایی از گذشته به همراه دارد. زندگی لیریک و گراهام را با یک اتفاق به چالش کشیده می‌شود . زندگی منظم و بی‌عاطفه‌ی آن‌ها را دچار چالش و تنش می‌کند و این تازه آغاز ماجراست..🤍❤️😍

خوشم نیومد بسیار قابل پیشبینی سطحی و مثل چیزهایی که توی مجله های زرد چاپ میشه بود

این کتاب مناسب نوجوان هاست و من از گویندگی خانوم راضی نبودم در کل کتاب ضعیفیه چه از نظر داستان چه از نظر گویندگی

رمان برای نوجوانها مناسب بود

متنی روان و زیبا آراسته با روشنایی عشق

ارزش یه بار خوندن رو داره

با ارفاق و بسیار مهربانانه بخواهم نظر بدهم: متوسط، نه بد نه خوب، همیشه در انتخاب کتاب دقت میکنم. این بار انتخابم اشتباه بود. این کتاب برای من نبود. باید اضافه کنم که تعویض مکرر راوی هم نه تنها در ارتباط گرفتن با داستان کمکی نمی‌کرد، بلکه وضع را بدتر هم میکرد، یا حداقل برای من این طور بود. متاسفانه نظرم در دو کلمه این است: کتاب زرد!

خیلی قشنگ و لطیفه

داستان قشنگی بود و فراز و فرودش به حد کفایت بود. گویندگی هم خوب بود، اما باید بگم موسیقی متن کتاب عالی بود.

من کتاب صوتیش رو گوش نکردم ولی خودم خوندمش و عالی بود. خیلی لطیف و جذاب و روان. واقعا شخصیت پردازی خوبی داشت

خوب بود.با گویندگی عالی.کتاب آرامش بخشیه در کل و ارزش یکبار گوش دادن رو داره.

عالیییییییییییییییییی بود