
گرفتن مدرک دکتری در رشتهای دانشگاهی کار توانفرسایی است که تا مدتی پیش ظاهراً به زحمتش میارزید. منزلت اجتماعی بالا، درآمد خوب و شغلی مطمئن در دانشگاه وسوسهکننده بود. اما این روزها سختیهای این دورۀ تحصیلی طولانی باقی مانده است، اما خبری از مزایایش نیست. هرساله لشکری از دکترهای بیکار از دانشگاه فارغالتحصیل میشوند، بدون آنکه چشمانداز اطمینانبخشی جلویشان باشد. شاید باید این دوره را کنار بگذاریم و روشهای دیگری را برای تحصیلات عالی امتحان کنیم.
اکونومیست — در عصرگاه قبل از روز قدیسین ۱۵۱۷، مارتین لوتر اعلامیۀ نودوپنج مادهای خود را بر در کلیسایی در ویتنبرگ آویخت. در آن روزگار، هر تز صرفاً موضعی بود که فردی خواهان بحث و استدلال بر سر آن بود. لوتر راهبی آگوستینی بود که ادعا میکرد مسیحیان نمیتوانند راه ورود به بهشت را با پول بخرند. در روزگار ما، تز دکتری هم یک ایده است و هم نمایانگر دورهای از پژوهش اصیل. نوشتن یک تز هدفی است که صدها هزار دانشجویی که سالانه وارد دورۀ دکتری میشوند بهدنبال آناند.
در بیشتر کشورها، مدرک دکتری یکی از ملزوماتِ اصلی برای اشتغال در دانشگاه است. این مدرک مقدمهای است برای قدمگذاشتن در جهانی از پژوهشهای مستقل. تز دکتری شاهکار فکریِ هر فرد است، ماحصل کار دانشجو در همکاری نزدیک با استاد راهنمایش. پیشنیازهای اخذ مدرک دکتری در کشورها، دانشگاهها و حتی در موضوعات مختلف تفاوتهای زیادی با هم دارد. بعضی از دانشجویان، نخست، دو سال را صرف کار بر روی مدرک یا گواهینامۀ دورۀ فوقلیسانس میکنند. بعضی از آنان حقوقی دریافت میکنند؛ و بعضی دیگر در این راه باید پول هم بدهند. بعضی از دانشجویان دکتری فقط به پژوهش مشغول میشوند، و برخی مکلفاند کلاسها و …