
پسرک بیچاره( poor little boy) اثر نویسنده ایتالیایی «دینو بوتزاتی» در کتابی به همین نام توسط «لیلی گلستان» ترجمه شده است. چالش برانگیزترین نقطه این داستان جمله پایانیاش است؛ «خداحافظ خانم هیتلر!» درست در این نقطه است که مخاطب درمییابد «دولفی» همان «آدولف» و کلارا نیز نام مادر «آدولف هیتلر» مشهور است. تا پیش از این نقطه و قبل از ارجاعی که به آن رنگ و بوی تاریخی میدهد با داستانی مواجه هستیم که قضاوتهای مخاطب را به چالش نمیکشد. دولفی همانطور که مادرش پیشبینی میکند با تمام کاستیها و ضعفهای روحی و جسمی احتمالاً به کارمند دونپایهای تبدیل خواهد شد. در این مرحله دولفی چیزی بیش از یک چهرمان (تیپ) داستانی نیست. دوستانش نیز اینچنین هستند. داستان دولفی با چشمپوشی از جمله پایانی، داستانی است که نمونههایش را بارها دیده و خواندهایم. تصویر دولفی در این داستان رقتانگیز است. دولفی به نحوی روایت شده که حتی ترحم و دلسوزی مخاطب را نیز برنمیانگیزاند؛ زیرا هیچ نقطه مثبتی در زندگی و زیست او وجود ندارد. چه اهمیتی دارد او چه میکند و به کجا خواهد رسید؟ …