فانتزی و دنیاهایش<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

فانتزی و دنیاهایش

مجله همشهری

۸ دقیقه مطالعه

bookmark

هنگامی که انسان در بین تکنولوژی، صنعت، منطق، استدلال و دنیای ماشینی صرف محاصره شد، احساس تنهایی کرد؛ چرا که انسان در ابتدا با اسطوره‌ها زندگی می‌کرد، خورشید و ماه را شخصیت می‌پنداشت، در طبیعت زندگی می‌کرد، شب‌ها چشم‌درچشم ستاره‌های آسمان به خواب می‌رفت و روزها از آب چشمه می‌نوشید.

انسانی که موسیقی زنده روزش، صدای رود بود و شب‌ها با لالایی جیرجیرک‌ها می‌خوابید، اینک در بین هجوم ماشین‌های مختلفی که برای آسایش خود ساخته، در زیر سقف‌هایی در دل شهری ماشینی، آرامش خود را از دست داده است. لذا برای به‌دست‌آوردن آرامش باید باز هم به طبیعت بازمی‌گشت، و این کار دیگر میسر نبود، جز در تخیل خود. در همین‌ زمان بود که داستان‌های فانتزی متولد شد. داستان‌هایی که پا را از واقعیت فراتر می‌گذاشت و جهانی نو برای انسان می‌ساخت. جهانی که خود را مقید به قانون‌های واقعیت نمی‌دانست. شخصیت در این داستان‌ها می‌توانست ماه را از آسمان به زمین آورد، ستاره‌ها را بچه‌های خورشید بنامد، سوار بر ابرها تا دورترین‌های آسمان حرکت کند و بعد با قطره‌های باران در دل دریاها قرار بگیرد و سوار بر ماهی بزرگی در دل آب شنا کند.

تخیل در داستان‌های فانتزی هر غیرممکنی را ممکن می‌سازد و انسان می‌تواند ساعاتی را به دور از زندگی ماشینی به سر ‌برد. داستان‌های فانتزی می‌تواند عمیق‌تر از تصور انسان باشد و در افسانه‌ها، اسطوره‌ها، جادوها، کهن‌الگوها و آرزوهای ناب بشری سیر کند. در داستان‌های فانتزی شخصیت می‌تواند …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شمارهٔ ۱۳۹ مجلهٔ همشهری (فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳) منتشر شده است.