در ستایش عشق شورمندانه به آثار ادبی<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

در ستایش عشق شورمندانه به آثار ادبی

اولین تجربۀ عشق به اثری ادبی مانند اولین عشقی است که در جوانی تجربه می‌کنید، سوزان اما ناکافی

فصلنامه ترجمان علوم انسانی

۱۲ دقیقه مطالعه

bookmark
در ستایش عشق شورمندانه به آثار ادبی

آن‌ها که در کتاب‌‌خواندن شور و لذتی می‌یابند معمولاً اولین‌ باری را به یاد می‌آورند که یک کتاب مثل صاعقه به جانشان خورده است. اولین کتاب‌هایی که عاشقشان می‌شویم معمولاً حس شگفت‌آوری از آشنایی و صمیمیت برایمان ایجاد می‌کنند. احساس می‌کنیم شخصیتِ آن‌ کتاب خودِ ماست، اما جسورتر و زبان‌آورتر، و آنچه بر او می‌گذرد همان چیزهایی است که بر ما گذشته است. بااین‌حال، وقتی بزرگ‌تر می‌شویم، احساسمان به کتاب‌ها هم عوض می‌شود و آن عشق‌های آتشین جایش را به گفت‌وگو و همدمی عمیق می‌دهد.

لیتراری ‌هاب — دوست‌داشتن یک کتاب به چه معناست؟ دقیق‌تر بگویم، دوست‌داشتن اثری ادبی، یک رمان، یک شعر یا نمایشنامه به چه معناست؟ آیا عشق به اثری ادبی تفاوت بارزی با عشق به یک شیء یا، آن‌طور که مارکس یادمان داده است، یک کالا دارد؟ وجه مشترک عشق به اثری ادبی و عشق به آدمی دیگر چیست؟ اصولاً وجه مشترکی هست؟ اگر تدریس ادبیات را شروع کنید و قرار باشد چیزی را که به آن عشق می‌ورزید درس بدهید -کاری که من می‌کنم- قطعاً تا اندازه‌ای می‌دانید عشق به یک اثر ادبی به چه معناست.

اولین تجربۀ عشق به اثری ادبی، مانند اولین تجربۀ عشق شهوی، عموماً در جوانی از راه می‌رسد. نیرومحرکۀ این عشق معمولاً احساس ناگهانی اتصال است. من در این دنیا تنها نیستم! درمی‌یابید اندیشه‌های شما را دیگران نیز داشته‌اند و احساساتشان بیشترِ آنچه خودتان حس کرده‌اید را آینه‌وار منعکس کرده است. چند نفر کتابی مانند ناطور دشت را باز کرده‌اند و پس از چند صفحه، تا اندازه‌ای، اندیشیده‌اند که گویی به‌شکلی عجیب خودشان این کتاب را نوشته‌اند؟

بله، این منم. من هم دقیقاً همین افکار را داشته‌ام، اما واژه‌ای برای بیانشان به ذهنم نمی‌رسید. لانجاینِس، منتقد ادبی رم باستان، از …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

۳like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره ۲۰ فصلنامه ترجمان علوم انسانی (پاییز ۱۴۰۰) منتشر شده است.