امروز پرواز دارم<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

امروز پرواز دارم

مجله مدام

۱۱ دقیقه مطالعه

bookmark

در روایت «امروز پرواز دارم»، جوآن فرانک از منظر متفاوتی به پرواز نگاه می‌کند؛ این فعلی که در جهان پرشتاب امروز به پدیده‌ای روزمره تبدیل شده. منظر متفاوت نویسنده باعث می‌شود پرواز از حالت روزمرگی دربیاید و به یک مسئلۀ اندیشیدنی تبدیل شود. در پروازِ بعد از خواندن این متن، همه چیز را جور دیگری خواهید دید.

امروزه با هواپیما همه ‌جا می‌رویم. به زبان خودمانی، برای‌مان شده مثل رد شدن از خیابان.

با اینکه هواپیماها بدترین آلاینده‌های زمین هستند اما باز هم همۀ ما از آن‌ها استفاده می‌کنیم. همه، یعنی هر کسی که می‌تواند از پس هزینه‌اش بربیاید. من اصلاً این تناقض را نمی‌فهمم، اما مثل همۀ مردم، چند ‌بار در سال برای سفر‌های کوتاه و طولانی این‌ کار را می‌کنم. واکنش مردم به این کارم چیزی جز تأیید و تحسین نیست. انگار طبق یک تفاهم‌‌نامۀ نانوشتۀ مسکوت، کسی درست‌و‌حسابی به این موضوع فکر نمی‌کند. اگر می‌خواستم درباره‌اش تجدیدنظری بکنم، می‌گفتم پیش کشیدن بحث سرخوشانۀ خیانت به محیط‌زیست، علاقۀ کسی را جلب نمی‌کند.

در حلقۀ دوستان من کسی خوشمزگی نمی‌کند که ای ‌کاش با کشتی اقیانوس‌پیما یا با قطار سفر می‌کردم تا به موجودات کرۀ زمین صدمه نزنم. هرچند شاید اقیانوس‌پیماها و قطارها نه‌تنها به سلامت این سیاره کمکی نمی‌کنند، بلکه برخلاف انتظار، هزینۀ بالایی را هم رقم می‌زنند.

خب چه می‌شود کرد. در همۀ رسانه‌ها از موضوع پرواز به‌عنوان مزیت و عامل لذت و خوشی و هیجان یاد می‌شود. یک‌جور نماد شیک و به‌روز بودن که نشانۀ لاینفک روحیه‌ای منعطف محسوب می‌شود. («پدر و مادر من هنوزم خیلی خفنن؛ همه جا با هواپیما میرن!»)

هیچ‌ وقت یک شرکت هواپیمایی برای اینکه مخاطبش را به فکر وادارد، چنین چیزی به تبلیغاتش ضمیمه نمی‌کند: اوه بله، ما …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره دوم، زیر مجموعه واقعیت، مجله مدام منتشر شده است.