تاریخ‌فلسفه‌ای که اسم دکارت و کانت در نمایه‌اش هم پیدا نمی‌شود<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

تاریخ‌فلسفه‌ای که اسم دکارت و کانت در نمایه‌اش هم پیدا نمی‌شود

کتاب تازۀ ریموند گوس روایت عجیبی از کل تاریخ اندیشه بیان می‌کند، روایتی که دل خوشی از فلسفه ندارد

فصلنامه ترجمان علوم انسانی

۵ دقیقه مطالعه

bookmark
تاریخ‌فلسفه‌ای که اسم دکارت و کانت در نمایه‌اش هم پیدا نمی‌شود

اگر کسی بخواهد تاریخ‌فلسفۀ کوتاهی بنویسد، لابد فصل‌های دکارت و کانت مهم‌ترین بخش‌های کتاب او خواهد بود. اما ریموند گوس تاریخ‌فلسفه‌ای نوشته که اسم امثال دکارت و کانت حتی در نمایۀ کتابش هم پیدا نمی‌شود. او ایام جوانی‌اش در پرینستون همکار رورتی بوده، اما بعدتر به جرم سطحی‌نگریِ رورتی خیلی جسورانه با او قطع رابطه کرده. او می‌گوید «دیگر خونی در رگ‌های فلسفه جریان ندارد»، اما کتاب خودش می‌تواند نشانه‌ای از حیات فلسفه باشد.

تی.ال.اس — در دهۀ ۱۹۷۰، ریموند گوس همکار جوان ریچارد رورتی در گروه قدرتمند فلسفۀ دانشگاه پرینستون بود. آن‌ها، از چند جهت، تفاوت بسیار داشتند: رورتی یک نیویورکی طبقۀ متوسط بود با استعدادی برای تعمیم بی‌محابا، حال آنکه گوس شاعرمحققی مشکل‌پسند از طبقۀ کارگر پنسیلوانیا بود. به‌رغم این تفاوت، هر دو در دلسپردگی‌شان به سیاست‌های چپ‌گرا اشتراک ‌نظر داشتند و هر دو با نگرش جریان غالب به فلسفه، به‌مثابۀ رشته‌ای یکپارچه که شاهانه به‌جانب شناخت مطلق پیش می‌رود، مخالف بودند. برای مدتی، رورتی و گوس به‌عنوان «بچه‌تخس‌های پرینستون» به هم گره خوردند.

سردمداران مجامع فلسفیْ کسانی همچون رورتی و گوس را با لقب «نسبی‌گرا» نکوهش می‌کردند، گرایشی که مصمم به فروریزاندن تمایز مقدس میان صدق و کذب است. اما آنان با اشاره به این نکته به دفاع از خود برآمدند که حتی اگر …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره ۹ فصلنامه علوم انسانی ترجمان (زمستان ۱۳۹۷) منتشر شده است.