
آیا برای حل مشکل ترافیک از دست یک زیستشناس کاری برمیآید؟ یک ریاضیدان میتواند پیشنهادی برای کاهش مصرف سیگار داشته باشد؟ اگر معتقد به شایستهسالاری باشید، احتمالاً خواهید گفت «نهچندان». اما واقعیت این است که مسائل جوامع امروزی چنان پیچیده و چندوجهیاند که هیچ کس نمیتواند آنها را بهتنهایی حلوفصل کند. ما نیاز به تیمهایی با تخصصهای متنوع و چهبسا «غیرمرتبط» داریم تا بتوانیم مسائل را از منظرهایی پیشبینینشده بنگریم.
ایان — وقتی دانشجوی تحصیلات تکمیلی ریاضی در دانشگاه ویسکانسین-مدیسون بودم، در یکی از کلاسهای منطق دیوید گریفیت شرکت کردم. کلاس مفرّحی بود. برخورد گریفیت با مسئلهها شوخ و شنگ و باز بود. حدود یک دهه بعد، در همایشی دربارۀ الگوهای ترافیکی، به او برخوردم که بسیار خوشوقت شدم. در ارائهای دربارۀ الگوهای رایانشی گرههای ترافیکی، دستش را بالا بُرد. برایم سؤال بود گریفیت، این منطقدان ریاضی، چه حرفی دربارۀ گرههای ترافیکی دارد. ناامیدم نکرد. بدون اینکه ذرهای هیجان در صدایش باشد، گفت: «اگر میخواهید یک گره ترافیکی را مدلسازی کنید، باید فقط غیرخودروها را رصد کنید».
واکنش جمعْ تابع همان الگوی آشنا بود. کسی ایدهای غیرمنتظره را مطرح کرده است که، پس از طرح آن، بدیهی به نظر میآید: سکوتی در تحیر که جای خود را به سر تکاندادنهای تحسینآمیز و لبخندهای حاضرین در اتاق میدهد. لازم نبود حرف دیگری زده شود.
نکتهای که گریفیت دیده بود بسیار هوشمندانه بود. در یک گره ترافیکی، خودروها اکثر فضاهای جاده را پر میکنند. مدلسازی هر خودرو حافظۀ زیادی نیاز دارد. رصدکردن فضاهای خالی حافظۀ کمتری میخواهد، یعنی تقریباً هیچ. بهعلاوه، دینامیک غیرخودروها شاید سادهتر …