کتاب رازهای رهبری موفق

کتاب رازهای رهبری موفق اثری از مایکل هیث با ترجمه علی احمدی بافنده است. این کتاب از شما یک رهبر قوی و کاردان می‌سازد که از تمام بحران‌ها و چالش‌ها سربلند بیرون می‌آید.

درباره کتاب رازهای رهبری موفق

رهبری با ریاست کردن فرق دارد. رهبر در قلب تیمش حضور دارد و با اعضای سازمان همراه است. می‌تواند انگیزه بدهد، مدیریت کند و بحران‌ها را به فرصت‌هایی برای یادگیری و پیشرفت بدل کند. این در صورتی است که رئیس عموما تنها به فکر منافع شخصی خودش است و احتمالا نتوانسته است چنین رابطه‌ای هم با کارمندانش بسازد.

مایکل هیث در کتاب رازهای رهبری موفق به شما کمک می‌کند تا به یک رهبر نمونه تبدیل شوید. هدف این کتاب این است که شما بیاموزید چگونه روش رهبری منحصر به فرد خود را توسعه دهید. بتوانید برای سازمان خود اهداف استراتژیک تدارک ببینید. یاد بگیرید که به تیم‌ها انگیزه ببخشید و کارشان را مدیریت کنید. فرهنگی مبتنی بر نتایج و مسئولیت‌ها به وجود آورید که در آن هرکسی مسئولیت کار خودش را قبول کند و در نهایت، بتوانید با موفقیت از بحران‌ها عبور کنید و هر چالشی را به فرصتی برای رشد تبدیل کنید.

کتاب رازهای رهبری موفق را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

کتاب رازهای رهبری موفق اثری کاربردی برای شما است اگر کار مدیریت یک تیم یا رهبری یک سازمان را بر عهده دارید.

بخشی از کتاب رازهای رهبری موفق

آیا رهبری متفاوت از مدیریت است؟ من معتقدم که چنین تفاوتی وجود دارد. یک شرکت، رهبری منصوب می‌کند تا به واسطه او بتواند آرمان‌های خود را تحقق بخشد. این فصل با تبیین چنین آرزوها و توقعاتی شروع می‌شود.

سپس طیفی از رفتارهایی را بررسی می‌کنیم که برای یک رهبر لازم است: گاهی باید دستور داد؛ در موقعیت دیگر، فروتنی صادقانه‌ای پیشه کند؛ همچنین، در صورت لزوم بتواند رویکرد درستی برای بازگرداندن تیم به اثربخشی سابق آن در پیش گرفت.

۲-۱- انتزاعات را عینی و ملموس کنید

تئوری‌های رهبری را می‌توان در همه جا از جمله اینترنت، کتاب‌ها، تلویزیون و ... یافت. اما اجازه دهید برای لحظه‌ای تئوری‌های کارشناسان را نادیده بگیریم و به اصول مراجعه کنیم. آنچه شرکت از شما می‌خواهد را در نظر بگیرید. با وجود این، آن‌ها مسئول پرداخت حقوق شما هستند. شرکت‌ها از رهبران خود توقعاتی دارند، من اعتقاد دارم چنین انتظارات و توقعاتی را می‌توان در موارد زیر گنجاند:

۱. دیدگاه آینده‌محور داشته باشید و پیش‌بینی کنید که آینده چگونه به‌نظر خواهد رسید؟ آیا می‌توانید تصور خود را با صدای بلند برای دیگران توصیف کنید؟ چه چالش‌هایی در این آینده وجود خواهد داشت؟

۲. تعیین کنید که چگونه تیم یا اداره شما باید خود را در مواجهه با این آینده مهیا و مجهز کند. ملزومات و نیازهای آتی چه خواهند بود؟ به چه منابعی نیاز خواهد بود؟ به چه چیزهایی نیاز ندارید؟ یا چه نیازهایی نخواهید داشت؟

۳. این آینده انتزاعی را به واقعیت تبدیل کنید و آن را به صورت نتایج، چالش‌ها و وظایف توصیف کنید. نقاط عطف و مراحل برجسته و حیاتی مسیر سفر بلندمدت خود را فراهم کنید.

«ما باید تغییری پیدا کنیم که در رؤیا و ذهن خود داریم.»

۴. این آینده و مسیر آن را برای تیم خود توصیف کنید. به طور مفصل موفقیت مورد انتظار و معهود آینده و فلسفه آن را به اشتراک بگذارید و امکان آگاهی اعضای تیم یا سازمان‌تان را از آن فراهم کنید. به آن‌ها مسیر سفر و نقاط مهم آن را نشان دهید و تجسم آن را برای‌شان آسان سازید. اطلاعات و نظرات آن‌ها را راجع به این آینده موعود به‌دست آورید.

۵. به تیم خود برای تحقق این آیندهٔ مطلوب انگیزه دهید. قلب‌ها و ذهن‌ها را برای تلاش در جهت این مقصد به‌عنوان مسیر مقدر تیم، قانع کنید. اعضای تیم باید نه تنها به لحاظ فکری بلکه به‌طور عاطفی و احساسی متعهد شوند.

۶. با اقدامات واقعی و ملموس موافقت کنید. اهداف کلی را به اهداف عینی‌تر و قابل‌اندازه‌گیری تبدیل کنید. تیم باید مسئولیت این سفر را بین همه اعضای خود تقسیم و همه را در آن سهیم نماید. اکنون تیم نقشه‌ای دارد و زمان حرکت به سوی هدف و اجرای این نقشه است.

۷. اطمینان حاصل کنید که افراد در مسیر درست قرار گرفتند. شما باید تضمین کنید که تلاش‌های همه افراد در مسیر درست به‌کار گرفته می‌شوند. شما جلوتر یا عقب‌تر حرکت نمی‌کنید؛ همه باید با هم در این کاروان حرکت کنند.

۸. همان‌طور که همه تیم در این مسیر طولانی در حرکتند، سفر و مسیر آن را ارزیابی کنید. پاسخ‌های مستدل و واقع‌گرایانه‌ای برای پرسش‌های زیر پیدا کنید: آیا همه چیز به خوبی پیش می‌رود؟ آیا چیزی را فراموش کرده‌ایم؟ آیا لازم است در نقشهٔ خود سازگاری ایجاد کنیم یا آن را اصلاح نماییم؟ آیا مطمئن هستیم که هنوز در مسیر درست حرکت می‌کنیم؟

رهبر باید مطمئن باشد تیم برای مواجهه با آینده چالش‌برانگیزی که ترسیم نموده، کاملاً آماده خواهد بود و تدارکات لازم را پیش‌بینی کرده باشد. اعتماد به نفس آن‌ها تقویت می‌شود و اراده آن‌ها مستحکم می‌گردد و از طریق توسعه و آموزش به مهارت‌های جدیدی تجهیز می‌شوند.

«شما باید آینده را پیش‌بینی کنید و تیم‌تان را برای مواجهه با آن آماده کنید».