
کتاب همسر دزد دریایی
معرفی کتاب همسر دزد دریایی
کتاب همسر دزد دریایی کتابی عاشقانه و هیجان انگیز نوشته لینل ملارک است. این کتاب ماجراهای دریای متلاطم، سفر دریایی و زندگی دختری نجیبزاده که بار دیگر بر خلاف میلش مجبور به سفری دریایی میان دستهای دزدان دریایی خشن شده را به تصویر میکشد. کتاب همسر دزد دریایی با ترجمه سروناز فرهنگفر منتشر شده است.
درباره کتاب همسر دزد دریایی
لینل کلارک این رمان را با خاطراتی دو طرفه از زبان ملوانی ساده و زنی نجیبزاده که در زندگی زناشوییاش با مشکلات زیادی روبرو شده بیان میکند. این دو در یک سفر دریایی با هم روبرو میشوند، سفری که قرار بود چند ماه بیشتر طول نکشد، اما دریا قابل پیش بینی نیست و کشتی آنها دچار طوفان میشود و اتفاقت غیر منتظرهای پیش میآید.
در بخش بعدی که میان خاطرات آنها بیان میشود کلارک عشقی ناممکن و پر خطر را میان دزد دریایی جوانی به نام روبرتو که به عنوان مجرمی بیرحم و خشن شناخته میشود با دختری زیبا و سرکش به نام روزالی را به تصویر میکشد. روزالی دختری مغرور و مستقل است که از زمان خود جلوتر فکر میکند و به هیچ وجه قبول ندارد نقش یک زن تنها ازدواج کردن و به دنیا آوردن فرزند است. اما روبرتو قصد کوتاه آمدن ندارد، وقتی روزالی را از خانه پدریاش میرباید و در کشتی به عنوان خون بهایی برای آزادی برادرش به جزیره خطرناکی که مقر دزدان دریایی است میبرد راه برگشتی برای این عشق ناممکن نمیماند، مگر یک معجزه.
اما آیا چنین عشقی میان یک نجیبزاده و دزد دریایی ممکن است؟ آیا روزالی هم بعد از اتفاقات تلخی که برایش روی داده همین احساس را نسبت به روبرتو دارد یا در صدد انتقام از اوست؟ آیا روبرتو میتواند در این سفر دریایی چهار ماهه روزالی را از چشمان هوسران سایر ملوانان در امان نگه دارد؟
خواندن کتاب همسر دزد دریایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
تمام کسانی که به ماجراجوییهای زندگی روی دریا علاقه دارند به ویژه زندگی یک دزد دریایی که برای اغلب ما دور از تصور است، میتوانند از خواندن این رمان عاشقانه لذت ببرند.
درباره لینل کلارک
لینِل کلارک یک نویسنده اهل آفریقای جنوبی است که کشور، مردم و تاریخ غنیاش را دوست دارد. او نویسندگی را در سال ۲۰۱۰ به دنبال گوشه گیری و از دست دادن شغل پیشینش آغاز کرد. عشقش به خواندن او را برانگیخت تا داستانهای خودش را که برگرفته از تجربیاتش از زندگی و درسهایی که از آن آموخته، بودند را بنویسد. قهرمان رمانهای کلارک زنانی قوی و مستقل هستند که از زمانه فکری خود جلوتر حرکت میکنند.
بخشهایی از کتاب همسر دزد دریایی
تا حالا مردی به این درشتی ندیده بودم. بدن آفتاب سوخته و محکمش بلوز کتانش را میکشد، قدش از تمام افراد داخل قایق حتی از فارو هم بلندتر است. اما او نسبت به روزالی مهربان و فروتن بود. زمان آشنایی شاید کمی محتاط بود با لبخند مختصری که از حرف های پیوسته روزالی روی صورت خوشتیپش نقش میبست. او با بقیه متفاوت است.
من چندبار آرزوی همسر و فرزندی از خودم را کردهام؟ همانند این مرد. بعد از نوزده سال زندگی روی کشتی این آرزو اکنون رؤیایی بیش نیست، اما دختر کوچک امروز کاری کرد. او تمنای عمیق من برای داشتن خانواده را لمس کرد. شاید حتی قطعهای زمین که بتوانم بازنشستگیام را در آنجا بگذرانم. یک رؤیای ناممکن برای ملوانی که زمخت شده است.
آیا جسارتش را دارم که دنبال این رؤیا باشم؟
وقتی برگشت روبرتو پشت سرش ایستاده بود. او حالا از هر زمان دیگری که یکدیگر را دیده بودند به او نزدیکتر بود، بالای سرش بود و نگاه تهدیدآمیزش در صورتش کاملاً آشکار بود. جای زخمی که از چشم چپش تا دهانش ادامه داشت، او را درنده نشان میداد.
"مطلع شدهام که شما برای غذا به من ملحق نخواهید شد، دوشیزه. میتوانم بپرسم چرا نه؟" صدایش سرد بود و چشمانش داخل کابین را بررسی میکرد.
"من با شما غذا نخواهم خورد، دزد دریایی." سرکشی در صدای سرد روزالی نیز مشخص بود. "نمیخوام بیشتر از این درباره این موضوع بحث کنم. لطفاً از اتاق من بیرون بروید." رویش را از او برگرداند و از پنجره کوچک به دریای آزاد نگریست و به شانه کردن موهایش ادامه داد. روزالی نگاه خوشحال او را بعد از جدی شدن قیافهاش در حال صحبت ندید "دوشیزه، مهم نیست شما چه میخواهید. شما سر میز من خواهید نشست و این قطعی است!"
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۳ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۳ صفحه