کتاب گزارش ۲۰۲

کتاب گزارش ۲۰۲ داستانی از یدالله گلی‌پور است که در انتشارات شهبازی به چاپ رسیده است. داستان‌هایی که در تلاشند تا از نگاهی دیگر به زندگی انسانی نگاه کنند و به نقد برخی رفتارهای انسانی بپردازند. 

درباره کتاب گزارش ۲۰۲

کتاب گزارش ۲۰۲ داستان جالبی از یدالله گلی‌پور است. نویسنده در تلاش بوده تا داستانی با فضای تخیلی بنویسد تا به این وسیله، با نگاهی دیگر و در قالبی خارج از قالب معمول انسانی، به نقد رفتارهای انسانی بپردازد. 

در این داستان با موجوداتی آشنا می‌شویم که برای اولین انسان‌ها را کشف کرده‌اند. جالب است که نظر موجودات دیگر را درباره انسان‌ها، ظاهر انسانی و حتی رفتارهایی که انسان‌ها از خود بروز می‌دهند، بدانیم و برخی رفتارهایی را که به نظر می‌رسد چندان جالب نیست، در خود اصلاح کنیم.

کتاب گزارش ۲۰۲ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر از خواندن داستان‌های کوتاه ایرانی لذت می‌برید، خواندن کتاب گزارش ۲۰۲ را به شما پیشنهاد می‌کنیم.  

بخشی از کتاب گزارش ۲۰۲

از محل زندگی من تا تالار اصلی راه طولانیای نیست برای همین تصمیم گرفتم کمی زودتر راه افتاده و پیاده به اونجا بروم. آناتومی بدن ما بسیار شبیه بدن شماست و ما هم روی دو پا راه میرویم؛ کمی بدنمان از شما کشیده‌تر و لاغرتر است ولی به غیر از توده ماهیچه، هیچ بافت چربی‌ای نداریم و بر خالف عقاید شما رنگ پوستمان هم سبز نیست و در اصل پوست ما خاکستری روشن و چشم‌هایمان آن طوری که شما در فیلم‌ها به نمایش می‌گذارید، درشت و بزرگ نیست. و البته مثل شما انسانها بینی و گوشمان خارج از بدن قرار ندارد. وقتی برای اولین بار چهره یک انسان را از نزدیک دیدم خیلی تعجب کردم و حس چندش آمیزی به من دست داد و درک آن برایم سخت بود که چطور تا این حد زشت هستید و اصلا چرا باید گوش‌هایتان مثل یک زائده حلزونی شکل از دو طرف صورت واز داخل سرتان بیرون آمده باشد؟ بعدا وقتی بیشتر با موجودات سیاره شما آشنا شدم فهمیدم که اکثر موجودات سیاره مثل شما هستند و مسئله بعدی‌ای که توجه من را به خود جلب کرد آن رشته‌هایی بود که از سرو بدنتان به رنگهای مختلف رشد کرده بود؛ انگار روی بدن خود چیزی کاشته‌اید. 

بعد از چند دقیقه پیاده روی به ساختمان مرکزی رسیدم و خودم را به تالار رساندم. اولین نفر بودم که در تالار حاضر شدم؛ منتظر ماندم تا بقیه هم خودشان را برسانند. کمی مضطرب بودم ولی اشتیاق زیادی داشتم تا نتیجه تحقیقاتم را به شماره ۱ و ۴ ارائه کنم. البته کمی نگران بد بینی‌های شماره ۴ بودم. او خیلی سخت اعتماد می‌کند و راجب هر چیز جدیدی جبهه گیری می‌کند. راس ساعت ۱۰:۳۰ شماره ۱ و ۴ وارد تالار شدند و همگی پشت یک میز مربعی که همیشه جلساتمان را پشت آن برگزار میکنیم، نشستیم. 

آنها بی صبرانه منتظر بودند تا بالاخره من بعد از صرف مقدار زیادی منابع و زمان، گزارش ۲۰۲ را برایشان ارائه کنم. _ دوستان من آماده‌ام، آماده‌ام تا نتایج تلاش‌های بی وقفه خودم را درباره سیاره ۲۰۲ و تمدن ساکن در آن برای شما شرح دهم. فقط قبل از آن هشدار می‌دهم آمادگی شنیدن چیزهایی را داشته باشید که هرگز نه به چشم خود دیده‌اید و نه قبل تر، از آن چیزی شنیده‌اید.