کتاب دختر کوچولو و آرزوهایش

کتاب دختر کوچولو و آرزوهایش نوشته سمیه زمردی‌راد و با تصویرگری امید خلیفی داستانی لطیف و خواندنی درباره‌ی خیال‌پردازی‌های یک دختر کوچولو است. 

درباره‌ی کتاب دختر کوچولو و آرزوهایش

کتاب دختر کوچولو و آرزوهایش یک داستان خیلی لطیف و زیبا درباره‌ی دختر کوچولویی است که در خیالات زیبا و کودکانه‌اش غرق می‌شود. او به ابرها نگاه می‌کند و پیش خودش فکر می‌کند چقدر خوب می‌شد اگر می‌توانست روی ابرها قدم بزند و بپرد و بازی کند. یعنی آروزهای او به واقعیت می‌پیوندند؟ 

کتاب دختر کوچولو و آرزوهایش داستان دوزبانه است. متن ساده و روانی که به تقویت زبان انگلیسی کودکتان هم کمک می‌کند.  

کتاب دختر کوچولو و آرزوهایش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

اگر دوست دارید فرزندتان از طریق یک داستان زبان انگلیسی‌اش را تقویت کند کتاب دختر کوچولو و آرزوهایش را به او هدیه بدهید. 

بخشی از کتاب دختر کوچولو و آرزوهایش

دختر کوچولو پشت پنجره نشسته بود و به ابرهای سفیدی نگاه می کرد که مثل تشک‌های پنبه‌ای خانۀ مادربزرگ، سرتاسر آبی آسمان را پر کرده بودند. با خودش فکر کرد: «حتماً باید خیلی نرم و لطیف باشند. حتماً باید خیلی خوشبو باشند. شاید هم مثل پشمک‌های توی شهربازی خوشمزه‌اند. چقدر دویدن و پریدن روی ابرها کیف دارد!»

A little girl was sitting behind the window, looking up to the white clouds that covered the blue sky. The clouds reminded her of the cotton mattress at her grandmother’s house.

She thought to herself that the clouds must be very gentle and soft. They must smell very nice or maybe very tasty like the cotton candy at the fair. It would be so much fun to run and jump on the clouds.