کتاب سنی سویوروم

کتاب سنی سویوروم نوشته عاطفه جانقلی‌زاده هلق است. این کتاب ماجرای دختری به‌نام صدف است که با پدر و مادرش زندگی می‌کرد و نزدیک هجده سال خارج از ایران بوده. این کتاب روایت جذابی است از زندگی دختری که با ایران روبه‌رو می‌شود.

ادبیات زبان تجربه‌های تازه است این امکان را می‌دهد که با تجربه‌ای تازه آشنا شود و چیزی را تجربه کند که پیش از این امکانش را نداشته است.

خواندن کتاب سنی سویوروم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب سنی سویوروم

آیدا و آرمان بعد از اتمام صحبت ایمان جلو آمدند وهر دو سلام کردند و بهم دست دادند. سپس عمه گفت: دیرشد، باید سریع به خانه برویم که الان همه صدای غرغرشون در می‌آید. با این حرف عمه، همه از سالن فرودگاه خارج و سوار ماشین شدیم. عمه دائم حرف می‌زد و من هم به اجبار گوش می‌دادم. حسابی کلافه شده بودم و سرم درد گرفته بود. می‌خواستم به عمه بگویم سرم درد می‌کند. بلکه دیگر صحبت نکند که یکدفعه ماشین متوقف شد و عمه گفت: رسیدیم...

با دلهره به اطرافم نگاه کردم. در بزرگی گشوده شد و ماشین وارد باغ شد. وقتی وارد باغ شدم ایمان به من نگاه کرد وگفت: صدف خانم به خانه خودتان خوش آمدید و سپس ازماشین پیاده شد و در ماشین رابرایم بازکرد و من با بدنی که ازاضطراب یخ زده بود ازماشین پیاده شدم و داشتم به اطراف نگاه می‌کردم که یک‌دفعه چشمم به جمعیتی افتاد که تا اون لحظه هیچ‌کدام را ندیده بودم.

همه به من چشم دوخته بودند و بهم لبخند میزدند. ایمان جلو آمد و من را به سمت جمعیت هدایت کرد و بعد شروع کرد به معرفی کردن افراد. ایشون پدربزرگ آقای علی ایرانی و بزرگ خاندان ایرانی هستند.