دانلود و خرید کتاب پهلوان اکبر محمد عباسی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب پهلوان اکبر اثر محمد عباسی

کتاب پهلوان اکبر

نویسنده:محمد عباسی
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پهلوان اکبر

کتاب پهلوان اکبر، نیم‌نگاهی به زندگی و اوج بندگی شهید اکبر چمنی است که در جوانی در عملیات «الی بیت المقدس» شهید شد. محمد عباسی از شاخص ترین راویان دفاع مقدس این کتاب را نوشته و نشر شهید کاظمی آن را منتشر کرده است. 

درباره‌ی کتاب پهلوان اکبر

کتاب پهلوان اکبر، درباره‌ی زندگی و شهادت شهید اکبر چمنی است. شهید نوجوانی که در اوج بندگی، در یکی از عملیات‌ها با اصابت گلوله، زخمی شد و دوستش مجتبی ناطقی که او هم شهید شده است، برای نجات جان او از هیچ تلاشی دریغ نکرد. بدن زخمی او را به دوش کشید تا بتواند او را به محلی برساند که درمانش را آغاز کند اما در جاده‌ی اهواز - خرمشهر، با گلوله‌ی تانک شهید شدند. 

محمد عباسی، کتاب پهلوان اکبر را با خاطرات مادر شهید اکبر چمنی آغاز می‌کند. خاطرات زیبایی که از لحظه‌ی متولد شدنش، دوران کودکی او، مدرسه و ماجراهایی است که داشته. تا بتوانیم ارتباط روحی و قلبی عمیقی با او برقرار کنیم. نویسنده کتاب پهلوان اکبر را به روح شهید مجتبی ناطقی هدیه کرده است.

کتاب پهلوان اکبر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کتاب پهلوان اکبر، برای کسانی که دوست دارند از زندگی و خاطرات شهدا بدانند و راه و روش سلوک آنان را دریابند، جذاب و خواندنی است. 

درباره‌ی محمد عباسی

محمد عباسی سیاستمدار ایرانی در سال 1337 متولد شد. او در سال‌های۱۳۸۵ – ۱۳۹۰ وزیر تعاون بود و از تاریخ ۱۲ مرداد ۱۳۹۰ تا ۲۶ مرداد ۱۳۹۲ پست وزارت ورزش و جوانان را بر عهده داشت. دکتر محمد عباسی از طرف رهبر انقلاب، در ۷ مهرماه ۱۳۹۳ به عنوان یکی از اعضای هیئت امنای بنیاد مستضعفآن انقلاب اسلامی تعیین شد.

جملاتی از کتاب پهلوان اکبر

قبل از اینکه اکبر به دنیا بیاید دو تا از بچه‌هایم رفته بودند! اکبر سومین بچه بود که خیلی نذر و نیاز کردیم که بماند. بیمارستان به دنیا آمد. موقع به دنیا آمدنش دکترها و دانشجوهای پزشکی دورش جمع شده بودند. زائوهای دیگر هم با تعجب به بچه نگاه می‌کردند. من نگران شدم و خیال کردم اتفاقی افتاده!

از دکتر معالج پرسیدم:

'بچه طوریه؟ اشکالی در وجودشه؟!'

گفت: 'نه!'

رفت و در حالی‌که لبخندی به لب داشت بچه را آورد و گفت:

'همکارام می‌گن این بچه یه عطر و بوی خاصی داره که با بقیه فرق می‌کنه.'

من بچه را گرفتم و نگاهش کردم؛ دیدم یک بچه معمولی مثل بقیهٔ بچه‌هاست. ولی پرستارها می‌آمدند و از من می‌پرسیدند:

'چرا این کوچولو این‌قدر خوشبو و متفاوته؟!' 

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۰۸ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۰۸ صفحه