کتاب کراشر، هزار پای هولناک (چهارگانه‌ی دوم غار ارواح؛ جلد هفتم)

«کراشر، هزارپای هولناک» جلد هفتم از چهارگانه دوم مجموعه «نبرد‌های دریایی» به اسم «غار ارواح»است. «نبردهای دریایی» یک مجموعه داستان جذاب دیگر از آدام بلید، نویسنده کتاب‌های پرفروش «نبرد هیولاها» است که انتشارات قدیانی برای نوجوانان منتشر کرده است.
در این مجموعه داستان تخیلی هم با یک دنیای خیالی پر از اتفاقات هیجان‌انگیز و نفس‌گیر روبه رو هستید که ضربان قلب شما را حسابی بالا می‌برند.

خلاصه کتاب «کراشر، هزارپای هولناک»

نبرد دریایی جدیدی در پیش است. مکس و دوستانش باید در ماموریتشان با هیولای دیگری روبه‌رو شوند. مکس باید کراشر، هزارپای رباتی ترسناک را شکست دهد، در غیر اینصورت پروفسور و هیولایش جنگل ارزشمند و مهم بلورین را نابود می‌کنند و همراه با آن شهرهای زیر آبی زیادی ویران می‌شوند. اما آیا این‌بار مکس و دوستانش پیروز خواهند شد یا طعمه‌ی هیولا خواهند شد؟

کتاب «کراشر، هزارپای هولناک» برای چه کسانی مناسب است

این کتاب نه‌تنها برای نوجوانان بلکه برای همه آنهایی که عاشق داستان‌های علمی- تخیلی و فانتزی هستند بسیار جذاب خواهد بود.

جملاتی از کتاب «کراشر، هزارپای هولناک»

«مکس به راجر زل زد؛ مردی که با یک چشم‌بند و موی بلندی که به شکل دم‌اسبی بسته بود. آنها در سفرهایشان با او آشنا شده بودند. راجر ادعا می‌کرد دزد دریایی نیست، گرچه ظاهرش شبیه به دزدان دریایی بود و مانند آنها حرف می‌زد. راجر به آنها گفته بود که آماده است مکس و دوستانش را به محلی ببرد که سال گذشته مادر او را در آنجا دیده بود. مکس دلش می‌خواست زودتر حرکت کند اما راجر مشغول وارسی موتور پیش‌ران پوتین‌هایش بود.
مکس پرسید: «به من بگو چگونه با مادرم آشنا شدی؟»
راجر گفت: «ما مدتی باهم سفر کردیم. من در جنگل بلور او را دیدم. این جنگل یک روز ازاینجا فاصله دارد و در شرق و طرف دیگر کوهستان قرار دارد.»