دانلود رایگان کتاب مجاهدان بدون مرز سیدحسین حیدری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب مجاهدان بدون مرز اثر سیدحسین حیدری

کتاب مجاهدان بدون مرز

امتیاز:
۴.۳از ۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مجاهدان بدون مرز

«مجاهدان بدون مرز» خاطراتی از شهدای افغان و پاکستانی هشت سال دفاع مقدس و جنگ سوریه است. دفاع مقدس و آنچه که در آن دوران گذشت از گنج‌های پیدا و پنهان تاریخ ایران و انقلاب اسلامی است. از بخش‌های کاربردی این گنجینه در آشنایی با مردانی است که با عمل خود اقدام به نیت تاریخ ماندگاری کردند که طی ۲۰۰ سال گذشته نمونه‌ای از آن در کتب تاریخی ایران وجود ندارد مردانی که زندگی‌شان و شهادتشان برای ما راهگشایی روشن، دقیق و مطمئن است. بخصوص آنانی که از مرزهای زمینی و جغرافیایی خود گذشتند، همان‌طوری که از مرزهای هوی و هوس و دنیای خود برای عقبای ما گذشتند مردانی که غریبانه و مظلومانه از کشورهای مختلفی چون افغانستان، پاکستان به جبهه‌های حق در کربلای ایران آمدند که آمار شهدا ایشان به‌بیش از ۴۰۰۰ نفر می‌رسد. مردانی که نشان دادند مرزهای زمینی هیچ‌گاه مانع رسیدن به حقیقت و نور الهی نیستند لذا مجاهدانی گردیدند بدون مرز، مرز آنان فقط رضای الهی است و بس. پس با شناخت از آنان و نحوه زندگی‌شان الگویی مناسب برای حیات خودخواهیم یافت باشد که چنین شود.

نظرات کاربران

S
۱۳۹۷/۰۲/۱۶

شاید برای خیلی از ما عجیب باشد که قسمتی از مجاهدتهای این مرز و بوم در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را ، عزیزان مهاجر افغان بر عهده داشتند. این کتاب در دو بخش به معرفی شهدای افغان می پردازد

- بیشتر
عباس
۱۳۹۷/۰۲/۰۳

موضوع خوبی برای ثبت خاطره انتخاب شده بود اما متنها بعضا پرداخت مناسب نداشت

mohammadfathani
۱۳۹۹/۱۲/۲۸

ضمن تشکرازهمه نویسنده های این اثر اول بگویم خودراقدردان تک تک شهدای اسلام میدونم و درمقامی نیستم که این فرشته های زمینی را نقدکنم.اماکتاب: هرشخصیت(شهید)رادر۲یا۳صفحه توضیح می دهند درنتیجه باکتاب یا شخصیتهانتوانستم ارتباط برقرارکنم به نظرمن اگرزندگی نامه هرشهیدراجداوکامل بنویسندبهتراست. درضمن سبک نگارشها خیلی

- بیشتر
بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۵)
انگیزه یک شهید می‌تواند چه چیزی باشد که در روزها و لحظات سخت بازهم ادامه می‌دهد؟ انگیزه یک شهید افغانستانی چیست؟ من در جنگ نبودم اما وقتی تصور می‌کنم بیرون این قاب به‌جای درخت، به‌جای یک آسمان آبی، به‌جای کودکی که همراه مادرش به‌سوی پارک می‌دود به‌جای آن پیرمرد و پیرزنی که در گوشه‌ای خلوت کردند، به‌جای آن مدرسه و آن دانشگاه؛ می‌تواند تانک، دشمن، خون، بی‌عدالتی، اشک و حسرت باشد دلم می‌گیرد. من و ما شاید با یک تصور چنددقیقه‌ای نه چندثانیه‌ای خسته و کلافه شویم و دیگر سراغ فکر کردن در موردش هم نرویم، اما شهیدان رفتند و ادامه دادند چون انگیزه‌ای داشتند.
S
خمپاره‌ای از دست یک خدا بی‌خبر به سمت ما پرتاب شد... دو روز بود که با سید احمد آشنا شده بودم... همان حین محو تماشایش میان آن گردوخاک بودم... گردوخاک کمی به زمین نشست... صدای دوان‌دوان کردن دیوانه‌ام کرده بود... تا اینجا را هر طور خواندی و قضاوت کردی نوش جانت باد و فدای سرت اما جانم! پشت این واژه‌های غریب آدم‌هایی شهید شده‌اند و جانباز هستند که نفس کشیدنمان را مدیونشان هستیم... رفیق دل بده....... نجوای دلم را گوش کن... صدای حسن آسوده هرلحظه دلم را از خود بیخود می‌کرد... صدایی که انگار ازته چاه بیرون می‌آمد.. سرجمع دو روز را با سید احمد گذرانده ولی بعد از این‌همه سال هنوز هم یادش را در ذهن داشت... در واژه‌های خش‌دارش دلم را جاگذاشته بودم و هر آن ممکن بود بغض رسوایم کند...
S
استاد به او می‌گفت شهید زنده... شهید زنده... حسن در جوابش آن‌قدر با آرامش می‌خندید که دلم می‌خواست دست زیر چانه بزنم و خالی از ترس دالان آدم‌های به‌ظاهر خوب سیر نگاهش کنم. در این نگاه به خیلی چیزها می‌رسیدم... رنگ خدا... انسانیت و حرف‌های خوب که عمری است پشت چشمانش را نوازش می‌دهد و این آرامش را ساخته است... دل از دستم افتاد و از کاسه دل سؤالی بیرون ریخت؟ خدایا ما راه را کج می‌رویم یا راه را از اول کج ساخته بودند؟ سوتی در سرم پیچید که صدایش دلم را لرزاند... بالاتنه سید احمد را دیدم که روی زمین افتاده است. پاهایش به سمت جلو کمی حرکت کرد... انگار نفس‌های آخرش بود و برای رسیدن به خدا با سر که نه.. آخر بعثی‌های دیوصفت سرش را زودتر گرفته بودند (انگار با جفت‌پاهای زنده‌اش) پر بزند.. پر زدن در آغوش مهر ابدی در تاریخ ۱۳۶۵/۱/۱ یادم آمد کربلای حسین یکهو همه‌چیز را دیدم به‌عین توپ و تیربار و خمپاره شصت مادر ببین چطور به دلم نشست
S
احمدشاه فراهیان (سقای دل خدا/ شیرین زارع) شهید یعنی کشته‌شده درراه خدا شهید، یعنی، کشته، شده، در، راه، خدا! راه خدا خدا! راه علم، راه عشق، راه پیروزی، راه خدا
S
محمد عالم که در دامن مادری مسلمان پرورش‌یافته و خون غیرت در رگش می‌جوشید زمانی که اوضاع سرزمینی که در آن مشغول فراگیری دروس حوزوی بود آشفته شد و دشمنان به خاک پاک ایران دست‌درازی کرده بودند لحظه‌ای در مقابل این تجاوز به سرزمین اسلامی تاب نیاورد مشتاقانه به‌سوی حق پرواز کرده بود آری او برای وصال یار شتاب کرده بود.
Dexter

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۳۸ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۳۸ صفحه

قیمت:
رایگان