کتاب دست خدا
معرفی کتاب دست خدا
«دست خدا» نمایشنامهای تکپردهای از پرسیوال وایلد با ترجمه ناهید قادری است.
پرسیوال وایلد نمایشنامهنویس و نویسنده آمریکایی در سال ۱۸۸۷ در نیویورکسیتیِ آمریکا چشم به جهان گشود. او در سال ۱۹۰۶ از دانشکدۀ کلمبیا فارغالتحصیل شد. پس از فارغالتحصیلی، مدتی بهعنوان کارمند در بانک مشغول کار بود و مدتی را برای روزنامۀ نیویورکتایمز نقد کتاب مینوشت. در طی جنگجهانی اول، در نیروی دریایی آمریکا به خدمت مشغول بود. وایلد از سال ۱۹۱۲ به نمایشنامهنویسی رو آورد. اکثر آثار او داستانهای کوتاه و نمایشنامههای تکپردهای هستند، او به تحریر داستانها و نمایشهای معمایی علاقهای بسیار داشت. «مسئلۀ اخلاق»، «میزبان نادیده»، «طلوع»، «ارباب اصیل» و «دست خدا» از جمله نمایشنامههای او هستند.
در کنار نمایشنامه، او چند رمان از جمله: «آخرهفتۀ رمزآلود» و «طرحِ قتل»، دو مجموعه داستان کوتاه و تعدادی فیلمنامه برای سینما (حماقتهای مهتابی، بچۀ خیابانی) نیز نوشتهاست. وایلد در سال ۱۹۵۳ بر اثر عارضۀ قلبی درگذشت.
مردی به نام استریکلند سالها پیش جرمی مرتکب شده که کسی از آن خبر ندارد. حالا دوباره قصد تکرار همان جرم را بعد از بیست سال دارد. اما دست خدا جلوِ او را میگیرد:
استریکلند: از آنموقع تا حالا، برای مدت بیستوهشت سال! روزهای سختی را پشتسر گذاشت، خیلی سخت! در ابتدا، وقتی مجبور بود گرسنگی و سرما بکشد، وقتی میدید بقیۀ مردم سوار بر کالسکه میروند، با خودش فکر کرد که آیا اشتباه نکرده. خیلی پرسه زد، خیلی چیزها یاد گرفت، چون او نمیخواست بار دوم به آن آسانیِ دفعۀ اول دستگیر بشود. به امتحان کردن شانسش میارزید! میارزید که یک لولۀ سربی سیسانتی بردارد و در یک خیابان تاریک منتظر یک آدم درستِ شیکوپیک که جیبش پرپول بود بماند! میتوانست خیلی آسان باشد! و او میدانست چطور این کار را بکند! نمیدانم چرا این کار را نکرد.
دختر: باز برایم تعریف کنید.
استریکلند: او توانست زندگی کند. زندگی خوبی نداشت. اما زنده ماند! دوست ندارم به کارهایی که او برای زنده ماندن انجام داد فکر کنم. خفتبار بود. شرمآور بود، چون او طوری بار نیامده بود که از این کارها بکند...
حجم
۱۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰ صفحه
حجم
۱۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰ صفحه