کتاب زندگی را آن گونه که دوست داری بساز

کتاب زندگی را آن گونه که دوست داری بساز (هنر، علم و مهارت شادتر شدن) نوشته‌ی آرتور سی. بروکس و اپرا وینفری با ترجمه‌ی مهتاب اعرج، اثری است که نشر ترنگ آن را منتشر کرده است. این کتاب با رویکردی علمی و تجربی به موضوع شادی و رضایت از زندگی می‌پردازد و تلاش می‌کند راهکارهایی برای شادتر شدن در زندگی روزمره ارائه دهد. نویسندگان با تکیه‌بر تجربیات شخصی و پژوهش‌های علمی، به بررسی موانع شادی، نقش احساسات منفی و مثبت، و اهمیت هدفمندی در زندگی می‌پردازند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب زندگی را آن گونه که دوست داری بساز

کتاب زندگی را آن گونه که دوست داری بساز با همکاری آرتور سی. بروکس و اپرا وینفری نوشته شده است و به موضوع شادی، رضایت و معنای زندگی می‌پردازد. این کتاب با ترکیب روایت‌های شخصی، پژوهش‌های علمی و مثال‌های واقعی، تصویری چندوجهی از مفهوم شادی ارائه می‌دهد. ساختار کتاب به گونه‌ای است که ابتدا به تعریف شادی و باورهای اشتباه درباره آن می‌پردازد و سپس با بررسی نمونه‌هایی از زندگی افراد مختلف، نشان می‌دهد که شادی یک هدف دست‌نیافتنی یا امتیازی ذاتی نیست، بلکه مهارتی قابل یادگیری و پرورش است. نویسندگان با اشاره به تجربیات خود و دیگران، به این نکته پرداخته‌اند که شادی صرفاً به شرایط بیرونی وابسته نیست و می‌توان با تغییر نگرش و مدیریت احساسات، کیفیت زندگی را بهبود بخشید. در بخش‌هایی از کتاب، داستان‌هایی از افرادی آورده شده که با وجود دشواری‌ها و رنج‌ها، توانسته‌اند زندگی معنادار و رضایت‌بخشی برای خود بسازند. این کتاب با زبانی روشن و مثال‌های ملموس، به خواننده کمک می‌کند تا نقش فعال‌تری در ساختن زندگی دلخواه خود ایفا کند.

خلاصه کتاب زندگی را آن گونه که دوست داری بساز

کتاب زندگی را آن گونه که دوست داری بساز بر پایه‌ی این ایده شکل گرفته است که شادی یک هدف نهایی یا وضعیت ثابت نیست، بلکه فرایندی پویا و قابل یادگیری است. نویسندگان با بررسی تجربیات شخصی و پژوهش‌های علمی، سه عنصر اصلی شادی را معرفی کرده‌اند: خوشی، رضایت و هدف. آن‌ها تأکید کرده‌اند که شادی صرفاً به معنای نبود ناراحتی نیست و احساسات منفی نیز بخشی طبیعی و حتی ضروری از زندگی هستند. در بخش‌هایی از کتاب، داستان‌هایی از افراد مختلف روایت شده که با وجود مشکلات و رنج‌ها، توانسته‌اند با تغییر نگرش و پذیرش مسئولیت احساسات خود، مسیر زندگی‌شان را تغییر دهند. نویسندگان به این نکته اشاره کرده‌اند که بسیاری از افراد شادی را وابسته به شرایط بیرونی می‌دانند، اما در واقع می‌توان با تمرین و آگاهی، واکنش به شرایط را تغییر داد و حتی در شرایط دشوار نیز شادتر بود. کتاب با ارائه‌ی تمرین‌هایی برای شناخت احساسات، مدیریت هیجانات و قدردانی از منابع شادی، به خواننده کمک می‌کند تا نقش فعال‌تری در ساختن زندگی دلخواه خود داشته باشد. همچنین، به اهمیت پذیرش ناراحتی و استفاده از آن به‌عنوان فرصتی برای رشد و یادگیری پرداخته شده است. در نهایت، نویسندگان تأکید کرده‌اند که شادتر شدن نیازمند تلاش، صبوری و تمرین است و هیچ راه‌حل سریع و جادویی برای آن وجود ندارد.

چرا باید کتاب زندگی را آن گونه که دوست داری بساز را بخوانیم؟

این کتاب با ترکیب روایت‌های شخصی، پژوهش‌های علمی و تمرین‌های کاربردی، تصویری واقع‌بینانه از شادی و رضایت ارائه می‌دهد. نویسندگان با بیان تجربه‌های خود و دیگران، نشان داده‌اند که شادی امری ذاتی یا وابسته به شرایط خاص نیست، بلکه مهارتی است که می‌توان آن را آموخت و تقویت کرد. کتاب به جای وعده‌های غیرواقعی، بر اهمیت پذیرش احساسات منفی، مدیریت هیجانات و یافتن معنا در زندگی تأکید کرده است. همچنین، با ارائه‌ی تمرین‌هایی ساده و قابل اجرا، به خواننده کمک می‌کند تا گام‌به‌گام کیفیت زندگی خود را بهبود بخشد و نقش فعال‌تری در ساختن آینده‌ی دلخواهش ایفا کند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد می‌شود که به دنبال افزایش رضایت و شادی در زندگی خود هستند، با احساسات منفی یا سردرگمی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، یا علاقه‌مند به یادگیری مهارت‌های مدیریت هیجان و معنا یافتن در زندگی هستند. همچنین برای افرادی که دغدغه‌ی رشد فردی و بهبود کیفیت روابط خود را دارند، این کتاب می‌تواند مفید باشد.

بخشی از کتاب زندگی را آن گونه که دوست داری بساز

«شما باید به‌طور طبیعی شخصی بسیار شاد باشید. من مدام این را می‌شنوم. با وجود این منطقی است: من در دانشگاه هاروارد دوره‌هایی در مورد شادی برگزار می‌کنم. مرتب دربارهٔ شادی ستونی در مجلهٔ آتلانتیک می‌نویسم. در سراسر دنیا در مورد علم و مهارت شادی صحبت می‌کنم؛ بنابراین مردم می‌پندارند که من باید برای شادی استعداد ذاتی داشته باشم، همان‌طور که تصور می‌کنند یک بسکتبالیست حرفه‌ای ذاتاً ورزشکاری بااستعداد است. خوش به حال من. این‌طور نیست؟ اما شادی مثل بسکتبال نیست. شما نسبت به دیگران این امتیاز را ندارید که به‌واسطهٔ برخورداری از نعمت ذاتی و طبیعی رفاه و سعادت به یک متخصص شادی تبدیل شوید. برعکس، افرادی که ذاتاً شاد هستند به‌ندرت در مورد شادی تحقیق می‌کنند؛ چون برای آنها شادی چیزی نیست که نیاز به مطالعه و بررسی داشته باشد و حتی زیاد در موردش فکر شود. جزء بدیهیات زندگی‌شان است. حقیقت این است که من در مورد شادی می‌نویسم، صحبت می‌کنم و آموزش می‌دهم، دقیقاً به این علت که شادی به‌طور طبیعی برای من سخت است و من خواستار شادی بیشتر هستم. خط مبنای سطح رفاه و سعادت من ـ‌سطحی که اگر هر روز دربارهٔ آن مطالعه و کار نمی‌کردم داشتم‌ـ به‌طور قابل‌توجهی پایین‌تر از حد متوسط است. این‌طور نیست که دچار آسیب روانی شدید یا بیماری خاصی بوده باشم. نباید کسی دلش برایم بسوزد. صرفاً این موضوع در خانواده شایع است: پدربزرگم افسرده بود، پدرم مضطرب بود، مرا به حال خود رها کردند و حالا من هم افسرده‌ام و هم مضطرب. فقط کافی است از استر که سی و هفت سال همسرم است سؤال کنید. (او در حالی که این متن را می‌خواند به علامت تأیید سر خود را تکان می‌دهد)؛ بنابراین کار من به‌عنوان دانشمند علوم اجتماعی تحقیق نیست، بلکه پژوهش دربارهٔ خودم است.»