
کتاب تکاور دهه نودی
معرفی کتاب تکاور دهه نودی
کتاب الکترونیکی «تکاور دهه نودی» اثری است از محمدرسول دهقانی، عرفان محمدیان، سعید عین آبادی، سبحان جباران و محمدمتین دهنوی که نشر فروغ سیمرغ آن را منتشر کرده است. این کتاب مجموعهای از داستانهای کوتاه فارسی معاصر است که دغدغهها و چالشهای فکری نوجوانان دهه نودی را در قالب روایتهایی جذاب و گفتوگو محور به تصویر میکشد. محوریت داستانها حول شخصیت نوجوانی به نام «عماد» است که با مسائل روزمره، شبهات دینی و اجتماعی و پرسشهای نسل جدید روبهرو میشود و تلاش میکند با استدلال و گفتوگو به پاسخ برسد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تکاور دهه نودی
«تکاور دهه نودی» مجموعهای از داستانهای کوتاه است که با محوریت نوجوانی به نام «عماد» نوشته شده و به مسائل فکری، اجتماعی و دینی نسل جدید میپردازد. نویسندگان این اثر، خود از نوجوانان دهه نودی هستند و همین موضوع باعث شده فضای کتاب به دغدغهها و زبان نسل جدید نزدیک باشد. ساختار کتاب بهصورت داستانهای مستقل اما مرتبط است که هرکدام به یک موضوع یا شبهه رایج در جامعه نوجوانان میپردازد؛ از مسائل دینی و اعتقادی گرفته تا موضوعات اجتماعی و خانوادگی. قالب کتاب داستانی است و هر داستان با یک چالش یا پرسش آغاز میشود و در ادامه، شخصیتها با گفتوگو و استدلال به بررسی آن میپردازند. این مجموعه تلاش کرده است با روایتی نزدیک به زندگی روزمره نوجوانان، فضایی برای طرح پرسش و یافتن پاسخ فراهم کند و در عین حال، تصویری از جستوجوی حقیقت و دفاع از باورها را به نمایش بگذارد. «تکاور دهه نودی» اثری است که هم به مسائل فردی و هم به دغدغههای جمعی نوجوانان توجه دارد و با زبانی ساده و صمیمی، فضای مدرسه، خانواده و جامعه را به تصویر میکشد.
خلاصه داستان تکاور دهه نودی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! در «تکاور دهه نودی»، داستانها حول محور نوجوانی به نام «عماد» شکل گرفتهاند که در موقعیتهای مختلف با پرسشها و شبهات دینی، اجتماعی و فرهنگی روبهرو میشود. هر داستان با یک چالش آغاز میشود؛ برای مثال، در یکی از داستانها، عماد باید به این پرسش پاسخ دهد که چرا پول حج را صرف نیازمندان نمیکنند یا چرا باید به کشورهای دیگر کمک کرد. در داستانی دیگر، بحث دربارهٔ سهمیه فرزندان شهدا در مدارس و آزمونها مطرح میشود و عماد با استناد به تاریخ و سیره اهلبیت، پاسخهایی ارائه میدهد. موضوعاتی مانند اهمیت حجاب، نقش دین در پیشرفت کشورها، تفاوتهای فرهنگی ایران و غرب، و حتی مسائل روزمره مانند خرید عید یا مناظرههای خانوادگی، در قالب داستانهایی کوتاه و گفتوگو محور روایت شدهاند. عماد در هر موقعیت، با آرامش و استدلال تلاش میکند شبهات را پاسخ دهد و دیگران را به تفکر و گفتوگو دعوت کند. داستانها اغلب در محیط مدرسه، خانواده یا جمعهای دوستانه رخ میدهند و هرکدام به یکی از دغدغههای نوجوانان امروز میپردازند. پایان هر داستان، معمولاً با پذیرش یا تغییر نگرش یکی از شخصیتها همراه است، بیآنکه لزوماً نتیجهگیری قطعی یا نصیحت مستقیم داشته باشد. این مجموعه، تصویری از جستوجوی حقیقت و مواجهه با چالشهای فکری نسل جدید را ارائه میدهد.
چرا باید کتاب تکاور دهه نودی را بخوانیم؟
این کتاب با روایت داستانهایی کوتاه و ملموس، به دغدغهها و پرسشهای فکری نوجوانان دهه نودی میپردازد و تلاش میکند فضایی برای گفتوگو و تفکر فراهم کند. ویژگی شاخص «تکاور دهه نودی» در این است که نویسندگان آن خود از نسل نوجوان هستند و مسائل را از زاویه دید همنسلانشان بیان کردهاند. خواندن این کتاب فرصتی است برای آشنایی با نگاه نسل جدید به مسائل دینی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین تمرین گفتوگو و استدلال در مواجهه با شبهات و چالشها. این اثر میتواند الهامبخش نوجوانان برای طرح پرسش و جستوجوی پاسخ باشد و به والدین و معلمان کمک کند تا بهتر با دنیای فکری نوجوانان ارتباط برقرار کنند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای نوجوانان، بهویژه دانشآموزان دوره متوسطه که با پرسشها و شبهات دینی و اجتماعی روبهرو هستند، مناسب است. همچنین والدین و معلمانی که دغدغهٔ تربیت فکری و دینی نسل جدید را دارند، میتوانند از فضای گفتوگو محور و استدلالی کتاب بهرهمند شوند. «تکاور دهه نودی» برای کسانی که به دنبال شناخت بهتر دغدغههای نسل نوجوان و شیوههای مواجهه با چالشهای فکری هستند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب تکاور دهه نودی
«بندهای کفشش را محکم کرد؛ یونیفورمش را برای آخرین بار درست کرد و وارد حیاط مدرسه شد. بچهها در هر گوشهای از مدرسه گرم صحبت و گفتوگو بودند. همه چیز آرام و معمولی به نظر میرسید. چیزی توجهاش را جلب کرد... انگار دست و پای خودش را گم کرده بود. داریوش با غرور و لبخندی معنادار به او نگاه میکرد. جلو رفت و گفت: سلام ایلیا. چیزی شده؟ اتفاقی افتاده؟ - سلام نه یعنی آره خب.... - آروم باش و بگو نفس آرامی کشید و گفت: همین سه روز پیش بود که پدربزرگم از سفر حج برگشته بود. برام یه انگشتر عقیق آورده بود... خلاصه من داشتم برای بچهها تعریف میکردم و درمورد مناسک حج بهشون توضیح میدادم که به دفعه سر و کله این پسرداریوش پیداشد. - اینبار حرف حسابش چیه؟ - خودت یه لحظه بیا. ایلیا عماد را به سمت داریوش برد. همین که داریوش، عماد را دید؛ حالت چهرهاش عوض شد و با صدای محکمی گفت: تو چی میگی اینجا؟ عماد گفت: - اولا سلام. دوما بگو ببینم تو چی میگی؟ - رفیقت کم آورده به من چه ربطی داره؟ - در مورد؟ - اصلا تو به من بگو. ما این همه نیازمند داریم. این همه فقیر داریم که نون شب ندارن. بعد بابابزرگ اینو و چند هزار نفر دیگه که پولشون زیادی کرده میرن به سفر حج. یکی هم نیست بگه این همه پولی که میدی واسه حج رو بیا بده به نیازمندان کشور خودت؛ به جای اینکه بریزی تو حلقوم این عربا... عماد با همون آرامش خاص خود نگاهی به داریوش کرد و گفت: اولا اون اسلامی که کمک به فقرا و صدقه به نیازمندها رو واجب کرده، حج رو هم یک فریضه و واجب الهی میدونه و وظیفه هر یک از ما اینه. هر زمانی که سلامت جسمی و توان مالی داشتیم به حج بریم. از این گذشته کسی که قصد رفتن به حج رو داشته باشه، باید قبلش خمس و زکات رو بده و حالا تو بگو. این خمس و زکات رو باید به چه کسایی بده؟ داریوش حرفی نزد و فقط چشمهایش به لب عماد دوخته شده بود.»
حجم
۶۴۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۷۵ صفحه
حجم
۶۴۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۷۵ صفحه